درباره عشق و دیگر هیچ
بررسی و نقد «آتابای» آخرین ساخته نیکی کریمی

درباره عشق و دیگر هیچ

گفتگو با دکتر مصطفی جلالی‌ فخر در سالروز در‌گذشت زنده‌یاد علی حاتمی

حافظ اصالت ایرانی

ما یکی از کشورهایی هستیم که از همان اوایل اختراع سینما در دنیا به آن روی خوش نشان دادیم و سینما‌دار شدیم. آن هم نه‌فقط با ساخت سالن سینما و اکران فیلم‌های خارجی.
کد خبر: ۱۳۵۱۲۹۵

ایران از همان اول فیلمساز داشت و فیلم تولید کرد اما راستش را بخواهید سینمای ما آن‌طور که شروع کرد، ادامه پیدا نکرد که اگر می‌کرد الان ما باید در زمینه تولید فیلم‌های اتو بیوگرافی حرف اول را در دنیا می‌زدیم با این‌همه شخصیت‌‌های مهم داخلی و خارجی که داریم.

اگر سینمای اتو بیوگرافی در کشور ما فعال بود اکنون بعد از ۲۵ سال که از درگذشت زنده‌یاد علی حاتمی می‌گذرد باید یک فیلم درست و حسابی درباره او ساخته می‌شد.

مردی که تمام زندگی‌اش سینما بود و در کارنامه خود فیلم‌هایی را به ثبت رساند که بخش مهمی از تاریخ سینمای ایران را می‌سازند.

او بانی ساخت شهرک سینمایی بود چون می‌خواست یکی از ماندگارترین سریال‌های تلویزیون به‌نام «هزار دستان» را در آن بسازد اما تاکنون فقط چند مستند روایی و گفت‌وگو محور درباره این کارگردان بزرگ و صاحب سبک سینمای ایران ساخته شده است.

کارگردانی که اندیشه را هنرمندانه روایت می‌کرد و به قول خودش با سینما، قالی می‌بافت. در سالروز درگذشت علی حاتمی با دکتر مصطفی جلالی‌ فخر، پزشک و منتقد سینما همصحبت شدم تا از زاویه او نگاهی داشته باشیم به آثار و اندیشه مرحوم حاتمی.

دنیای آرام و اندیشمند حاتمی

جلالی‌فخر درباره کلیت آثار حاتمی می‌گوید: آنچه از فیلم‌های آقای حاتمی در ذهن من تثبیت شده، دنیای اصیل، شاعرانه و شرقی است. او در جست‌وجوی ریشه‌ها و رابطه‌ها بود. انسان را در پیوند با گذشته و اجزا و اشیای پیرامون می‌دید. اشیا از نگاه او ماهیت ارتباطی داشتند و فقط اجسام بی‌‌جان نبودند. آنها در کنار آدم‌ها دنیا را کامل می‌کردند. در کل احساس لطیف، آرام و توام با اندیشمندی حاصل تماشای آثار حاتمی بود و هست.

به جلالی‌ فخر می‌گویم، آثار حاتمی شرقی بود و کاملا ایرانی اما این آثار هیچ‌‌گاه در دنیا به نمایش درنیامدند که اگر به نمایش درمی‌آمدند حتما مورد توجه قرار می‌گرفتند همان‌گونه که فیلم‌های هندی که ریشه در فرهنگ این کشور دارند در دنیا با استقبال روبه‌رو می‌شوند، می‌گوید: شاید به این دلیل است در زمانی که آقای حاتمی فیلم می‌ساخت، عرضه فیلم‌های ایرانی در جهان درست و نظام‌مند نبود و کسی یا کسانی پیگیرش نبودند. سینمای ایران با فیلم‌های آقای کیارستمی به جهان عرضه شد و دنیا با آثار این کارگردان بود که سینمای ایران را شناخت. از طرفی درک فیلم‌های حاتمی برای بیننده‌ای که تاریخ و پیشینه ایران را نمی‌شناسد، چندان جذاب نیست چون او آثارش را با نگاهی به گذشته و تمدن ایرانی ساخته است. ریزه‌کاری‌هایی در فیلم‌های او وجود دارد که فقط کسانی با آنها ارتباط برقرار می‌کنند که اهل مطالعه باشند و تاریخ ایران را بشناسند.

