چالشهای پرداخت به بیماریها
در میان بیماریهای صعبالعلاج مختلف از انواع سرطان گرفته تا بیماریهای دشواری نظیر اماس ( مالتیپل اسکلروزیس) و اِیاِلاس (اسکلروز جانبی آمیوتروفیک) و سرانجام بیماری نقص سیستم ایمنی (ایدز)، این آخری یعنی بیماری ایدز تا اوایل دهه 80 از بزرگترین چالشهای پیش روی برنامهسازان تلویزیونی بود که برای پرداختن به آن با محدودیتهای شرعی، عرفی و اخلاقی روبهرو بودند. روش اصلی انتقال این بیماری یعنی راه انتقال جنسی به هر حال حساسیتهای خاص خود را داشت و دست تلویزیون به عنوان یک رسانه فراگیر که باید مروج اخلاقیات هم باشد را تا حدود زیادی برای ورود به این مقوله میبست، مشکلی که سرانجام به دست شبکه پنجم سیما (که در آن زمان شبکه تهران نام داشت) و یکی از بهترین مجموعهسازان اجتماعی تاریخ تلویزیون یعنی اصغر فرهادی حل شد که در قالب یکی از اپیزودهای سریال دیدنی «داستان یک شهر» برای اولین بار به این بیماری و عوارض فردی، اجتماعی و زناشویی آن پرداخت.
لزوم تعامل با مراکز پزشکی
اما صرفنظر از بیماری ایدز، سلامتی جامعه با انواع دیگری از بیماریها در تهدید مداوم است که فارغ از پرداختهای مستقیم و بیواسطه به آنها در قالب برنامههای گفتوگو محور، مستندهای آموزشی و... حتما باید از ظرفیت بیانتهای قالب نمایش برای پرداختن ملموستر به چنین مقولاتی استفاده کرد، اتفاقی که البته قدمهایی در راه تحقق آن در تلویزیون برداشته شده، ولی گستردگی آنها و مشکلاتی که به جامعه تحمیل میکنند، آنچنان وسیع است که هنوز هم باید برای پرداختن به آنها از مناظر و زوایای مختلف، قدمهای موثرتری برداشت.
یکی از اولین اقداماتی که در مسیر به تصویر کشیدن معضلات بیماریهای سخت و کشنده، ضروی به نظر میرسد، برنامهریزی دقیق و توأم با گرفتن مشاوره از مراکز پزشکی-درمانی برای اولویتبندی در پرداختن به آنهاست. میتوان از وزارتخانه و نهادهای زیرمجموعه آن آمار دقیق و به روزی از شیوع این قبیل بیماریها و میزان عوارض و کشندگی آنها را استخراج و آنگاه برای ساخت مجموعههای نمایشی مرتبط برنامهریزی دقیقتری کرد، سرطانهایی نظیر سرطانهای گوارشی، خون، سرطانهای مردانه و زنانه و... ازجمله بیماریهایی هستند که هر روزه اخباری از آنها مبنی بر ابتلا، عوارض دشوار جسمی، نایاب بودن و گرانی داروهای مرتبط و در نهایت مرگهای ناخوشایند را میشنویم، بیماریهایی که گرچه به شکل جسته و گریخته در قالب سریالهای نمایشی تلویزیونی به آنها پرداخته شده، ولی اگر مبنای به تصویر کشیدن آنها آمار و ارقام دقیق و ابعاد همهجانبه پزشکی و تبعات اجتماعیشان باشد، بیشک به نتایج بهتری ختم خواهد شد.
تابوزدایی ادامهدار
احمد امینی دومین کارگردانی بود که سه سال بعد یعنی در بهار سال 83 با سریال هفتگی «بیگانهای در میان ما» گام دوم را برای تابوزدایی از این بیماری و بازکردن ابعاد متفاوت آن برداشت، هر چند همچنان همان حساسیتها مانع از این بود که با موشکافی قابل تأملی به این بیماری خانمانسوز که حیات زندگی زناشویی را بیش از هر مقوله دیگری تهدید میکند، پرداخته شود اما به هر حال همین دو سریال، فتح بابهای خوبی بودند برای تغییر استراتژی نادیده گرفتن سیاست واکاوی معضلات تهدیدکننده حیات فردی و اجتماعی انسانها که همین اهمیت کار دستاندرکاران وقت تلویزیون برای امکان چنین گشایشی را دوچندان میکند. گشایشهایی که اگر کلید زده نمیشدند، بعید بود در سالهای بعد فضای بیشتر و بهتری برای پرداختن به ابعاد بیشتر این بیماری (در قالب سریالهای دیگری نظیر مجموعه «پریا») و دیگر برنامههای غیرنمایشی سیما فراهم شود، حتی میتوان گفت که این تابوشکنی عاقلانه و به اندازه تلویزیون، راه را برای دیگر قالبهای نمایشی بهویژه قالب سینما در پرداختن به چنین مقولاتی بازتر و هموارتر کرد.
تلاش برای روایت شیرین تلخیها
سویه دیگر موضوع که اهمیت آن از وجه قبلی کمتر نیست، شیوه نمایشی کردن این مقولات در سریالهای تلویزیونی است، شیوه معتدل و سنجیده که در عین برآوردن رسالت تلویزیون در پرداختن به تمام ابعاد بیماریهای خاص به گونهای باشد که در مجموع به تلخ کردن بیش از اندازه کام جامعه و دمیدن در شیپور یأس و ناامیدی نینجامد، شیوهای که آنقدرها هم ساده و پیشپاافتاده نیست و مطمئنا گروههای سازنده آثار نمایشی در شبکههای مختلف تلویزیونی برای نگارش و ساخت چنین آثاری مسیر سختی در پیش دارند، مسیری که در عین آگاهیبخشی عمومی و تشویق عامه مردم در جهت کمک به هموطنان متأثر از این بیماریها، به تلخکامی آن در زمانه سخت امروزی که مشکلات معیشتی زندگی را دشوار کرده، بیشتر دامن نزند. به نظر یکی از راههای معقول برای نمایشی کردن مقولات حساسیتبرانگیز این چنینی، استفاده از پیرنگهای چندگانه است، به عبارت دقیقتر طراحی داستانهایی مبتنی بر چند خط اصلی که موضوع بیماریهای خاص، یکی از آن چند خط کلیدی و اصلی باشد، با چنین پرداختی که البته بهرهگیری از فیلمنامهنویسان زبده و کارآزموده را میطلبد، میتوان در عین طرح موضوع و ابعاد چندگانهاش، به گونهای آن را در اتصال با پیرنگها و جنبههای نمایشی دیگر داستان تعریف کرد که ماحصل کار برای مخاطب، آگاهیبخش، باورپذیر و خوشایند باشد. با در نظر گرفتن تمام مواردی که برشمرده شد و البته یک برنامهریزی دقیق و بلندمدت که فقط معطوف به ششماه و یک سال یا مناسبت مهم پیشرو نباشد، میتوان به فهرست کوتاه آثاری همچون «داستان یک شهر»، «بیگانهای در میان ما» و «پریا» درخصوص بیماری ایدز و دو مجموعه «زمانه» و «شرم» که به مقوله سرطان میپرداختند، عناوین بیشتر که مبتنی بر کار تحقیقی و پرداخت نمایشی بهتری باشند را افزود و این سکوی دور از دسترسی نیست.
منبع: ضمیمه قابکوچک روزنامه جامجم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد