به گزارش جام جم آنلاین ، البته ماجرا به همین سادگی هم نیست. کلی جزئیات دارد و کلی ماجراو حاشیه خواندنی. آن روز تاریخی بود. همان روزی که بعد از تساوی خیابان ها مملو از جمعیت و جشن شد. همان روزی که فوتبال جادو کرد و روی دیگری از خود را نشان داد و ثابت کرد از نظر جامعهشناسی و روانشناسی ابزار بسیار قدرتمندی است.
24 سال گذشته است. اگر بازی ایران و استرالیا را به یاد می آورید پس به احتمال زیاد حداقل 30 سال دارید. آن تیم امید یک ملت بود. همه ستاره، همه محبوب. از علی دایی و خداداد عزیزی گرفته تا احمدرضا عابدزاده و حمید استیلی.
خوب میدانیم چه کسی پاس داد و چه کسی گل زد. این را هم میدانیم چه کسی تور دروازه را پاره کرد و چه کسی سرمربی تیم ملی بود و یا اینکه چه کسی زمان تعویض با بند کفش هایش ور رفت تا وقت کشی کند. همه اینها را میدانیم. الان می خواهیم بدانیم آن ستارههای محبوب و جوان و بیست و چند ساله آن زمان الان کجا هستند و چه کار می کنند؟
احمدرضا عابدزاده
دروازه بان خاطره انگیز تیم ملی فوتبال ایران در خاطرات ایران –استرالیا جایگاهی اسطوره ای دارد.او در این مسابقه دو گل دریافت کرد اما چیزی که از او بیشتر در خاطر مانده لبخندهای روحیه بخش اوست.
24 سال پیش او یکی از محبوب ترین چهره های فوتبال ایران بود، اکنون نیز در 55 سالگی همچنان چهره شاخص و محبوبی است. او در سال های بعد از دیدار تاریخی ایران و استرالیا با مشکلات زیادی روبرو کرد که بدترین و تلخ ترین قسمت آن عارضه مغزیاش بود.
این روزها احمدرضا کاری در فوتبال ندارد. خارج از گود نشسته اما مثل همه سالها و روزهای گذشته ورزش می کند و آمادگی بدنی خود را حفظ کرده است. پسرش این روزها در فوتبال اسپانیا حسابی میدرخشد، همان پسری که از همان خردسالی دنبالهرو راه پدرش شد. شاید دلخوشی احمدرضا همین باشد. راستی فوتبال چرا هرگز به عقاب فرصت نداد؟
خداداد عزیزی
تاریخسازی خداداد بود که روزی خاطره انگیز از هشتم آذر ساخت. یک پاس گل طلایی از علی دایی و تیزهوشی خداداد عزیزی گل دوم و تساوی بخش ایران را مقابل استرالیا ساخت، همان گلی که ایران را بعد از 20 سال به جام جهانی برد.
خداداد هم بعد از کوهی ازتجارب نه چندان جذاب و موفقیت آمیز در مربیگری این روزها در خانه نشسته است و کاری به فوتبال ندارد. تنها دغدغهاش علاوه بر کارهای تجاری ، رسیدگی به وضعیت پدرش است. البته او پدر سه فرزند هم هست و دغدغه بزرگ تر او شاید آنها باشد.
کریم باقری
یکی از موفق ترین چهرههای تیم 98 در زمینه مربیگری و تدوام حضور کریم باقری است. او سالهاست در کنار سرمربیان پرسپولیس به عنوان دستیار حضور دارد و قهرمانیهای متعددی را تجربه کرده است. کریم برای سرمربی شدن زیاد عجله ندارد. 24 سال قبل او یکی از بهترین بازیکنان آسیا بود. در سال های بعد از آن روال بیحاشیه بودن خود را حفظ کرد. اکنون در 49 سالگی همان است. با همان سبیل کمرنگ و همانقدر بی حاشیه و آرام.
