یک زن علیه بی‌عدالتی اجتماعی

به صورت طبیعی، تماشاگران سینما حضور یک خانم در اکشن‌های ماجراجویانه و پرتحرک را ندارند و بازی در این ژانر سینمایی را بیشتر مناسب آقایان می‌دانند. اما در زمینه درام، خانم‌ها شانس بیشتری دارند و می‌توانند داستانسرای محصولاتی باشند که کاملا با روحیه و ذات‌شان هماهنگی دارد. از آنجا که این باور عمومی وجود دارد که در سطح جامعه در حق زن‌ها ظلم و اجحاف بیشتری می‌شود، پس صنعت سینما و فیلمسازان هم می‌توانند تعداد بیشتری درام پرتنش خانوادگی و اجتماعی بسازند که در آنها صحبت از حق و حقوق بانوان و جایگاه اجتماعی و خانوادگی‌شان می‌شود. اقبال عمومی از این‌گونه محصولات (که الزاما تماشاگرانش فقط خانم‌ها نیستند و شمار زیادی از تماشاگران مرد را هم در برمی‌گیرد) نشان می‌دهد عموم تماشاگران نگران وضعیت بخش بسیار مهمی از جامعه انسانی هستند و با دردها و رنج‌های آنان همذات‌پنداری و همراهی می‌کنند.
منتقدان سینمایی در این ارتباط به این نکته مهم اشاره می‌کنند که بیان دردها و رنج‌های بانوان باید به شکلی هنرمندانه و جذاب مطرح شود تا بتواند مورد پسند و اقبال تماشاگران قرار گیرد و روی این موضوع تاکید می‌کنند که آنها الزاما از هر فیلمی که درباره حقوق این قشر باشد، استقبال نمی‌کنند. درام اجتماعی «نابخشودنی» ساخته نورا فینگشیلد یکی از همان آثار سینمایی است که قصد دارد نگاهی صادقانه به بخشی از مشکلات اجتماعی زنان داشته باشد. بازی خوب و طبیعی ساندرا بولاک ستاره فیلم هم کمک زیادی می‌کند تا داستان زندگی زنی درمانده و خردشده به نام روث اسلتر بهتر و منطقی‌تر بیان و تعریف شود. البته نباید از گریم بسیار خوب گریمور فیلم گذشت، که چهره‌ای تکیده و دردمند از بازیگر در جلوی دوربین ارائه می‌دهد. منتقدان هم بولاک را به‌ این دلیل ‌که حاضر شده تا چنین گریمی روی چهره‌اش انجام شود، تحسین کرده‌اند. به‌گفته آنها، امروزه تعداد زیادی از ستارگان سینما به‌جای اصرار بر بهتر و زیباتر دیده‌شدن روی پرده سینما، به‌ دنبال ایفای بهتر و قابل‌قبول‌تر نقش‌هایشان هستند و نگرانی از این بابت ندارند که تماشاگران چهره‌هایشان را به‌ صورت زمخت و بدترکیب ببینند.
داستان نابخشودنی با آزادی روث بعد از بیست سال زندانی بودن شروع می‌شود. او تحت نظر پلیس است و باید به گونه‌ای رفتار کند که دوباره روانه زندان نشود. روث به‌دلیل قتلی که بیست سال قبل مرتکب شده، زندانی بوده‌است. او مامور پلیسی را به قتل رسانده که برای بیرون کردنش از خانه پدری آمده است. روث ضمن تلاش برای پیدا کردن کار، جست‌وجویش برای پیدا کردن کتی، خواهر کوچک‌ترش را آغاز می‌کند که زمان زندانی شدنش فقط پنج سال داشته است. در عین حال، او نمی‌داند فرزندان پلیس مقتول به‌دنبال او هستند تا انتقام خون پدرشان را بگیرند. کتی نزد خانواده‌ای سه نفره زندگی نسبتا آرامی دارد اما کابوس‌هایی از گذشته او را رها نمی‌کند. هیچ‌ یک از شخصیت‌های متنوع داستان نمی‌دانند فاجعه‌ای در راه است که می‌تواند مرگبار باشد.
نسخه سینمایی یک مینی سریال
نابخشودنی نسخه سینمایی یک مینی‌ سریز سه قسمتی تلویزیونی انگلیسی به نام «نابخشوده» است که سال ۲۰۰۹ روی آنتن رفت و به‌ شدت مورد استقبال منتقدان و تماشاگران قاب کوچک قرار گرفت. بحث تولید نسخه سینمایی این اثر بسیار موفق در سال ۲۰۱۰ به صورت جدی مطرح شد. در آن زمان، گراهام کینگ، تهیه‌کننده بسیار مایل بود آنجلینا جولی نقش روث اسلتر را در نسخه سینمایی بازی کند. او حتی کریستوفر مک کواری، فیلمنامه‌نویس مشهور هالیوودی (و دوست صمیمی تام کروز) را استخدام کرد تا فیلمنامه اقتباسی را بنویسد. کینگ به مک کواری پیشنهاد کرد شخصیت محوری داستان فیلم را براساس شخصیت جولی بنویسد. جولی قراردادی با کینگ امضا نکرد اما گفت بعد از مطالعه فیلمنامه جواب قطعی خواهد داد. با این وجود تا چند سال بعد نه فیلمنامه‌ای از سوی مک کواری آماده شد و نه جولی درباره ساخت فیلم پیگیری کرد.
بالاخره بعد از چند سال توقف و دست به دست شدن فیلمنامه، اواخر ۲۰۱۹ با ورود بولاک به جمع تهیه‌کنندگان فیلم، کار تولید آن شکل رسمی و جدی گرفت. بولاک که مجموعه تلویزیونی نابخشوده او را جذب کرده بود برای بازی در نقش اصلی اعلام آمادگی کرد. سازندگان فیلم از آنجا که مجموعه تلویزیونی هم نام اثر کلاسیک وسترن اسکاری سال ۱۹۹۲ کلینت ایستوود بود، مجبور به تغییر این نام برای نمایش و پخش عمومی شدند. طبق قانون کپی‌رایت، آنها اجازه استفاده از این نام را برای فیلم‌شان نداشتند. 
دیدگاه منتقدان
سالی وینرایت، نویسنده فیلمنامه مجموعه تلویزیونی در کار نگارش فیلمنامه نسخه سینمایی همکاری نداشت. شنیده می‌شود او از نسخه سینمایی راضی نیست. منتقدان سینمایی هم با وجود آن‌که فیلم را پسندیده‌اند اما نسخه تلویزیونی را اثر بهتر و جذاب‌تری معرفی کرده‌اند. آنها به این نکته اشاره کرده‌اند داستان فیلم بی‌توجهی و انفعال جامعه نسبت به کسانی که می‌خواهند شروع و تولد دوباره‌ای برای ادامه زندگی داشته باشند، را به شکلی منطقی به نمایش می‌گذارد. روث در جریان جست‌وجو برای پیدا کردن کار و خواهرش (همچنین پذیرفته شدن در بین اهالی جامعه) با چالش‌های سخت و دشواری روبه‌رو می‌شود. داستان فیلم نشان می‌دهد تفکرات عمومی مردم معمولا با ستم‌دیدگان اجتماعی همراه نیست و حتی گاهی اوقات برضد آنها هم عمل می‌کند. همچنین داستان فیلم روی خشونتی که نامحسوس در زیر پوست یک شهر و جامعه وجود دارد، انگشت می‌گذارد و تا حدی به آسیب‌شناسی اجتماعی و روحی و روانی آن می‌پردازد. در این ارتباط، نابخشودنی نشان می‌دهد در جامعه‌ای که بسیاری مواقع مردان به حمایت از حقوق از دست رفته زنان می‌پردازند، زنانی پیدا می‌شوند که علیه هم‌جنس خود موضعگیری‌های سخت و شدید می‌کنند. در دو سکانس فیلم، دو زنی که با روث رودررو می‌شوند (یک‌ بار زن کارگری که همسرش پلیس است و با فهمیدن قتل یک پلیس توسط روث به او حمله می‌کند و یک‌بار زن وکیلی که برای محافظت از فرزندانش با پرخاش قصد دارد روث را از محل زندگی‌اش دور کند) بدون توجه به دردمند بودن و زن بودن او، به گونه‌ای علیه روث اقدام می‌کنند که شاید هیچ مردی مبادرت به این کار نکند.