ابعاد شخصیتی امام خمینی در سیمای مقام معظم رهبری

امام خمینی یگانه اسطوره عالم، با جهاد و هجرت، مصداق «اِنَّ الَّذینَ ءامَنوا وَ هاجَروا وَ جّْهَدوا بِاَموالِهِم وَ اَنفُسِهِم فى سَبیلِ الله» گشت و همانند انبیای عظیم الشأن، حضرت نوح و ابراهیم (ع) در غربت و اقلیت، تنها مستمسکش حضرت ربوبیت بود.
کد خبر: ۱۳۶۸۷۱۴

حضرت امام با استقبال از خطر و گرفتن جان‌برکف در طریق حق، از تنهایی نهراسید و در زمره کسانی درآمد که خداوند درباره آنان می‌فرماید: «وَ مِنَ النّاسِ مَن یَشرى نَفسَهُ ابتِغاّْءَ مَرضاتِ الله‌«. ایشان با قیام تاریخی‌شان در طریق الهی و همت عالی‌اش در اقامه قسط و عدل جهت نجات مستضعفان جهان از ظلم و تبعیض، ندای «کونوا قَوّامینَ لِله» و «کونوا قَوّامینَ بِالقِسط» را لبیک گفتند و در مواجهه با مشرکان و کفار و همچنین مستضعفان و مظلومان عالم، آیه «اَشِدّآءُ عَلَى الکُفّارِ رُحَمآءُ بَینَهُم» را به منصه ظهور رساندند.

ابرمردمی که در طریق مجاهدت فی سبیل الله، رضای خدا را لحاظ نمودند و در سلک «رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ أُولَئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» درآمدند. مراقبت‌های ایشان از نفس، او را تجلی‌گاه صدها آیه قرآن قرار داد و با اعتصام به حبل‌الله، همچون خورشید در تاریخ ایران درخشید و سیل میلیون‌ها انسان را همانند اقیانوسی عظیم به راه انداخت و معرکه مبارزه را به نفع حقیقت تمام کرد. این عمل شگرف تنها در سایه قاطعیت، اراده، هوشمندی، شجاعت، تیزبینی، آینده‌نگری، خلق نگشت! بلکه پیوند با حضرت ربوبیت و استمداد از او، تهجد عالمانه و تضرع در نیمه‌های شب، زمینه‌ساز این جاودانگی گردید. در واقع حضرت امام «مومن متعبد انقلابی» بود. ایمان به خدا، هدف، راه و ایمان به مردم داشت؛ «یُؤمِنُ بِاللهِ وَ یُؤمِنُ لِلمُؤمِنین» از سوی دیگر متعبد بود.

در مقابل پروردگار، خود را عبد می‌دانست. دارای خشوع، تضرع، اهل دعا و عبودیت بود و همچنین برخوردار از خصیصه انقلابی گری بود؛ ویژگی¬ای که دشمنان را عصبانی می‌نمود و آن‌ها را به وحشت می‌انداخت. بدین خاطر نیاز است آن دریادلی که دل‌خوشی میلیون‌ها انسان عاشق و دلباخته بود را در ابعاد مختلف مورد مطالعه قرار داد.

نظام فکری و شخصیتی امام خمینی بر محور مکتب اسلامی قرار داشت. مسئله معنویت و ربوبیت در نظام فکری امام خمینی و تصمیم‌گیری‌های ایشان در رأس امور جلوه¬گری می‌کرد؛ زیرا کسب رضایت الهی به عنوان هدف برای این بزرگ شخصیت محسوب می شد.

امام خمینی به هیچ وجه به فکر پیروزی و یا به دنبال در اختیار گرفتن قدرت و ایجاد وجاهت در میان دیگران نبود. چراکه وقتی رضای الهی پیش روی انسان قرار گیرد و به وعده الهی اطمینان و اعتماد حاصل گردد؛ یأس، ترس، غفلت و غرور برای انسان معنا نمی‌یابد.

این مسئله در شخصیت امام خمینی به شدت تجلی داشت؛ زیرا در دورانی که حضرت امام به تنهایی مسیر نهضت اسلامی را پیش می‌رفتند؛ نترسیدند و مأیوس نگشتند و زمانی که جامعه ایران هم‌صدا نام ایشان را فریاد می‌زدند و به وی عشق می‌ورزیدند؛ مغرور نگشتند؛ همچنین زمانی که خرمشهر سقوط کرد دچار آشفتگی نگردید و مأیوس نشد و زمانی که با فداکاری رزمندگان، خرمشهر آزاد گشت غرور در امام خمینی رخنه نکرد و فرمود «خرمشهر را خدا آزاد کرد.» بر ایشان نه وحشت، نه قدرت و نه یأس غالب شد؛ زیرا رضای خدا را می‌طلبید و اعتماد به حضرت ربوبیت داشت و باور داشت زمانی که برای خدا مجاهدت صورت گیرد و برای خداوند گام برداشته شود و تمام تلاش‌ها برای خداوند مصرف گردد نتیجه را آن‌گونه که خداوند وعده داده است محقق می‌گرداند. «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ»

