قوانین در هر بخش یک کشور چگونه و توسط چه کسانی صادر و اجرا میشود؟ در یک کشور درباره یک موضوع چند نهاد تصمیمگیری باید وجود داشته باشد؟ مثلا در بخش فرهنگ و هنر کدام نهادها در این امر دخیل هستند و در نهایت قوانین صادره چگونه و توسط کدام نهاد به مرحله اجرا گذاشته میشود؟
به دنبال تغییر سبک زندگی و خصوصا پیشرفتهای تکنولوژیک، پدیدهای به نام نمایش خانگی در همهجای دنیا رواج پیدا کرده است. در ایران نیز این پدیده با استقبال سیاستگذاران، هنرمندان و مخاطبان همراه بوده، اما در ایران یک تفاوت عمده با بقیه دنیا وجود دارد و آن، دوگانگی یا چندگانگی اعمال قوانین است که همین مساله درگیری و اختلافنظرهایی را بین سیاستگذاران و هنرمندان که وظیفه تولید و پخش آثار را بر عهده دارند، بهوجود آورده است.
دعوای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و صداوسیما بر سر نظارت بر تولید و پخش نمایشهای خانگی چرا به وجود آمده است؟ چرا سینماگران و هنرمندان این عرصه تصور میکنند اگر نظارت این بخش در دست وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باشد، بهتر است؟ آیا به این دلیل است که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به دنبال محتواهای خوب و با کیفیت است و صداوسیما به دنبال آثار باکیفیت به لحاظ فرم و محتوا نیست؟ آیا اگر نظارت تولید و پخش در حوزه وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باشد، روند اجرایی و ساخت سریالهای نمایش خانگی بهتر و کوتاهتر است؟ گلایه هنرمندان مبنی بر روند طولانی و بدون برنامهریزی اعطای مجوز ساخت از سوی ساترا (سازمان تنظیم مقررات رسانههای صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی) چقدر مبتنی بر واقعیت است؟ شنیدهها حاکی است که روند تصویب فیلمنامه در سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز کوتاه و سریع نیست.
آیا اگر ساترا ناظر تولید و پخش باشد یا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چیزی در ذهن هنرمندان خالق آثار فرق میکند؟ یعنی میزان خلاقیت و حساسیتهای هنری نسبت به تولید یک اثر فاخر متفاوت میشود؟ یا این مسالهای است که به ذهن خلاق و توانایی سازندگان اثر دارد؟ خیر، همانطور که سریالهای تلویزیونی با کیفیت و محتوایی که نیاز جامعه است، دیده میشود و همچنین سریالهای بد هم هست، در نمایش خانگی هم چنین است، چون اصلا این امر به میزان خلاقیت هنری و میزان حساسیت سازنده به پیدا کردن سوژه مهم و جذاب مربوط است.
آیا خط قرمزهای کلی و اصلی نظام و حفظ مرزهای فرهنگی در این دو نهاد با هم متفاوت است و تصور این است که وزارت ارشاد با اعمال خط قرمزهای کمتر باعث شکوفایی و خلاقیت هنرمندان میشود؟ مسلما خیر، چون خط قرمزهای نظام بهطور طبیعی نباید در دو نهاد فرهنگی و هنری متفاوت باشد و این مهم، نیاز به بازبینی و نظارت از سوی سیاستگذاران کلان فرهنگی دارد.
پس مشکل کجاست که چند ماهی است بر سر این مساله دعواست؟ و آیا تصور نمیشود وقتی درباره یک مساله اینقدر تضاد آرا وجود دارد، همه طرفین باید دور یک میز بنشینند و مساله را حل کنند؟ البته مدتی است که ایجاد بحران در هر حوزه و عرصهای تبدیل به یک روال عادی شده است و انرژیهای زیادی صرف حل بحران میشود، بدون اینکه دقت شود صرف این همه انرژی میتواند در راستای سازندگی باشد. تامین خوراک فرهنگی غنی و فاخر برای مردم باید یکی از محورهای مهم برنامهریزیهای کلان فرهنگی باشد. شاید در شرایط فعلی بازبینی شرح وظایف کلی ساترا بتواند کمکی به حال مساله کند، به شرط آنکه التزام به اعمال قانون برای همه و با پرهیز از قوانین چندگانه صورت گیرد. در سامانه ساترا درباره این سازمان اینطور آمده است: «با توسعه روزافزون زیرساختهای ارتباطی و تولید و عرضه محتواهای متنوع صوتی و تصویری در این بسترها از سوی کاربران حقیقی و حقوقی؛ ساماندهی محتواهای منتشرشده در فضای مجازی در کشور و توسعه محتواهای غنی اسلامی به زبان فارسی در این فضا، امری ضروری به نظر میرسد. از این رو، در راستای اصل ۴۴ قانون اساسی و نظریه تفسیری شورای محترم نگهبان از این اصل، با دستور رئیس محترم سازمان صداوسیما، «سازمان تنظیم مقررات رسانههای صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی» (ساترا) براساس ابلاغیه مورخ ۹۴/۰۶/۲۲ به رئیس محترم جمهور (به عنوان ریاست شورایعالی فضای مجازی) تشکیل شده است.
بر این اساس، تمام نهادهای حاکمیتی شامل دولت، مجلس شورای اسلامی، مرکز ملی فضای مجازی، نهادهای نظارتی نظیر شورای نگهبان و سازمان بازرسی کل کشور و سایر ارکان قوه قضاییه در لزوم انجام تنظیمگری رسانههای صوت و تصویر فراگیر توسط ساترا «به نمایندگی از سازمان صداوسیما» متفقالقول هستند. ساترا به دنبال آن است که با تحقق مأموریت خود موجب ارتقای سلامت و کیفیت خدمات رسانهاى صوت و تصویر فراگیر در فضاى مجازى، تقویت و ارتقای جایگاه صنعت رسانهاى صوتى-تصویرى جمهورى اسلامى ایران در رقابتهاى سنگین جهانى، حفاظت از مرزهاى رسانهاى کشور و کاهش آسیبپذیرى جامعه در مقابل هجمههاى فرهنگى بیگانگان، جلوگیرى از انحصار و تضمین رقابت سالم و در نهایت زمینهسازى تحقق الگوى رسانهاى در تمدن نوین اسلامى شود».