متهم این پرونده در جریان دادگاه به تشریح قتل پرداخت و مدعی شد زن جوان را بهدلیل خیانت به همسرش به قتل رسانده است.
۱۵ فروردین امسال و پس از ناپدید شدن مرموز زن جوانی به نام ناهید، همسر و دخترش با مراجعه به پلیس تهران برای یافتن او درخواست کمک کردند.
در ادامه پرونده برای یافتن ناهید به پلیس آگاهی تهران ارسال شد که شوهر او در تحقیقات گفت: ناهید دیروز برای خرید از خانه بیرون رفت و دیگر بازنگشت. با طولانی شدن غیبت همسرم، به جستوجو پرداختیم اما ردی از او بهدست نیامد. به همین دلیل تصمیم به طرح شکایت گرفتیم.
جستوجوهای پلیس در اینباره آغاز و مشخصات او در اختیار پلیس سراسر کشور قرار گرفت. دو روز بعد به ماموران پلیس آگاهی تهران گزارش شد جسد زنی در یک کانال آب در حوالی شهر قزوین پیدا شده که مشخصات این زن با ناهید یکی است.
خانواده ناهید سپس راهی پزشکی قانونی قزوین شده و جسد او را شناسایی کردند. با کشف جسد، روند رسیدگی به پرونده وارد مرحله تازهای شد.
تحقیقات تیم جنایی نشان داد این زن در خانهای با طناب خفه شده و قاتل با قرار دادن جسد در میان پتو و بستن آن با طناب، خود را به کنار کانال آب رسانده و جسد را داخل کانال آب رها کرده است.
کارآگاهان پلیس خیلی زود هویت عامل جنایت به نام سعید ۵۰ ساله را بهدست آورده و او را در تهران دستگیر کردند.
او ابتدا سعی کرد منکر قتل شود اما در ادامه لب به اعتراف گشود و صحنه قتل ناهید را بازسازی کرد.
درخواست قصاص برای قاتل
با تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد و سعید پای میز محاکمه قرار گرفت.
در ابتدای این جلسه نماینده دادستان با تشریح کیفرخواست گفت: «در این پرونده سعید متهم به قتل ناهید بهوسیله خفگی با طناب، سرقت تلفن همراه مقتول، صدمات غیرموثر در فوت، جنایت بر میت و شرب خمر است. او سابقه اعتیاد به شیشه دارد و بهدلیل همین اعتیاد از همسرش جدا شده و به تنهایی زندگی میکرد. با توجه به مستندات کیفرخواست، برای او درخواست مجازات دارم.»
در ادامه دختر مقتول در جایگاه ایستاد و برای قاتل مادرش درخواست قصاص کرد و گفت: «قاتل باید توضیح بدهد به چه حقی مادرم را کشته است. من و پدرم قصاص میخواهیم و او را نمیبخشیم.»
ناهید، خیانت کرده بود؟
رئیس دادگاه با تفهیم اتهامات به سعید از او خواست از خود دفاع کند که او اتهام قتل عمدی، شرب خمر و سرقت را قبول کرد اما منکر دو اتهام دیگر خود شد.
سعید وقتی در جایگاه متهم قرار گرفت در تشریح جنایت گفت: «بعد از جدایی از همسرم، دو فرزندم مرا ترک کرده و نزد مادرشان رفتند. من بهتنهایی حوالی میدان شوش زندگی میکردم. کارگر یک رستوران بودم و هر روز با موتورم سر کار میرفتم. بهمن سال گذشته یک روز موتورم خراب شد و پیاده، راهی محل کارم شدم. در مسیر با ناهید آشنا شدم و بعد از صحبت متوجه شدم او هم مانند من از همسرش جدا شده است. بین ما شماره رد و بدل شد و بعد از آن چند بار تلفنی صحبت کردیم و او سه بار به خانهام آمد. ناهید، بیماری قند داشت و برای بهبود آن تریاک میکشید. هربار که به خانهام میآمد، با هم تریاک میکشیديم. آخرین بار بعد از کشیدن تریاک، مشروب هم خوردیم که او اعتراف کرد در این مدت به من دروغ گفته و شوهر دارد. بهدلیل اینکه زندگیام بهدلیل خیانت نابود شده بود، عصبانی شده و او را با طناب خفه کردم. بعد هم جسد را در میان پتو پیچیده و داخل ماشینم گذاشته و در کانال آبی در حوالی آبيک قزوین رها کردم.
رئیس دادگاه: چرا آنجا را برای رها کردن جسد انتخاب کردی؟
متهم به قتل: مدتی در آن حوالی بودم و با منطقه آشنایی داشتم. البته چند بار کنار جاده توقف کردم اما ترسیدم گشت سر برسد و دوباره حرکت کردم.
رئیس دادگاه: اگر با انگیزه خیانت زن جوان را کشتی، چرا گوشی تلفن همراه او را سرقت کردی؟
متهم به قتل: وقتی به خانه آمدم متوجه جا ماندن وسایلش در خانه شدم. کیفش را داخل سطل زباله انداختم و گوشی تلفن همراهش را به یک مالخر، ۴۰۰ هزار تومان فروختم. میدانستم با ردیابی گوشی، امکان دستگیری من وجود دارد.
رئیس دادگاه: پزشکی قانونی صدمات غیرموثر در فوت را قبل از خفگی و صدماتی به جسد تایید کرده، در اینباره چه دفاعی داری؟
متهم به قتل: این موضوع را قبول ندارم. من با ناهید درگیر نشدم. او بیماری قند و واریس داشت و کبودیهای روی بدنش مربوط به بیماریاش بود. همیشه بدنش کبود بود. بعد از قتل هم جسدش را انتقال دادم و امکان دارد در حین انتقال آسیبی به او رسیده باشد.
رئیس دادگاه: وقتی فهمیدی شوهر دارد چرا به ارتباطت با او پایان ندادی؟
متهم به قتل: نمیدانم. عصبانی شدم و خفهاش کردم.
متهم دروغ میگوید
پس از دفاعیات متهم، دختر مقتول در واکنش به حرفهای او و در حالی که گریه میکرد، گفت: آقای قاضی، مادر من اهل قلیان و سیگار نبود، چطور تریاک میکشید؟ من سالها با او زندگی کردهام و هیچوقت کبودی روی بدن او ندیدم و نمیدانم چرا متهم این ادعا را مطرح میکند. او با دروغهایش میخواهد آبروی مادرم را ببرد. حتی اگر ادعایش درست بود، مادرم را از خانهاش بیرون میکرد و دلیلی نداشت او را به قتل برساند. من عادت داشتم هر شب مادرم را بغل کنم و بخوابم اما این مرد کاری کرد وقتی دلم تنگ میشود، سنگ قبر او را بغل کنم. او بعد از قتل مادرم، وحشیانه جسدش را داخل کانال آبی انداخت. او مستحق قصاص است و من گذشت نمیکنم. پس از دفاعیات وکیل متهم و آخرین دفاع سعید، قضات ختم رسیدگی به این پرونده را اعلام کرده و برای صدور حکم وارد شور شدند.
گروه حوادث روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: