قصه تکراری دنیا

هر چیزی قاعده خودش را دارد و این قواعد سینه به سینه منتقل می‌شود. از مراد به مرید می‌رسند و از استاد به شاگرد. شاید بشود اسمش را گذاشت: مرام‌نامه.
کد خبر: ۱۳۵۸۰۳۵

«مرام» جایی ثبت نمی‌شود و «مرام نامه» غالبا نسخه فیزیکی ندارد اما زیاد شنیده‌ایم از اهل فتوت که فلان چیز در مرام ما نیست.

یعنی فلان کار خارج از قواعدی است که به ما رسیده. همین مرام هم بوده که همیشه چارچوب پهلوانی و انسانیت را شکل می‌داده است. اصلا بگذارید برای روشن‌ترشدن ماجرا یک مثال تاریخی بزنیم.

اواخر سال ۶۰ هجری بود و حسین پسر علی (ع) با اصحاب و خاندان در راه کوفه. پسرعمویش مسلم را فرستاده بود به شهری که در انتظارش بودند که ببیند چقدر مردم شهر پای حرف‌شان هستند.

مسلم دریافته بود که کوفه مقصد نیست، که مقتل حسین است و باید هر طور که می‌توانست این خطر را از حسین (ع) و اصحاب و خانواده‌اش دور می‌کرد.

هانی پسر عروه که میزبان مسلم بود خودش را زد به بیماری که حاکم وقت کوفه به عیادتش بیاید و با مسلم بستند که وقت عیادت، مسلم از پس پرده با شمشیر بیرون بیاید و کار حاکم را یکسره کند تا هم از خاندان حسین (ع) دفع شر شود و هم همان پرچمی که بنا بود در کوفه بالا برود. هانی در بستر افتاد. حاکم به عیادت آمد.

مسلم پس پرده شمشیر را بیرون کشید اما لحظه‌ای پیش از انجام کاری که قرارش را گذاشته بودند، مکث کرد و تأمل. هر چه هانی علامت داد مسلم بیرون نیامد و حاکم که ماجرا را بودار دیده بود از خانه گریخت. مسلم یاد حرف پیامبر افتاده بود که مسلمان ناغافل نمی‌کشد.

مسلم یاد مرام‌نامه‌اش افتاده‌ بود. یاد این که «ترور» و ناغافل کشتن در مرام‌شان نیست. مرام مسلم از مقتدایش رسیده بود و مرام کسانی که چند روز بعد زنجیر به دست زنان کربلا زدند هم از مقتداهای‌شان. در کربلا، وقتی خنجر به روی گلویی که خود داشت جان می‌داد کشیده می‌شد، مرام‌نامه‌ای دست قاتل را نگرفت که جنگ هم قاعده دارد.

هزار و چند صد سال بعد از ماجرایی که گفتیم، یک بامداد جمعه در نزدیکی فرودگاه بغداد، یک موشک آمریکایی، ناغافل، کسی را هدف قرار داد و «ترور» کرد.

سرباز آمریکایی وقتی داشت کلید آتش را می‌زد مرام‌نامه‌ای دستش را نگرفت که جنگ هم قاعده دارد و نمی‌شود فرمانده کشوری را در کشوری دیگر ناغافل کشت.

قاعده ناغافل‌کشتن و ناجوانمردانه جنگیدن از آن قواعدی است که ریشه‌اش مال امروز و دیروز نیست. تا بوده جوانمردانی بوده‌اند که مرام‌شان نمی‌گذاشته ناغافل بکشند و ناجوانمردانی که روبه‌رویشان می‌ایستادند و از پشت می‌زدند.

شهید احسان کربلایی‌ پور و شهید مرتضی سعیدنژاد در حوالی شهر دمشق در سوریه با موشک جنگنده‌های رژیم اشغالگر قدس شهید شدند. همان قصه تکراری.

کسانی که پایبند مرام جوانمردی بودند، شبانه و ناغافل کشته شدند. قصه‌ای که مشابه‌ا‌ش را در نیمه شب جمعه کنار فرودگاه بغداد دیده‌ایم و اگر تاریخ را بگردیم، نمونه‌های مشابه بیشتری از آن می‌یابیم.

علیرضا رافتی - روزنامه نگار / روزنامه جام جم 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها