به سادگی از کوره درمیروند و مقابل ناکامیها کمطاقتند و غالبا در مورد اتفاقاتی که تجربه میکنند استناد بیرونی دارند.
تجزیه و تحلیل و تفسیر اتفاقات برای این افراد بهسادگی صورت نمیگیرد، در معاشرتهای اجتماعی با بیشتر افراد به مشکل میخورند، در موارد شدیدتر حتی پذیرای عذرخواهی دیگران نیستند و میل به
انتقامجویی دارند.
باید توجه داشت این نوع رفتار بهویژگیهای شخصیتی این افراد و نوع تفکر آنها مربوط است. آنها خودشان را خطاکار نمیدانند و در شرایطی که مستندات خطا وجود داشته باشد درنهایت میپذیرند خطا کردهاند اما باز هم برای اعلام علت اصلی خطا، دیگران و شرایط بیرونی و فضای جامعه را مقصر و عامل راهانداز اشتباهات خودشان میدانند.
همچنین در برخی موارد نیز علت بدرفتاری و خطاهای خود را مقابلهبهمثل میدانند و از جملههایی مانند حقش بود، خلایق هر چه لایق، خوب کاری کردم و... نیز در مکالمات بینفردی استفاده میکنند.این افراد بهسادگی برآشفته میشوند و احساس خودبزرگ بینی دارند و اطرافیان خود را تحقیر میکنند.
برای درمان لازم است ابتدا ریشههای فکری و نگرشی این نوع رفتار در فرد شناسایی شود. زمانی میتوان مداخلات روانشناختی در مورد این افراد انجام داد که خودشان مایل به تغییر باشند.
بهترین روش مداخلهای، درمان های شناختی رفتاری است تا فرد بتواند رفتارهای مطلوب را جایگزین کند.
دکتر مهرنوش دارینی - روان شناس و مشاور / روزنامه جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد