امسال بهدلیل برخی مشکلات اجرایی در مسیر زیارتاربعین، بیش از پیش به این معنا توجه شد که آیا این میزان ضریبدادن به ادبیات جاماندگی درست است؟ همین روزها سخنی از آیتا... جوادیآملی در یکی از صفحات منسوب به دفتر ایشان بازنشر شد که همین معنا را از بیان ایشان روایت میکرد. بیان ایشان قریب به این مضمون بود که اگر بههردلیلی توفیق زیارت نصیب نشد، ولی پیوند قلبی و اشک برقرار است زیارت محقق شده و ناشکری است اگر خود را جامانده بنامیم و نباید به کسی که محبت به سیدالشهدا و توفیق اشک هم دارد جامانده گفت و این جاماندهگفتن نوعی ناشکری است.
حقیقت زیارت و دیدار با امام، گوش جان سپردن به سخنان ایشان و عملکردن به سنتی که از امام باقی مانده است؛ لذا اگر سختیکشیدن در مسیر زیارت بخشی گوارا از تجربه زائر است، اما زیارت محدود به محدوده حرم نیست و فهم امام و معصوم صرفا برمبنای حرمفهمی محدود و مشکوک است. اگر اینگونه باشد باید معتقد باشیم عملا فیوضات بیبی دوعالم قطع شده است درحالیکه کوثر وجودی ایشان سرچشمه همه خیرات جهانهاست.
توجه به معنای حقیقی زیارت و توجه به معرفت امام و تاثیر این معرفت در تلاش ما برای حسینیشدن اگر در ادامه فرآیند کربلاییشدن رخندهد در میدان عمل ما به امام نزدیک نشدهایم، بلکه حجابی تازه البته از جنس نور ایجاد کردهایم. تمرکز کانونهای تولید و ترویج فکر و فرهنگ و هنر ما باید به سمت مفهوم حسینیشدن تغییر کند تا در عمل اینطور نباشد که هرکدام از ما ۱۰بار پیاده به کربلا رفته باشیم، اما با کوچکترین چیزی سر چراغقرمزها به جان هم بیفتیم. عطر و معنای حسین باید در تمام ماههای سال در جامعه ما جریان پیدا کند و قطعا زیارت شکوهمند اربعین بهعنوان یک فناوری دقیق و شکوفای فرهنگی، فرصتی جدی است برای همه ما که در ضمن کربلاییشدن گام در راه دشوار حسینیشدن بگذاریم.
روزنامه جام جم