مهدوی مهدوی کیا
او نیز یکی دیگر از چهره های تیم 98 است که اکنون در فوتبال فعالیت دارد. مهدی که این روزها سرمربی تیم ملی امید است آن روزها در 20 سالگی ستارهای بیهمتا در فوتبال آسیا به شمار میرفت. او بعد از کنارهگیری از فوتبال هم کاملا مسیر خود را مشخص کرد؛ فعالیت در ردههای پایه. صد البته مهدوی کیا همانند بسیاری دیگر از هم نسلان خود همچنان به کارهای تجاری نیز ادامه میدهد.
حمید استیلی
ستاره بخت و اقبال استیلی در لیگ برتر فوتبال ایران به عنوان سرمربی خیلی وقت است که خاموش شده. او هم مانند اکثر اعضای تیم 98 سعی کرد «سرمربی» باشد اما تجارب ناموفق او در پرسپولیس و تیم ملی امید نشان داد که او فقط یک هافبک ستاره بود. استیلی هر چقدر در دوران مربی گری ناموفق بود و چنگی به دل نمی زد در دورانی که بازیکن بود موفق نشان داد. او بخشی از تاریخ فوتبال ایران است، از حضور در دیدار تاریخی ایران و استرالیا تا گل تاریخی به امریکا در جام جهانی فوتبال.
مهرداد میناوند
از دیگر اعضای تیم 98 و تنها چهره فقیدی است که در دیدار ایران و استرالیا به میدان رفت. کرونا، میناوند را در یک پنجشنبه سیاه از ما گرفت. رکورددار بازی در لیگ قهرمانان اروپا به عنوان یک بازیکن ایرانی، بعد از اینکه متوجه شد در مربی گری نمی تواند موفق باشد به مجری گری روی آورده بود اما ...
رضا شاهرودی
رضا مالدینی دهه هفتاد پرسپولیسی ها نیز در کنار تیم حضور داشت. مدافع چپ ایران 52 دقیقه برابر استرالیاییها بازی کرد و سپس جای خود را به علیرضا منصوریان داد.
شاهرودی در تمام سال های بعداز فوتبال فقط در قامت یک دستیار در تیم های مختلف از جمله تیم امید ایران فعالیت کرده است و همچنان حضور دارد.
علیرضا منصوریان
او نیز مانند برخی از چهره های تیم 98 نظیر مهدوی کیا و استیلی یک دوره هم سرمربی تیم ملی امید شد اما در نهایت تیم را به المپیک نبرد. منصوریان که در سال 87 از فوتبال خداحافظی کرد هیچ وقت مربی موفقی نبوده است هر چند همواره در چرخه مربیان لیگ برتری قرار می گیرد. او اکنون سرمربی صنعت نفت آبادان است و شاید از این حیث خوش شانس تر از همدوره ای های خود باشد.
افشین پیروانی
از دیگر اعضای تیم 98 که بسیار سعی کرد سرمربی گری کند اما هرگز موفق نبود. او را بیشتر به عنوان دستیار درتیم های مختلف دیدیم. بعد از آن سرپرست پرسپولیس شد. پیروانی که زمانی با علی دایی بسیار صمیمی بود در دیدار با استرالیا به میدان رفت. در سال های بعد ارتباط دو دوست صمیمی کم و کمتر شد. اکنون نیز هر دو راه خود را جدا کرده اند.
پیروانی از دیگر چهره هایی بود که به عنوان یک بازیکن کارنامه موفقیت آمیزی داشت اما در مربی گری هرگز به آرزوهایش نرسید.
علی دایی
و یکی دیگر از اعضای بسیار مهم تیم 98. کسی که سال ها بعد به بهترین بازیکن آسیا و آقای گل جهان تبدیل شد. این چهره اسطوره ای فوتبال ایران در دیدار تاریخی ایران و استرالیا پاس گل طلایی به خداداد عزیزی داد.
داستان علی دایی در فوتبال بسیار طولانی و پرماجراست. اما در نهایت او اکنون در این بازه زمانی قراردارد، با کوله باری از افتخار همچنان بعد از دو سال بیرون از گود فوتبال. یادمان نرود که دایی بزرگ ترین مهره سوخته نسل 98 در زمینه مربی گری است.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد