روی همه اینها اگر کمی گرد تاریخ و قطرهای آفتاب عصرگاهی بپاشید، میشود همان دارالعباده معروفی که بوی اذان، عطر نان و بوی بهشت میدهد؛ میشود یزد، تفت، بافق و میبد؛ میشود سرزمین کویر که رود و چشمه و جنگل و شکوفههای سرخ اناری را یکجا در آغوش گرفته است.
میشود نگین درخشانی که تابشش چشم آدمی را میزند و شاید به خاطر همین نورافشانی زیاد، کمتر دیدهشده و میشود.
استان یزد درست در مرکز و قلب ایران در فلات مرکزی و کویری سرزمین پارسیان قرارگرفته و هرآنچه فکرش را بکنید از کویرهای ماسهای و رملی تا کوههای بلند، درههای عمیق، جنگلهای انبوه ، باغات رنگارنگ و معادن غنی را در خود جای داده است.
پس طبیعی است که فرهنگ و اصالت در این سرزمین موج بزند و هر گوشهاش به صنعت ، هنر و رسم و آیینی مزین شود. گنج و ثروتی نیست که در این سرزمین به ودیعه نباشد؛ ثروتهایی که میشود با آنها جهانی را بنا کرد و آباد ساخت.
با این همه بهره مردمان این خطه از ثروتهای خدادادیشان اکنون کولهای از ظرفیتهای به فعل نرسیده و مشکلات و بحرانهای متعدد است؛ از مشکلات زیستمحیطی و بحران آبگرفته تا بیکاری و بیدرآمدی. نگاهی اجمالی به این ظرفیتها و بحرانها کردهایم شاید تحفهای ارزشمند باشد در دستور کار مدیران جدید استانی و کشوری.
یکی از بحرانهای استان یزد، آب است. این استان البته از دیرباز خشک و کم آب بوده و قناتهایی که از 2000سال پیش در جایجای آن حفر شده،گواه این موضوع است.مردم کویر البته طی قرون متمادی یاد گرفته بودند با این بحران کنار بیایند و نحوه مصرف خود را مدیریت کنند تا مجبور به ترک موطن خود نشوند.
طی چند دهه اخیر اما از یکسو شاهد تغییر اقلیم و خشکسالی بیشتر در این استان هستیم و از سوی دیگر بهجای کاهش مصرف، شاهد افزایش مصرف چه در بخش شرب و چه بخش کشاورزی و صنعت هستیم.
کشت محصولات آببر و ایجاد صنایع فراوان پرآبخواه نیاز استان یزد به آب را دوچندان کرده و این درحالی است که منابع آبی این استان بهشدت کاهشیافته است.
با شرایط پیش آمده انگار حالا چارهای جز انتقال آب بینحوزهای به این سرزمین وجود ندارد که البته این درخواست مردم و مسؤولان استان است و کارشناسان نظر دیگری دارند و معتقدند بحران کم آبی یزد باید از طرفی مثل مدیریت مصرف آب در بخش شربوکشاورزی،تغییر الگوی کشاورزی در جهت کشت محصولات کم آببر و تعطیلی صنایع آبخواه برطرف شود.
منابع آبی هماکنون در استان شامل آبهای زیرزمینی است که تأمینکننده اصلی نیازهای بخش کشاورزی، صنعت و شرب است. حجم ناچیزی منابع آب سطحی هم وجود دارد که بیشتر صرف تغذیه آبخوانها شده و بخشی از آب موردنیاز شرب و صنعت نیز از طریق انتقال آب از زایندهرود تأمین میشود.
طبق آمار موجود حجم متوسط سالانه آب انتقالی به استان یزد از محل خط اول حدود ۶۰میلیون مترمکعب است.