حضرت امام با اعتماد به خداوند و ابتنای بر آیه «اَلظّآنّینَ بِاللهِ ظَنَّ السَّوءِ عَلَیهِم دائِرَةُ السَّوءِ وَ غَضِبَ اللهُ عَلَیهِم وَ لَعَنَهُم وَ اَعَدَّ لَهُم جَهَنَّمَ وَ سآءَت مَصیرًا» در موضع‌گیری‌ها صراحت و قاطعیت داشتند و در مقابل مستکبران شجاعانه می ایستادند. زیرا باور داشتند «وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا» و بارها بر نصرت الهی تأکید می‌ورزید. و می فرمودند: «من در طول این سال‌ها، در تمام این مدت، دست قدرتی را احساس کردم که ما را پیش می‌برد.» درواقع ایشان بیان می‌داشت در صورتی که انسان برای تکلیف فعالیت نماید و البته همه محاسبات عقلانی را نیز لحاظ کند؛ خداوند برای همین عملِ به تکلیف، مطلوب‌ترین نتیجه را اعطا خواهد کرد که تحت هیچ محاسبه عقلانی میسر نخواهد بود.

پایبندی به تحقق رضای الهی منجر گردید، حضرت امام در صراط حقیقت پایدار بماند و بتواند مصائب و مشکلات را تحمل نماید. به عبارتی، امام خمینی توانست نشان دهد که مفهوم کلام امیرالمؤمنین(ع) که می‌فرماید «كَالْجَبَلِ لَا تُحَرِّكُهُ الْقَوَاصِفُ وَ لَا تُزِیلُهُ الْعَوَاصِفُ» چیست. ابرمردی که طوفان‌های سهمگین نتوانستند به او خدشه وارد نمایند و عیب و نقصی در مسیر حق از او بیابند.

ایشان خودش مظهر «اَن تَقوموا لِله» گشت و قیام برای خدا را به جامعه تزریق نمود؛ جامعه را تربیت کرد و منش سیاسی آنها را با معنویت پیوند زد تا برای خداوند قیام کنند؛ سخن بگویند و عمل نمایند. و زمانی که امام خمینی فداکاری‌های مردم را می‌شنید با تمام عظمت روحی که داشت؛ متأثر می‌گشت و از کنش اجتماعی آحاد جامعه به هیجان می‌آمد؛ به طور نمونه وقتی قلک‌های کودکان پس از نماز جمعه برای هزینه‌های جبهه‌ها اهدا شد و کوهی از پول ساخته شد؛ امام متأثر از این حرکت در چشمانشان اشک جمع شد؛ زمانی که مادر شهیدی پس از مدت‌ها اسارت فرزندش اطلاع از شهادتش یافت و بیان داشت به امام بگویید «فدای سرتان، شما زنده باشید.» آن کوه ستبر که دژخیمان جهان از شنیدن نامش لرزه به اندامشان می‌افتاد با شنیدن چنین پیامی از مادر شهید، در هم فرو می‌ریخت و اشک در چشمانش حلقه می‌زد. حضرت امام در برابر ملت ایران و این همه فداکاری بیان می کردند: «من در مقابل مردم احساس حقارت می کنم.»

در واقع امام خمینی با قلب خویش با مردم سخن می‌گفت و مردم با جان خویش به امام لبیک می‌گفتند. ایشان مظهر رحمت و عطوفت، انسانی عارف و به شدت احساسی بودند.

از دیگر ویژگی های شخصیتی امام خمینی تبعیت از قانون در نظام اسلامی بود ایشان الزام به قانون را تکلیف الهی تلقی می‌کردند. بدین خاطر ایشان تخلف از آن را بر‌نمی‌تابید. هر چند برخی مسئولان اجرایی کشور، به دنبال بهره گیری از مسئله ولایت ایشان و اجازه فراقانونی داشتند؛ اما امام خمینی رعایت قانون را تاکید می ورزیدند و نقض آن را روا نمی داشتند. بنابراین سیره و رفتار سیاسی ایشان، تجلی برخورد ضابطه‌مند با افراد است. و تخلف از حوزه قانونی را موجب تضعیف و تخریب نظام سیاسی اسلام می‌دانستند.

بنابراین امام خمینی از آن جهت که اساس تفکرش را بر محور خداوند قرار داده بود؛ توانست رهبری الهی و معنوی را به منصه ظهور رساند و از آن جهت که بر کرامت انسان ارج می‌نهاد و با خضوع در مقابل مردم قرار می¬گرفت؛ رهبری کریمانه را به نمایش گذاشت و به خاطر برخورداری از بصیرت و بینش، رهبری بصیر، برای جامعه اسلامی گشت و به دلیل خصلت خدمت‌گذاری‌اش رهبری خادمانه را به رخ رهبران عالم کشید. تمامی این ابعاد ریشه در تفکر توحیدی و خدامحوری ایشان داشت. ایشان برای خدا سخن میراند، برای خدا اقدام می‌نمود؛ برای خدا قهر می‌کرد و برای خدا حمایت می‌کرد. این نگرش از ابتدای فعالیت‌های سیاسی و در تمام طول عمر ایشان در زندگی‌شان نمود داشت.

دکتر عیسی مولوی وردنجانی - محقق و پژوهشگر تاریخ معاصر ایران
(تمام این متن برگرفته از بیانات رهبری می باشد)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۱ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها