چشمهایم را به روی هر که جز تو بود بست
قطره اشکی که با من بوده از روز الست
خواستم بیتی بگویم از غم یک لحظهات
بیتالاحزان شد غزل در ماتمت یکجا نشست
گردش این روزگار از رزق دستاس تو بود
میکشیدی بر سر تسبیح گندمزار دست
بس که مهر مادری داری درون سینهات
در، هم آخر بغض خود را بین آغوشت شکست
میشود از تو نوشت و از تبار تو نگفت؟!
از مدینه تا خراسان شرح نام کوثر است
ذکر یا زهرا شده سربند سربازی که نیست
گرد گمنامی نشسته روی لبخندی که هست
با تو بن بستی ندارد کوچههای بندگی
با تو پایانی ندارد راه گمنامان مست
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
دکتر رسول جعفریان در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد
یوسف کرمی در واکنش به اجرای جنجالیاش در مراسم تجلیل از سر طلایی پرسپولیسیها
دکتر علیاکبر صالحی، رئیس بنیاد ایرانشناسی در گفتوگو با «جامجم» عنوان کرد
محمدرضا یوسفی، نویسنده ادبیات کودکونوجوان در گفتوگو با «جامجم»