حسین ملکی نژاد، استاد دانشگاه یزد درباره بحران آبی یزد و راههای برونرفت از آن به ما میگوید: طرح انتقال آب زایندهرود فقط حدود 50درصد نیاز شرب و بهداشت شهرهای دشت یزد ـــ اردکان را تأمین میکند و هماکنون بهدلیل کمبود منابع آب قابلاستفاده برای شرب، امنیت آبی استان به انتقال بین حوضهای آب گرهخورده است. این مسأله درعین اجتنابناپذیربودن، هزینههای بالای اقتصادی و تنشهای اجتماعی نیز ایجاد کرده که گذار از آن نیازمند اتخاذ سیاستها و رویکردهای جدید مدیریت جامع منابع آب در تمام بخشهای مصرفکننده و بهویژه بخش کشاورزی است. ملکی نژاد میافزاید: آب انتقالی چه بهصورت انتقال بین حوضهای و چه بهصورت شیرینسازی آبشور دریا به هیچ وجه برای بخش کشاورزی صرفه اقتصادی نخواهد داشت. حدود 60درصد آب مصرفی بخش کشاورزی به اشکال مختلف در کشور تلف میشود و کاهش این تلفات فاجعهآمیز از طریق اصلاح روشهای آبیاری غرقابی همراه با توسعه روشهای نوین آبیاری، جایگزینی کشتهای گلخانهای، حذف کشت محصولات پرآبخواه و کم بازده اقتصادی، تعیین الگوی کشت مناسب هر دشت و الزام به رعایت آن و بررسی وضعیت صدور و ورود آب به استان بهصورت آب مجازی، امکانپذیر است که باید بهسرعت به مرحله اجرا درآید.
استان یزد را به دلیل وجود معادن متنوع و متعدد، بهشت معادن مینامند. صنعتی بودن، دومین توصیفی است که به دنبال نام یزد مینشیند. به اعتقاد ما اما هیچیک از این نامها درست نیست و باید برای همیشه فکری برای محو و فراموشی آنها کرد.
دنیای آینده، دنیای گردشگری است و استان یزد بهشت جاذبههای ایران و جهان. این استان با تاریخ چند هزارساله خود، با میراث فرهنگی غنی و فراوان و با جاذبههای طبیعی منحصربهفردش، بهتنهایی قابلیت رونق و توسعه اقتصادی خود و حتی منطقه را دارد.
آدم سرگیجه میگیرد و سرمست میشود وقتی نام یزد را در کنار گردشگری، در موتورهای جستوجو پیدا میکند و نامها ، تصاویر، رنگ و لعابهایی میبیند که برای تماشایشان از نزدیک و با این مشغلهای که هریک از ما اکنون داریم، شاید عمر کفاف ندهد.
تفاوت گردشگری این استان با سایر استانها این است که هریک از شهرهایش بهتنهایی یکی از قطبهای مطرح گردشگری به شمار میرود.
از شهر یزد، مرکز استان گرفته که نامش بهعنوان یکی از نخستین شهرهای خشتی دنیا در یونسکو ثبت و جهانی شده، تا باغ شهر تفت که علاوه بر جاذبههای طبیعی و تاریخی بسیاری که دارد، به دلیل انبوه باغات و کوچهباغهای انارش به ریههای استان یزد هم مشهور است.
از بافق هم که نمیشود گذشت؛ دیاری با کویرهای سحرانگیز،درههای سرسبز،چشمهها و رودهای جاری که این خطه را به یکی از مهمترین زیستگاههای جانوران کمیاب جهان تبدیل کرده و آدم را متحیر میکند که این طبیعت متناقض چگونه گرد هم جمع شده است یا حتی شهرستان میبد که خاستگاه زیلوست و نامش بهعنوان شهر جهانی زیلو در فهرست جهانی یونسکو به ثبت رسیده است.