سینمایی برای جذب گردشگر

می‌گویم، برخی معتقدند که فیلم‌های حاتمی می‌تواند باعث جذب گردشگر به ایران شود و توریسم را تقویت کند. می‌گوید: بله! می‌توان از این ظرفیت هم استفاده کرد. بعد از فوت آقای شجریان خیلی‌ از مردم دنیا او و موسیقی ایرانی را شناختند. فیلم دلشدگان یکی از بهترین فیلم‌های ایرانی است که پیوند تاریخ ایران با موسیقی را به نمایش می‌گذارد. عرضه این فیلم در کشورهای دیگر می‌تواند تاثیر زیادی در آشنا کردن جهانیان با فرهنگ و هنر ایرانی داشته باشد یا فیلم «مادر » که نگاهی کاملا انسانی و بسیار ظریف به روابط بین آدم‌ها در فضایی کاملا ایرانی دارد؛ فضایی که باز هم با توجه به گذشته ایران و فرهنگ ما ساخته شده است. همه اینها می‌تواند برای مردم دیگر کشورها جذاب باشد فقط بستگی به این دارد که همتی باشد و خواسته‌ای که از این ظرفیت‌ها استفاده کند.

جزئی‌نگر با تکیه بر گذشته

مرحوم حاتمی در یکی از مصاحبه‌هایش در زمان پخش سریال هزاردستان گفته بود: « من قالی می‌بافم...».

جلالی فخر درباره این نگرش حاتمی در ساخت‌ آثارش می‌گوید: او نگاه بسیار ظریفی داشت و به همه جزئیات توجه کرده و آنها را در آثارش نشان می‌داد؛ درست مثل قالیبافی که تار به تار از روی نقشه و با دقت قالی می‌بافد. هر پلانی که حاتمی ثبت می‌کرد همه جزئیات پیرامون را در‌برداشت از رنگ و نور بگیر تا میزانسن و چیدمان. آثار او مینیاتورهایی هستند با دقت رسم شده‌اند. او دقیقا می‌دانست که مانند یک بافنده قالی ایرانی باید همه جزئیات را در‌نظر بگیرد تا اثرش مانند قالی ایرانی ماندگار و زیبا از کار دربیاید.

می‌گویم دنیا عوض شده و مدرنیته جای سنت‌‌های ما را گرفته ‌است. اگر آثار حاتمی را قالی ایرانی بدانیم، همان‌گونه که جوان‌ امروزی اتاقش را با فرش‌های مدرن فرش می‌کند، دیگر به تماشای آثار حاتمی هم روی خوش نشان نمی‌دهد. شاید نسل ما آخرین نسلی باشد که آثار حاتمی را دوست دارد و برای او ارزش زیادی قائل است. جلالی‌فخر می‌گوید: من خوشبینم و نشانه‌هایی به بازگشت به سنت‌ها و تمدن ایرانی را در نسل جوان می‌بینم. کافه‌ها را ببینید به سمت چیدمان و دکور ایران قدیم می‌روند. حتی پوشش و لباس‌ها هم ردی از گذشته را بروز می‌دهند. در شبکه‌‌های اجتماعی، جوان‌‌ها از فرهنگ قدیم به‌عنوان نوستالژی یاد می‌کنند. همه اینها نشان می‌دهد جوان‌ها از بیقراری و آشفتگی دنیای مدرن خسته شده‌اند و آن‌سوی دنیای جدید و جذابیت‌‌هایش در پی آرامش هستند. همین‌ها ثابت می‌کند فیلم‌های زنده‌یاد حاتمی در میان نسل جوان جای خود را باز ‌کرده و آنها هم به اندازه من و شما از تماشای این آثار لذت ببرند.

مرگ پایان کبوتر نیست

مرگ در آثار زنده‌ یاد علی حاتمی ریشه در اصالت شرقی و ایرانی او دارد. عرفان شرقی هرگز به مرگ نگاه منفی و سیاه نداشته و ندارد. اسلام هم دینی است که به مرگ نگاهی بسیط دارد. ‌مرگ پایان نیست و بعد از مرگ است که روح، جسم را ترک کرده و به ماوراء می‌رسد، سلوک برزخی را آغاز می‌‌کند تا کامل شده و به نور که همان خداست، برسد. مرگ بخشی از سلوک روح انسان است و او را به مرحله‌ای دیگر می‌برد؛ پس نباید از مرگ ترسید. این رویکرد را در اشعار بزرگانی چون مولوی، سعدی و حافظ هم می‌توان دید. همین نگاه به مرگ در آثار زنده‌یاد حاتمی هم وجود دارد. نگاه او به مرگ و آرامش پس از آن در فیلم «‌مادر» به زیبایی تمام به تصویر کشیده شده است؛ مادری که صاحب چند فرزند است، زمان فرا رسیدن مرگ خود را حس می‌کند. از سرای سالمندان به خانه قدیمی خودش برمی‌گردد، همه را دور هم جمع کرده و آنها را به آشتی و صلح با هم فرا می‌‌‌خواند و خودش هم در آرامش تسلیم فرشته مرگ می‌شود.

طاهره آشیانی - روزنامه نگار / روزنامه جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها