طبق ادعای شل تا سال 2040 میزان نیاز جهانی به ان ال جی ( LNG ) به 700 میلیون تن خواهد رسید یعنی 90 درصد بیش از سال 2021 و نیز کارشناسان شل معتقدند شکاف بین تولید و نیاز این محصول در سالهای میانی 2020 بغرنج تر بوده و این افزایش نیاز بیشتر در آُسیا خواهد بود.
کد خبر: ۱۳۷۶۹۴۶

مهندس مهدی نیک کام - تحلیلگرارشد حوزه نفت و انرژی: البته این میزان افزایش به صورت یکپارچه نبوده و تقریبا این روند افزایشی اکنون نیز مشاهده می گردد. به قسمی که بررسی بازار نشانگر 6 درصد افزایش درخواست فیمابین سال های 2020 و 2021 بوده و میزان مبادلات به 380 میلیون تن رسید.

طبق گزارشی که بلومبرگ در ژوئن 2021 منتشر کرد، پیش بینی می شد با غلبه عرضه بر تقاضا در بازه زمانی 2021 تا 2025 مواجه گردد.

این گزارش اذعان می دارد تا سال 2025 میزان تولید سالیانه جهانی 449 میلیون تن خواهد بود. این رقم 23% بیشتر از تولید سال 2020 می باشد. و عمده این افزایش تولید از طریق پروژه های در دست اقدام روسیه و امریکا خواهد بود.

بررسی میدانی نشان می دهد که میزان درخواست در سال 2021 در حدود 380 میلیون تن بوده است. به عبارت دیگر و با فرض ثابت بودن تقاضا در سال 2025 عرضه جهانی LNG با حدود 70 میلیون تن تولید مازاد مصرف مواجه خواهد شد.

بررسی های دقیق تر بیانگر این است که حدود 10 میلیون تن از این مقدار ناشی از مشکلات فنی برخی تولید کنندگان نظیر نروژ بوده و به راحتی قابل بازگشت به بازار را دارد. اما 60 میلیون تن مابقی می بایست از پروژه در دست ساخت با قابلیت بهره برداری در آینده نزدیک تأمین نمود.

با نگاهی به پروژه های در دست احداث LNG مشخص می گردد به صورت مشخص چند پروژه ذیل مد نظر کارشناسان است :

1- طرح گسترش میدان شمال قطر با ظرفیت 32 میلیون تن
2- طرح Rio Grande امریکا با ظرفیت 27 میلیون تن
3- پروژه Arctic LNG 2 روسیه با ظرفیت 19.8 میلیون تن
4- پروژه Mozambique LNG با ظرفیت 18 میلیون تن

بررسی دقیق تر بیانگر این است که برخی از این پروژه ها دچار تاخیر شده و عملا به تولید در زمان برنامه ریزی شده نمی رسند.

به طور مثال اولین تولید پروژه Rio Grande با ظرفیت حدود 10 میلیون تن در سال 2026 محقق خواهد شد.

مضاف بر این بخشی از خوراک این طرح از Shale Gas تأمین می شود که به عقیده برخی کارشناسان اقتصاد تولید آن وابسته به قیمت نفت است و یا در مورد طرح Mozambique LNG به علت پاره ای از مشکلات نظیر عدم امنیت، این پروژه مدتها مسکوت بوده و اخیرا شرکت TotalEnergies اعلام کرده است دوباره پروژه را شروع کرده و در سال 2026 حدود 13 میلیون تن تولید خواهد کرد.

با در نظر گرفتن واقعیت های اجرا پروژه های صنعتی و شرایط فعلی حاکم در دنیا به نظر می رسد در خوشبینانه ترین حالت، انتظار تحقق نصف اعداد بالا یعنی حدود 50 میلیون تن تولید از پروژه های جاری قابل قبول باشد لذا در این حالت با فرض عدم افزایش نیاز بازار و تحقیق همه مسائل درگیر هنوز بازار 10 میلیون تن در سال 2025 تراز منفی داشته باشد.

جمع بندی مطالب بالا این است که، پیش بینی بلومبرگ به واقعیت نزدیک نبوده و ادعای شل قابل قبول تر است.

از سوی دیگر موقعیت کنونی بازار جهانی انرژی متاثر از جنگ اوکراین بحرانی تر شده و تأمین انرژی اروپا و تلاش برای کاهش وابستگی آن به منابع روسیه محل بحث بسیاری از کارشناسان شده است.