در دل هر یک از این شهرها اما صدها اثر تاریخی و طبیعی دلربا و هوشبر با چشماندازهای زیبای بهشتی جای گرفته است؛ از مساجد جامع باشکوه، آتشکدهها، آبانبارها ، قناتها، بناهای تاریخی،ارگها و قلعهها گرفته تا درههای سرسبز، چشمهها، نخلستانها و کوچهباغهای سرخرنگ انار. البته تا همین حالا هم نام یزد در فهرست مقاصد گردشگری بسیاری از آژانسهای معتبر ایرانی و خارجی درجشده است اما نکته اینکه شاید هنوز 10درصد از ظرفیت گردشگری این استان به بهرهبرداری نرسیده و یزد آنطور که باید به جهان و جهانیان شناسانده نشده و به همین دلیل نتوانسته از صنعت درآمدزای گردشگری کسب درآمد کند. شاید اگر توجه به این ظرفیتها و گردشگری استان موردتوجه مسؤولان استانی و کشوری قرار میگرفت، دیگر نیازی به ایجاد انبوه صنایع آببر و فعالیت معادن مخرب محیطزیست برای توسعه اقتصادی نبود.
رئیس پایگاه میراث جهانی شهر تاریخی و جهانی یزد البته معتقد است از زمان ثبت جهانی یزد، این استان تا حدود زیادی از انزوای گردشگری خارجشده است.
محسن عباسی دراینباره به ما میگوید: پس از ثبت جهانی یزد بلافاصله این شهر بین 52شهر هدف گردشگری مجله نیویورکتایمز قرار گرفت و در مجامع بینالمللی مطرح شد. ثبت جهانی یزد توجه افکارعمومی و جامعه؛ از مقیاس محلی تا بینالمللی را به خود جلب کرد، بهگونهای که در نوروز 98 بیش از 2.5 میلیون گردشگر داخلی به یزد سفر کردند و این نشان داد یزد در مقیاس ملی موضوعیت پیداکرده و اگر تحریمها و کرونا نبود، بیشک کوچههای این بافت مملو از گردشگران و مسافران میشد.
محسن عباسی میافزاید: متأسفانه با شیوع بیماری کرونا و اعمال تحریمهای ظالمانه دوباره شاهد رکود در بافت تاریخی یزد بودیم، گرچه ثبت جهانی این بافت باعث شد زیرساختهای گردشگری یزد توسعه پیدا کند و حجم گردشگری و افزایش سرمایهگذاری نیز بالا رود. درمجموع در این دوران رکود متوجه شدیم در بسیاری از زیرساختها عقب هستیم و این چهار سال فرصت خوبی بود که در بخشی از حوزههای زیرساختی توسعه پیدا کنیم و آماده پذیرایی از سرمایهگذاران و گردشگران در آینده نزدیک باشیم.
عضو هیأت علمی دانشگاه یزد درباره ظرفیت گردشگری این استان به ما میگوید: یزد منابع و ظرفیتهای بسیاری در جهت توسعه گردشگری دارد و برای تبدیل این منابع و ظرفیتها به فرصتهای بالفعل گردشگری باید برنامهریزی دقیق و مناسبی انجام شود تا به توسعه اقتصادی استان منجر شود.
فائزه اسدیان اردکانی میافزاید: تلاش برای تعامل بین تمام ذینفعان گردشگری در استان، مدیریت جامع و یکپارچه بین آنها، توجه ویژه به بازاریابی در بازارهای داخلی و خارجی و استفاده از ظرفیتهای فضای مجازی در این حوزه جهت نشر محتواهای تولیدشده، توسعه گردشگری درونمرزی، توجه به نیروی انسانی شاغل در این صنعت، توجه به ظرفیت مشارکت جوامع محلی در توسعه گردشگری استان ضروری است.
وی درباره نقش رسانهها هم یادآور میشود توجه بیشازپیش صداوسیمای استان به حوزه گردشگری و افزایش زمان برنامههای مرتبط با این صنعت برای فعالیتهایی مانند آگاهسازی و ترویج فرهنگ سفر، اجرایی شدن طرح سازمان مدیریت مقصد استان، متنوعسازی محصولات گردشگری در استان نیز از اهمیت ویژهای برخوردار است.
استان یزد یکی از قطبهای درمان کشور است که سالانه جمعیت زیادی از بیماران از استانهای جنوبی و جنوب شرق کشور برای درمان به این استان سفر میکنند.
به گفته مسؤولان دانشگاه علوم پزشکی استان تا قبل از شیوع کرونا بیش از نیمی از تختهای مراکز درمانی و مطبهای پزشکان استان در اختیار افراد غیربومی بوده است که برخی از آنها حتی برای سادهترین درمانها هم به این استان سفر میکردند. قطب درمان بودن هم میتواند برای استان فرصت باشد و هم یک تهدید. فرصت از جهت درآمدزایی از این باب و تهدید از آن جهت که سرانه درمانی که به این استان تعلق میگیرد برای مردم استان است و یزد به لحاظ اینکه قطب درمان است، سرانه درمان خاصی به آن تعلق نمیگیرد. در برخی مراکز درمانی در استان بیشتر از اینکه مردم بومی باشند ،بیماران غیربومی هستند و در برخی مراکز استان با کمبود تخت و تجهیزات پزشکی مواجه هستیم حتی در دوران شیوع کرونا هم حضور این بیماران کم نشده است. این درحالی است که میشود با تخصیص سرانه درمان مناسب به استان هم از گردشگری سلامت در استان بهره گرفت و هم با ارائه خدمات مناسب به این بیماران گام مثبتی برداشت. متأسفانه در بحث اقامت و هتلینگ درمانی هم در استان اقدامات خاصی صورت نگرفته و اکثر بیماران برای اسکان با مشکلاتی مواجه هستند و مجبورند در پارکها و میادین و خیابانهای اطراف مراکز درمانی سکونت داشته باشند.
اگر بخواهیم شرایط اشتغال و بیکاری یزدیها را طبق آخرین جدول و دادههای آماری منتشرشده در بهار امسال و مقایسه آن با بهار سال گذشته بسنجیم، به نتیجهای عجیب و کمی هم نگرانکننده میرسیم. براساس جدول نرخ بیکاری استانها که تیرماه امسال منتشر شد و نشان میداد در برخی از استانها نرخ بیکاری کاهش یافته و دلگرمکنندهتر شده، استان یزد شرایط خوبی ندارد. بر اساس این جدول، نرخ بیکاری در این استان در بهار 99 حدود 7.6 بوده و این نرخ در بهار امسال به 14درصد افزایش یافته است و این یعنی دستکم طبق این آمار و این جدول یزدیها بیکارتر شدهاند.
استان یزد یکی از صنعتیترین استانهای کشور است و صنایع متعدد کوچک و بزرگ و معادن فراوان سهم زیادی در اشتغالزایی مردم آن دارند. کشاورزی و گردشگری هم بخش دیگری از مشکل بیکاری و اشتغال این استان را برطرف کرده است اما اینکه چرا نرخ بیکاری یزد طی یکسال و دستکم براساس این جدول افزایش یافته را باید مسؤولان یزدی پاسخ دهند البته رئیس خانه صنعت، معدن و تجارت استان یزد نظر دیگری دارد و معتقد است یکی از استانهایی که نهتنها میزان اشتغال موجود را کاهش نداده، بلکه زمینه افزایش و بهکارگیری نیروهای بیکار دیگر استانها را هم فراهم کرده، یزد است.
علیاکبر کلانتر میگوید: یزد سومین استان مهاجرپذیر کشوردر حوزه صنعتی است، بهطوریکه بالای 37درصد از شاغلین صنایع یزد غیریزدی هستند. گرچه معتقدیم صرفا نباید فرصت شغلی برای مهاجرین ایجاد شود و حتما باید به ایجاد شغل مناسب برای نیروهای بومی هم توجه گردد.
وی یادآور میشود که خانه صنعتومعدن ایران و استان از چندین تشکل صنعتی و معدنی تشکیل شده و در استان یزد 15 انجمن تخصصی صنایع همگن وجود دارد که 3000 واحد صنعتی و 500 واحد مجوزدار معدنی را تحت پوشش دارد و صنایع فولاد، نساجی، کاشی و سرامیک و شیشه ازجمله صنایع غالب در استان یزد به حساب میآیند.
کلانتر با بیان اینکه اگر حمایتهای قوه قضاییه نبود بسیاری از صنایع یزد در دو سال اخیر تعطیل میشد، میگوید: در استان یزد هرکجا بخش صنعت مشکل داشت و برای رفع آن از دادگستری استان دادخواهی کردیم، به داد ما رسیدند و جلوی بسیاری از مشکلات را گرفتند.
رئیس خانه صنعت، معدن و تجارت استان یزد میافزاید: اگر صنعت و تولیدی در کار نباشد، چرخهای اقتصادی کشور در شرایط فعلی نمیچرخد و نمیفهمم چرا با وجود تاکید 20ساله عالیترین مقام کشور بر مسائل اقتصادی، همچنان مشکلات باقی است و هر دفعه باید به دلیل مشکلات عمدتا تکراری روزها پیگیری کنیم یا ساعتها پشت در اتاق یک مسؤول بمانیم. به نظر ما مجلس باید با حذف یا اصلاح برخی قوانین رافع این مشکلات باشد. البته امیدواریم رویکرد فسادستیزی رئیسجمهور رئیسی در دولت سیزدهم هم مانند حضورشان در قوه قضاییه همچنان ادامه پیدا کند. به نظر میرسد برخی از موانعی که کلانتر از آنها یاد میکند، ملاحظات زیستمحیطی باشد که تاکید زیادی بر آلایندهنبودن صنایع و جلوگیری از تخریبهای محیطزیستی توسط معادن و صنایع و ... دارد که در این خصوص باید گفت توسعه بدون رعایت این ملزومات محیطزیستی، توسعه ناپایدار خواهد بود که نهتنها به طبیعت و محیط زیست که به خود این صنایع و اقتصاد استان هم ضربه خواهد زد و در مقابل توسعه یکوجهی صنایع، بحرانهای فراوانی در بخش آب و خاک و طبیعت ایجاد میکند.
ایران سرزمین عجیبی است، گواه اینکه حتی کویریترین استانهایش هم طبیعت و محیطزیست قابلتوجهی دارد.
استان یزد هم درست در قلب فلات ایران قرار گرفته و شهره است به آبوهوا و اقلیم خشک و بیابانیاش. بااینحال مثل سایر استانهای کشورمان در برخی مناطقش طبیعت بکر و زیبایی دارد و از دیرباز زیستگاه گونههای گیاهی و جانوری منحصربهفردی ازجمله پلنگ و یوز ایرانی بوده و هست.
پارک ملی سیاهکوه، مناطق شکارممنوع جنگل باغشادی، کفه تاغستان، مرور و قرهتپه، اثرطبیعی ملی سرو ابرکوه، پناهگاههای حیاتوحش شیرکوه، کمکی، آریز بافق، درهانجیر و بوروئیه و در نهایت مناطق حفاظتشده جنگل باغشادی، کوه بافق، سیاهکوه و کالمند بهادران با چشماندازهای زیبا ازجمله طبیعت بکر و ممتاز استان یزد است.
این مناطق با کوهها، صخرههای صعبالعبور، تپهماهورها، پرتگاهها، درههای عمیق، مناطق بیابانی، جنگلی و مرتعی و چشمهها و رودهای فصلی، محل رویش صدها گونه گیاهی و زیستگاه دهها گونه نادر جانوری همچون یوزپلنگ، پلنگ، خرسقهوهای، گربهشنی، کلوبز، قوچومیش، روباه، شغال، کفتار، کاراکال، خارپشت، انواع پرندگان چون هوبره، زاغ بور، عقاب و خزندگان سمی و غیرسمی است که تنها بخشی از گونههای جانوری این مناطق به شمار میروند.
مهمترین گونه جانوری استان یزد، یوزپلنگ آسیایی (ایرانی) است که زیستگاه این گونه ارزشمند و در معرض انقراض، در حوزه منطقه حفاظتشده کوه بافق، شکارممنوع آریز و پناهگاه حیاتوحش درهانجیر بهصورت نواری با امتداد شمالی - جنوبی واقع شده است.
مساله نگرانکننده اینجاست که حتی این مناطق که به ظاهر دور از مناطق شهری و سکونتگاههای انسان و در میان بیابانها و کوهها و درهها هستند هم از دخل و تصرف و دستدرازی در امان نمانده و مورد تهدید و تخریب قرار گرفتهاند.
جدا از خطر آتشسوزی که همواره مراتع و مناطق جنگلی استان را تهدید میکند، تعدد مزارع و سکونتگاهها، عبور بزرگراه از دل مناطق حفاظتشده، فعالیتهای معدنی، آسفالتهشدن برخی جادههای روستایی و قطع کریدورها و زیستگاهها، فشار شکار غیرمجاز و البته خشکسالیهای پیاپی و پوشش گیاهی و بهویژه جانوری این مناطق را تحتتاثیر و تهدید قرار داده است.
البته آلایندگی و تخریب محیطزیست یزد تنها به آنچه در بالا گفته شد، محدود نمیشود. جدا از تهدید زیستگاههای گیاهی و جانوری، مناطق شهری و روستایی استان یزد هم با انواع تهدیدات بهویژه آلایندههای صنایع متعدد مواجه هستند، چراکه این استان به دلیل وجود معادن فراوان یکی از صنعتیترین استانهای کشورمان است و محور اردکان، یزد و مهریز از مهمترین محورهایی است که بیشترین صنایع آلاینده استان در آن قرار گرفته است.
به عقیده عضو هیاتعلمی گروه محیطزیست دانشگاه یزد، مشکلات زیستمحیطی این استان یکی دوتا نیست و مجموعهای از صنایع آلاینده تا بحران آب، تخریب معادن و تخریب کوهستان شیرکوه را شامل میشود که در طول دولتهای مختلف شکل گرفته و نسبت به رفع آنها بیتوجهی شده است.
محمدحسین ایراننژاد پاریزی با بیان اینکه آلودگی هوا اولین چالش و یک معضل جدی در استان است، به ما میگوید: مجموعه سکونتگاههای اصلی استان از مهریز شروع شده و تا عقدا ادامه دارد و در این مسیر از دهههای گذشته با بارگذاری بیش از حد صنایع روبهرو بودهایم. از سوی دیگر بزرگراهها و شریانهای ارتباطی از این مسیر عبور کرده که نقش مهمی در ترانزیت بیناستانی دارند. مجموعه این دو عامل باعث آلودگی بیش از حد محیطزیست این مناطق بهویژه شهر یزد شده است.
ایراننژاد با اشاره به اینکه در دولت قبل اقداماتی ازجمله جلوگیری از صدور مجوزهای جدید در این مسیر و کنترل آلایندگی از طریق الزام به نصب فیلتر و پایش دقیق صنایع برای کاستن از بار این آلودگی صورت گرفت، میافزاید: این اقدامات اما کم است و قانون هوای پاک نیز باید اجرایی شود. احداث اتوبان حاشیه شمالی شهر از طرف مهریز - یزد - اشکذر طرح دیگری است که هنوز اجرایی نشده و در صورت احداث، تردد کامیونها و ترانزیتهای باری میتواند به آن منتقل شده و با دوری وسایل نقلیه سنگین از مرکز شهر، از بار آلایندگی آسمان شهر یزد نیز کاسته شود.
عضو هیاتعلمی گروه محیطزیست دانشگاه یزد، چالش دوم محیطزیستی استان یزد را بحران آب میداند و میگوید: ایجاد صنایع پرآبخواه در استان، بهروز نشدن روش آبیاری در بخش کشاورزی، توسعه فضای سبز شهری در سالهای اخیر و کمتوجهی مردم و مسؤولان به مقوله مصرف، باعث شده یزد در یکی دو دهه اخیر با ابرچالش کمآبی مواجه شود. البته از این بحران هم میتوان عبور کرد به چند شرط: اول اینکه سیستم فاضلاب شهری هرچه سریعتر تاسیس شود تا با ایجاد آن بتوان از آب خاکستری برای آبیاری فضای سبز شهر استفاده کرد. دوم فرهنگسازی و ارائه آموزشهای لازم به مردم برای مصرف صحیح آب است و سوم اینکه سازمان صنایعومعادن ایجاد صنایع پرآبخواه را از دستورکار خارج کند و در صورت نیاز توسعه صنایع پاک و هایتک را در دستورکار قرار دهد. توسعه و کشت گونههای کمآبخواه در فضای سبز شهری نیز راهکار دیگری برای رفع این بحران است.
ایراننژاد معضل سوم استان در محیطزیست را بحث معادن عنوان کرده و میگوید: این معضل بسیار جدی است چراکه هماکنون تخریب گسترده طبیعت به دست معادن صورت میگیرد و ریشه این امر نگاه منفعتطلبانه و فروش خام موادمعدنی است و مجوزهایی بسیاری که در سطح استان برای فعالیتهای معدنی صادر شده است. یزد بهعنوان استان صنعتی و معدنی شناخته میشود اما متاسفانه این صنایعومعادن نهتنها آوردهای برای استان ندارند، که هیچ ارزشی هم برای حفظ پوشش گیاهی و خاک استان قائل نیستند و فقط در برداشت بیرویه از یکدیگر سبقت میگیرند.
این استاد دانشگاه معتقد است سازمان محیطزیست باید پایش معادن را بهصورت منظم انجام دهد و در جهت بازسازی مناطق تخریبشده توسط فعالیتهای معدنی طبق قانون از صاحبان معادن کمک بگیرد.
عضو هیاتعلمی دانشگاه یزد چالش چهارم محیطزیست استان را تخریب کوهستان شیرکوه میداند و تاکید میکند که این کوهستان مانند تنفسگاه استان است که هم نقش تفرجگاهی دارد و هم منابع آبی را تامین کرده و هم کانون تنوع زیستی استان بهشمار میرود، بااینحال مجموعهاتفاقاتی مثل زمینخواری، ناهماهنگی مدیران استان و انتقال منابع آبی محدود این کوهستان باعث شده مورد تخریب گسترده قرار بگیرد.
ایراننژاد یادآور میشود اقدام مهمی که در دولت قبل برای حفاظت این کوهستان صورت گرفت این بود که عنوان حفاظتی پناهگاه حیاتوحش به عرصه 50هزار هکتاری آن داده شد. حالا اگر سازمان محیطزیست نقش خود را در مقابله با زمینخواری بهخوبی انجام دهد میتواند بخش مهمی از زیستگاههای این طبیعت را حفظ کند، گرچه عرصههای زیادی هم توسط معادن و زمینخواری از بین رفته است.
وی میافزاید: در دولت قبل برای حفاظت از طبیعت استان چند منطقه در زمره مناطق حفاظتشده قرار گرفت ازجمله پناهگاههای حیاتوحش شیرکوه و کمکی بهاباد. همچنین آموزشهایی به مردم و جوامع محلی برای حفاظت از طبیعت و زیستگاهها داده شد و قرقهای اختصاصی نیز افزایش یافت، بااینحال برای اینکه این حفاظت و مراقبت ادامهدار باشد و همچنین برای مقابله با بحرانهای زیستمحیطی استان باید شاهد همکاری و هماهنگی همه نهادها در سه قوه مجریه، مقننه و قضاییه باشیم.
مشکل تولید بیش از حد زباله و عدم چارهجویی اساسی برای دفع بهداشتی آنها انگار گریبانگیر همه مناطق کشور است و در استان یزد هم این معضل مشاهده میشود.
عضو هیاتعلمی دانشگاه یزد در این خصوص میگوید: برای مدیریت پسماندهای صنعتی، هستهای و پزشکی در استان باید استراتژیهای خاص در نظر گرفته شود تا دراین خصوص دستکم دچار بحران نشویم.
فاطمه مرادزاده - سمیه شرف دینی / جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد