نمی‌دانم سرعت متوسط راکت‌ های مختلف چقدر است. حوصله حساب و کتاب نیروی پیشران و مسافت و متوسط سرعت را هم ندارم.
کد خبر: ۱۳۵۵۵۳۴

 می‌توانم تقریبی بگویم یک راکت دستی ساده با سرعتی حدود ۱۲۰متر بر ثانیه پرتاب می‌شود و این عدد طبیعتا برای راکت‌های پیشرفته‌تر مثلا راکت‌های هوا به هوایی که از جنگنده‌ها شلیک می‌شوند، بسیار بیشتر است.

این یعنی در تعقیب و گریز جنگنده‌ها وقتی راکتی شلیک می‌شود، از زمان شلیک تا برخورد به هدف، کمتر از سه‌چهار ثانیه طول می‌کشد.

سه یا در نهایت چهار ثانیه زمانی نیست که بشود در آن تصمیم گرفت. به‌خصوص این که شرایط، شرایط بحران است و ذهن آدم کندتر از حالت معمول کار می‌کند. پس کسانی که فناوری ایجکت را برای جنگنده‌های نظامی تعبیه کرده‌اند، ابدا روی تصمیم‌گیری خلبان حساب نکرده‌اند و دستورالعمل مشخصی برای آن گذاشته‌اند.

در جنگ جهانی اول بود که به طور گسترده از یک پرنده به عنوان وسیله نظامی استفاده شد. پیش از آن هم گاهی بعضی کشورها از بالن‌ها و بمب‌های دستی به عنوان یک وسیله نوآورانه و تخریبگر نظامی استفاده می‌کردند اما جنگ‌های جهانی دیگر عملا جنگ دستیابی به فناوری‌های جدیدتر بودند و طرفین درگیر هر روز سعی می‌کردند تجهیزات و امکانات‌شان را پیشرفته‌تر کنند.

همان اوایل قرن بیستم بود که اولین خلبان نظامی توانست با موفقیت، پیش از انهدام هواپیمایش، با استفاده از فناوری ایجکت از کابین بیرون بپرد و جان سالم به در ببرد.

اوایل جنگ جهانی این حرف که «خلبان رفتنش دست خودش است اما برگشتنش نه» بین نظامی‌ها دهان به دهان می‌شد و همین هم باعث شده بود هر کسی وظیفه خلبانی هواپیمای نظامی را گردن نگیرد.

کوچک‌ترین نقص فنی در هواپیما، مساوی بود با مرگ حتمی خلبان. رفته‌رفته اما فناوری ایجکت پیشرفته شد و حالا دیگر خلبان‌های نظامی با امنیت خاطر بالایی در کابین می‌نشینند.

به‌ویژه این‌که دستورالعمل‌های نظامی امروزه به خلبان این اطمینان را می‌دهند که جان او از همه چیز مهم‌تر است. حتی از چند میلیون دلار جنگنده‌ای که هر وقت جان خودش را در خطر دید می‌تواند رهایش کند و دسته ایجکت را بکشد و از کابین بپرد بیرون و بعد با چتر نجات فرود بیاید روی زمین.

همین که در سه چهار ثانیه نمی‌شود تصمیم گرفت، کافی است تا موارد مشخصی برای استفاده از ایجکت تعیین شود که خلبان در صورت قرار گرفتن در آن موقعیت‌ها با خیال راحت و بدون این‌که لحظه‌ای فکر و حساب و کتاب و تصمیم‌گیری کند از هواپیما بیرون بپرد. یکی از این موارد، موقعیتی است که سقوط یا برخورد هواپیما با مانع قطعی است.

همه اینها را گفتم که بگویم کار بزرگی که شهید صادق فلاحی و شهید علیرضا حنیفه‌ زاد در تبریز کردند، این بود که برخلاف دستورالعمل‌ها، در همان چند ثانیه «تصمیم» گرفتند.

آن هم تصمیمی که یک سرش جان خودشان و چشم‌های در راه خانواده‌شان بود و طرف دیگر برخورد هواپیما با منطقه مسکونی.

چنین تصمیمی در چند ثانیه در شرایط بحران، فقط از دلی برمی‌آید که سال‌ها فداکاری را تمرین کرده باشد.

علیرضا رافتی - روزنامه نگار / روزنامه جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها