خبرهایی که گاهی آنقدر کذب است که از یک شوخی فتوشاپی ایجاد شده و گاهی هم از دل یک مصاحبه تقطیعشده بیرون میآید، اما در دنیای بیدروپیکر مجازی، تشخیص اخبار واقعی از غیرواقعی چقدر اهمیت دارد و چقدر ممکن است؟
انگار یاد گرفتهاند که برای جانماندن از قافله چه کار کنند؛ کادری مشخص درست میکنند و به دنبال خبرهای غلط انداز میگردند که در این کادر جا بدهند. هرچه خبر غلوآمیزتر و اغراقشدهتر دنبالکننده هم بیشتر. انگار که جاماندن از خبر، خیلی بهتر از باورکردن خبرهای نادرست است؛ این واقعیتی است که این روزها با گوشت و پوست و استخوانمان آن را درک میکنیم چراکه با حجم عظیمی از خبرهایی روبهرو هستیم که نهتنها گرهگشای زندگیمان نیستند بلکه شدهاند سوهان روح و روانمان و مخل آسایش برای یک زندگی آرام. یکی میگوید و دیگری تکذیب میکند. این بلا را شبکههای اجتماعی بر سر ما آوردند؛ اینکه هرکسی بدون داشتن کوچکترین اطلاعاتی، موضوعی، مطلبی و خبری را در صفحه شخصیاش منتشر کند و همان مطلب دست به دست بچرخد بهعنوان خبر این روزها. حالا دیگر همه رسانه شخصی خودشان را دارند و خود را محق میدانند که هر خبری را که از گوشهوکنار به گوششان رسید، با دوستان و دنبالکنندههایشان به اشتراک بگذارند. آنوقت است که نتیجه همین میشود؛ اینکه منابع رسمی خبر، وجهه و اهمیت خودشان را ازدستمیدهند و جای منابع خبر رسمی و غیررسمی عوض میشود. آنقدر که منابع غیررسمی، خبری میگوید و اگر منابع رسمی آن را تکذیب کنند، میشوند دروغگو! اما واقعا در این میان دروغگو کیست؟
خبری که زندگیمان را میسازد
کافی است سری در دنیای واقعی بچرخانید و ببینید که زشت و زیبا، درست و غلط، اعتقادات، باورها و هرآنچه ما در زندگی با آن سر و کار داریم، از خبرهای دور و اطرافمان نشات میگیرد. آنوقت است که متوجه میشویم خبرها چقدر مهم هستند و تشخیص راست و دروغشان از آن مهمتر! اما چطور میتوانیم به چنین علمی دست پیدا کنیم؟ علیرضا چابکرو، استاد دانشگاه و کارشناس فضای مجازی معتقد است که چنین خواستهای، شبیه به ریختن دریا در یک استکان است؛ همینقدر ناممکن و نشدنی، اما به اندازه همان یک لیوان، از آب دریا که میتوانیم برداریم. تلاش که میتوانیم بکنیم؛ «هرچه تعداد رسانههای خبری با رویکردهای مختلف بیشتر شد، قدرت تشخیص ما کمتر شده و تحلیل رفته است.»
از نظر دکتر چابکرو، هرمخاطبی میتواند به شرط تطبیق خبر با واقعیتی که از آن اطلاع دارد، هرچقدر هم کم، تعارضها را متوجه شود. همین تعارضها، نشانههایی برای پیداکردن واقعیت هستند؛ همانچیزی که ما به دنبالش هستیم: «البته اگر واقعا به دنبال واقعیت هستیم، نه آنچیزی که بیشتر باب میلمان است.»
بشنو و باور نکن
از قدیم گفتهاند همه حرفها را بشنو، بهترینش را انتخاب کن. داستان همچنان همین است؛ آنهم برای این روزها که با بمباران خبرهایی روبهرو هستیم که در ضد و نقیضترین حالت ممکن قرار دارند. خبرهایی که تشخیص راست و دروغش بسیار سخت شده است. علیرضا چابکرو، کارشناس فضای مجازی آن را شبیه به شرایط جنگی تشبیه میکند و میگوید در شرایط جنگی نمیتوانی خوب تصمیم بگیری، فقط باید بتوانی خوب دفاع کنی، قرارگرفتن دربرابر بمباران خبر هم همین است: «همین که در برابر اولین خبر وا ندهیم و خودمان را به دست آن نسپاریم خوب است. در مرحله بعدی باید دفاع کنیم؛ یعنی چه؟ یعنی آنقدر بخوانیم و جستوجو کنیم تا از صحت و واقعیت خبر مطمئن شویم. این یعنی از خودمان و ارزشهایمان در برابر خبر دفاع کردهایم.» حتی اگر به این باور برسیم که همان اولین خبر، راستترینش بوده است.
زندگی روی مدار تحقیق
دیگر تکراری شده است؛ اینکه بخشی از فیلم سخنرانی منتشرشده از شخصیتی چهره را برش بزنند و تنها همان قسمت مورد نظرشان را منتشر کنند. بعد همان فیلم دست به دست میشود که وامصیبتا! ببینید فلانی چه گفته است! اما چه کسی در این میان برایش سؤال میشود که این فرد، در چه زمان و چه موقعیتی این حرف را زده است؟ چه شده که این را گفته؟ قبل و بعدش چه گفته است؟ اگر همه این سوالها را از خودتان پرسیدید و بعد هم به جوابش رسیدید، آنوقت است که حق دارید محتوای آن فیلم را بپذیرید. درواقع موضوع مهم این است که برای خودتان، عقلتان، شعور و شخصیتتان ارزش قائل شوید و هر خبری را بیچونوچرا نپذیرید و برایش به دنبال دلیل بگردید. اگر گشتید و دلیل موجهی پیدا کردید، شما محقترین فرد برای اظهارنظر در آن رابطه خواهید بود.
منبع خبرت را تغییر بده
به یک یا دو منبع خبری اکتفا و خودتان را محدود نکنید. سعی کنید همهچیز را ببینید و بشنوید. درواقع کارشناسان فضای مجازی معتقدند یکی از راههایی که به تشخیص خبرهای درست و نادرست به ما کمک میکند، کنکاش و جستوجو درباره آن منبع خبری است که هر روز به آن مراجعه میکنیم. تا حالا به این فکر کردهاید که این منبع خبرهایش را از کجا به دست میآورد؟ شاید بهتر باشد که تعداد منابعتان را بالا ببرید؛ آنوقت است که یک خبر را به نقل از چند نفر و با تفکرات، رویکردها و ادبیات گوناگون میشنوید. در چنین شرایطی، طبیعتا فرصت برای تصمیمگیری بهتر برایتان مهیا میشود.
فراموش نکنید که اهمیت چگونگی حمایت از آن منبع خبری هم میتواند در خطمشی انتشار اخبار تاثیرگذار باشد. مثلا وقتی شبکههای فارسیزبان خارج کشور، برای فوت ملکه انگلیس، همه پیراهن یکدست مشکی بر تن میکنند، خیلی سخت نیست که متوجه شویم منافع این شبکه در حمایت از ملکهای است که سابقه درخشانی در تاریخ ندارد؛ پس بهتر است در باور خبرهایی که این شبکه منتشر میکند، کمی تعلل کنید.
روزنامه جام جم