به عقیده برخی، یکی از مهم ترین جایگزین ها برای گاز روسیه، افزایش واردات LNG ( عمدتا از امریکا ) می باشد.

این در حالیست که اتحادیه اروپا در حال حاضر بیش از 15 میلیون تن از روسیه و بیش از 22 میلیون تن از امریکا LNG وارد می کند. لذا به نظر می رسد افزایش عرضه LNG امریکا به اروپا حداقل در کوتاه مدت باعث کاهش عرضه به بازارهای دیگر نظیر آسیا خواهد بود. و البته کاهش خرید این محصول از روسیه به دلایل مشابه احتمال ضعیفی دارد.

اما نکته مهم این است که به دلایل پیش گفته بازار آسیا در آینده نیاز به LNG بیشتر و سهل الوصل تر خواهد داشت.

کما اینکه در حال حاضر برخی منابع افزایش ظرفیت ترمینال های پذیرش LNG در آسیا را حدود ۸۰ میلیون تن طی دوسال اینده پیش بینی کرده اند.

ایران به عنوان دارنده یکی از بزرگترین منابع گازی جهان نقش مهمی در زمینه این بازار ایفا نکرده است. اما در روزهای اخیر خبر سرمایه گذاری شرکت گازپروم در شرکت ایران ال ان جی نوید بخش همکاری های مشترک پیش رو برای گسترش نقش دو کشور ایران و روسیه در بازار رو به رشد LNG حکایت دارد.

پروژه IRAN LNG به عنوان یکی سهل الوصول ترین پروژه ها در این حوزه به سرعت می تواند تا 10 میلیون تن LNG وارد بازار نموده و در کسب سهم بازار برای هر دو طرف مثمر ثمر باشد البته این پروژه تنها پروژه مدنظر گازپروم نبوده و پروژه های دیگری نظیر افزایش ظرفیت تولید میدان پارس جنوبی نیز مورد بررسی بوده و قطعا در راستای زنجیره ارزش LNG نقش به سزایی خواهد داشت.

برخی از مزایای این شراکت به شرح ذیل است:

- نزدیکی به بازار مصرف رو به رشد آسیای جنوب و جنوب شرقی. این امر علاوه بر کاهش هزینه های حمل کاهش هزینه های سرمایه گذاری برای ناوگان حمل و نقل را در پی خواهد شد. تجربه میدانی بازار گاز نشان می دهد که در شرایط فعلی به جهت تغییر نامتوازن بازار محصولات مشابه نظیر LPG، باعث ایجاد مشکل در سیستم حمل و نقل گردیده و عملا بازار را تحت تآثیر قرارداده است. قطعا این امر در در سیستم حمل و نقل LNG نمود بارزتری خواهد داشت.

- این پروژه می تواند به عنوان پیشرو در گسترش همکاری های مشترک کشورهای دارنده منابع گاز نظیر ترکمنستان باشد. دسترسی مستقیم به آبهای آزاد، زیر ساخت های قابل اتکا شبکه گازرسانی درون سرزمینی و نیز مرز مشترک با برخی کشورهای تولید کننده گاز قطعا عامل بسیار مهم در ترغیب کارشناسان و تصمیم گیران برای بررسی اقتصادی مشارکت های آتی خواهد بود.

- گام مهمی در راستای تحکیم اوپک گازی باشد. ویا شاید در آینده ای نزدیک منجر به تشکیل اتحادیه مشابهی با حضور صادر کنندگان عمده LNG گردد.

از سوی دیگر باید در نظر داشت که، ایران در شرایط تحریمی توانسته است بالغ بر ۱۰ فاز پارس جنوبی را در موقعیت مشابه فعلی روسیه به اجرا رسانده و روند تولید را آغاز نماید.

این امر در حالی صورت گرفته است که هدف اصلی تحریم های غربی در بدو امر، فلج شدن صنعت نفت و گاز و به تبع ان شکست اقتصادی بود و نیز در حال حاضر پالایشگاه های ونزوئلا با کمک فنی ایران اقدام به تولید کرده اند.این امر و تجارب مشابه قطعا در آینده نزدیک می تواند به فعالیت های اقتصادی بیشتر و قدرت مانور حداکثری ما در برابر تحریم ها منجر شود.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها