به گزارش
جام جم آنلاین، مهران رجبی در سریال «روزگار قریب» هم نقش پدر دکتر قریب را به قدری روان و باورپذیر بازی کرد که به بازیگری دوستداشتنی و محبوب برای مخاطبان تلویزیون تبدیل شد. وی در این سالها با بازی در سریالها و فیلمها خاطرات شیرین بسیاری را برای ما رقم زده است؛ چه در سریالهای طنز و چه در کارهای جدی. او این روزها فصل دوم مجموعه «وضعیت زرد» را روی آنتن شبکه دو دارد که نظرات جالبی درباره این سریال داشت. رجبی همچنین مشغول بازی در مجموعه «آزادی مشروط» به کارگردانی مسعود ده نمکی است که بار دیگر نقش یک روحانی را بازی میکند. با او درباره فعالیتهای اخیرش همکلام شدیم که ماحصل آن را در ادامه میخوانید:
گویا قرار است مجموعه «وضعیت زرد» به فصلهای بعد هم برسد. آیا شما هم در فصل سوم حضور خواهید داشت؟
بله تا جایی که من هم شنیده ام این مجموعه قرار است در چند فصل جلوی دوربین برود و تا به امروز دو فصل آن تولید شده که در حال پخش است و فصل بعدی هم به زودی ساخته خواهد شد. به احتمال خیلی زیاد من هم در سری جدید آن خواهم بود.
از آنجا که در آثار بسیاری ایفای نقش کردهاید و قطعا هر نقشی چالشی برای شما داشته که بازی در آن را پذیرفتید، دلیل حضورتان در این مجموعه چه بود؟ چه ویژگی در این اثر بود که تمایل داشتید در آن بازی کنید؟
با توجه به ظرفیت و قصه جدیدی که این سریال دارد، تصمیم گرفتم در آن بازی کنم. چون معتقد هستم از کارهایی که در آن حرفهای جدیدی برای گفتن دارد، باید حمایت شود، زیرا تماشاگر نیاز به شنیدن حرفهای جدید دارد. بندگان خدا چقدر باید حرفهای تکراری بشنوند و قصههای تکراری ببینند. نکته بعد، گروه جوان و با انگیزه آن بود. چه در پشت صحنه و چه جلوی دوربین. در این کار شاهد بودم که اگر به عوامل جوان و البته باتجربه اعتماد کنند، همانگونه که در گذشته این اتفاق برای ما رخ داد، اتفاقهای بسیار خوبی رقم میخورد و سطح کیفیت سینما و سریالهای تلویزیونی را چند پله بالا میبرد.
شما در چند اثر سینمایی و تلویزیونی نقش روحانی را بازی کردهاید. این روزها هم چنین نقشی را در مجموعه «آزادی مشروط» ایفا میکنید. سعی کردید چه تفاوتی در بازی ایجاد کنید تا به نقشهای قبلی شباهت نداشته باشد؟
بیش از ۱۰ بار نقش روحانی را بازی کردهام، اما در این سریال نقش حاجآقا هروی را بازی میکنم. البته نقشها خودشان این تفاوت را ایجاد میکنند. هدایت کارگردان هم در این زمینه بیتاثیر نیست. البته از آنجا که داستان این سریال واقعیت دارد و موضوع درباره کروناست، فضای کار تلخ میشد؛ بنابراین دستاندرکاران این مجموعه سعی کردند کمی طنز را چاشنی این سریال قرار دهند تا از تلخی آن روزها کاسته شود. به هر حال خیلیها عزیزانشان را به خاطر این بیماری از دست دادهاند و کسی خاطرات شیرینی از آن روزها ندارد. مدام تلخی، خانهنشینی، نگرانی و استرس به همراه داشت؛ بنابراین این سریال قرار است کمی مردم را بخنداند. البته من فکر میکنم تنها نکته مثبت این بیماری ماسک زدن است. فکر میکنم آمار ابتلا به آنفلوآنزا در این دو سه سال صفر شده بود. آن هم به خاطر استفاده مردم از ماسک است که بهترین اتفاق دوران کرونا بود.
به نظر شما با توجه به شرایط روز جامعه و دغدغههای مردم، یادآوری آن روزهای تلخ در قالب یک سریال لازم است؟
به نظر من لازم است. به این خاطر که جلوی تلخیهای بعدی گرفته شود. ضمن اینکه جذاب کردن اثر با زبان طنز به دیده شدن سریال کمک میکند. آن هم چنین موضوع تلخی که برای یادآوریاش لازم بود از زبان طنز استفاده شود. از طرفی مردم نیاز دارند که لبخند بزنند. ما انتظار قهقهه زدن نداریم. اما به هر حال فکر میکنم این مجموعه بتواند لبخند روی لب مخاطب بنشاند. چون دوستان طنازی که در این سریال حضور دارند، این اتفاق را مضاعف میکنند.
این مجموعه یک کار طنز است. آیا نقش شما هم که یک روحانی است رگههای طنز دارد یا کاملا شخصیت جدی است که موقعیتهای طنز را ایجاد میکند؟ به هر حال شما هر نقشی را که بازی میکنید، شیرنی و نمک را به آن شخصیت اضافه میکنید. در این سریال هم این اتفاق افتاده؟
در این سریال، حاجآقا هروی، آدمی پسندیده و معقول است. بار اصلی طنز روی دوش دوستان دیگر است. تعامل با این آدمهای طناز در طول داستان، خودش طنزآفرین شده و فضای دلنشینی را برای مخاطبان ایجاد میکند.
اغلب نقشها و سریالهایی که بازی کردهاید، فضایی کمدی و طنز دارد. این قضیه به انتخاب و علاقه خودتان برمیگردد یا کارگردانها بیشتر تمایل دارند به خاطر نوع بازی شما، نقش کمدی به شما پیشنهاد بدهند، یا اصلا خواسته مردم این است که شما را در قالب نقشهای کمدی ببینند؟
البته کارهای جدی هم بازی کردم، اما آنها که مرا برای نقشهای جدی هم انتخاب و دعوت میکنند، باز هم انتظار آن طنز را از من دارند. اصلا به عقیده من طنز، یک کار جدی است و اصلا شوخی نیست. اصولا در جدی بودن است که مردم میخندند. شما تصور کنید یک نفر لطیفهای تعریف کند و خودش بخندد، قطعا هیچ کسی نمیخندد. اما اگر خودش آن لطیفه را خیلی جدی تعریف کند، باورپذیرتر شده و خنده ایجاد میکند. کاری که حسن ریوندی میکند، مطالب را خیلی جدی بیان میکند و مخاطبش را میخنداند. نکته دیگر اینکه مردم از من توقع دارند بیشتر طنز بازی کنم و آنها را بخندانم.
معمولا مردم واکنشهای جالبی در برخورد با بازیگران طنز دارند. وقتی شما را میبینند، اولین واکنششان نسبت به شما چیست؟
در وهله اول تا مرا میبینند، میخندند که این خنده حکایتهای بسیاری دارد و برای من هم خوشایند است. چون با دیدن من یاد شخصیتهایی میافتند که بازی کردهام و همین موضوع خاطرات خوشی را برایشان تداعی میکند. من این حس مردم را خیلی دوست دارم. حالا تصور کنید با دیدن من یکباره عبوس شوند، چه حس بدی به آدم دست میدهد؛ بنابراین خوشحال میشوم وقتی میبینم مردم با دیدن من لبخند میزنند. خدا را هم شکر میکنم که مردم خاطرات شیرینی با من دارند و در ذهنشان خاطرات قشنگی از من نقش بسته است. امیدوارم همچنان این تصویر از من در ذهن مردم بماند و من هم بتوانم کارهایی به یادماندنیتر برایشان بازی کنم و به خاطرات شیرینشان اضافه کنم.
پرکاریام به دلیل پیشنهادهای زیاد است
رجبی در پاسخ به این موضوع که، چون به همه پیشنهادهایش پاسخ مثبت میدهد، پر کار است، میگوید: اصلا این طور نیست. بسیاری از پیشنهادها را رد میکنم، چون یا فیلمنامه را نمیپسندم یا عوامل اصلی آن کار را دوست ندارم. اما اگر میبینید خیلی فعال و پرکارم به دلیل پیشنهادهای زیادی است که به من میشود.
منبع: روزنامه جام جم