مساله غدیر، مساله اکمال امامت و ولایت است. به عبارت دیگر، امامت و ولایت با حضرت ابراهیم (ع) بعد از آن همه ابتلا و امتحانهای سنگین، ازجمله امتحان به ذبح حضرت اسماعیل (ع) آغاز و تبدیل به سیره و سنت الهی شد، برای اینکه ولایت و امامت بعد از آزمونهای سخت اعطا شود، وقتی حضرت ابراهیم (ع) سؤال کرد که آیا این امامت به ذریه من هم میرسد، خداوند پاسخ داد: «پیمان من، به ستمکاران نمیرسد!».
یعنی در واقع شخص باید به مقام عدل و عصمتی برسد و از آزمونها و امتحانها سربلند بیرون بیاید تا به مقام امامت برسد. امامت سیر تکاملی را طی کرد تا رسید به امیرالمؤمنین (ع) که در واقع ایشان به عالیترین مقام امامت نائل آمد که امامت علی (ع) به اکمال دین تعبیر شد. مفهوم ولایت، پیوند وثیقی هم با نبوت و هم با امامت دارد، یعنی هر نبیای، ولی هست، هر امامی، ولی هست، اما هر، ولیای ممکن است امام نباشد.
درجه امامت، از نبوت بالاتر است. طبق آیه ۲۴ سوره، حضرت ابراهیم خلیل (ع)، اول به مقام نبوت و بعد به مقام امامت رسید. ولایت پیوند ناگسستنی، ولی با مولا علیهم (مردم) است، یعنی وقتی مثلا پیامبر (ص) با مردم یک پیوند ناگسستنی پیدا کند، تعبیر به ولایت میشود.
ولایت در زبان عربی به طنابهایی که به هم بافته میشود و طناب ضخیم محکمی به عمل میآید که میتوان اشیای سنگین را با آن جابهجا کرد. عربها به آن طناب در هم تنیده محکم، ولایت میگویند؛ یعنی پیوند ناگسستنی؛ بنابراین اگر برخی ولایت را به معنای محبت میگیرند، به خاطر این است که به معنای پیوند ناگسستنی بین محب و محبوب است. اگر ولایت به معنای تقرب (نزدیکی) گرفته میشود، پیوند ناگسستنی بین دو چیزی است که به هم ارتباط پیدا میکنند، لذا ولایت پیوند ناگسستنی است که هم بین، ولی و مولا علیهم (مردم) است، البته بین خود مؤمنین با همدیگر هم یک رابطه ولایت وجود دارد، اما در مرحله بالاتر پیوند امام با مردم است، یعنی در واقع عالیترین درجه ولایت در ساحت امامت است و خود آن هم مراتبی دارد که مرتبهای برای حضرت ابراهیم (ع) بود و مرتبه بالاتر آن هم برای امیرالمؤمنین (ع) است؛ بنابراین نباید ولایت را به معنای سلطنت و معناهای پیش پا افتاده بگیریم، ولو اینکه ولایت امیرالمؤمنین (ع) از لوازم سلطنت، حکومت و حاکمیت هم هست، ولی اینطور نیست که اگر حکومت به حضرت علی (ع) ندادند و ۲۵ سال مردم را از حکومت حضرت علی (ع) محروم کردند، پس علی (ع) از ولایت برخوردار نیست، نه! علی (ع) از ولایت برخوردار است، چون بخشی از ولایت پیوند ناگسستنی با طبیعت است، در واقع اصولا این حرکات عالم به اذن خدا در اختیار انسان کامل است.
ولایت، دقیقا در دل توحید نهفته است یعنی انسان موحد ولایت الهی را میپذیرد. هر انسانی از ولایت برخوردار است؛ حالا یا ولایت الهی یا ولایت طاغوت (غیر الهی)، لذا شهید مطهری در کتاب «ولاها و ولایتها» تصریح میکند انسان باید دو نوع ولایت ایجابی و سلبی داشته باشد. ولایت ایجابی نسبت به خداوند و ولایت سلبی نسبت به غیر خداوند که همان ولایت طاغوت است که انسان باید از خودش براند. پس توحید یعنی ولایت و ولایت یعنی توحید. وقتی این ولایت الهی که ذاتا از آن خداست و توحید در ولایت که در ادامه توحید ذات و توحید در صفات و توحید در افعال خداوند است، به اذن خدا در انسان کامل ظهور و تجلی پیدا میکند، پیوند سلسله مراتب هستی که سلسله مراتب الهی است با انسان کامل میشود.
زمین هیچگاه از حجت الهی خالی نیست. همیشه زمین تا روز قیامت حجت زنده دارد. در حال حاضر هم حجت زنده، حضرت، ولی عصر (عج) است که همان پیوند ولایت که با خداوند است و تجلیاش میشود پیوند با پیامبر (ص) و امیرالمؤمنین (ع). این پیوند همان حقیقت ولایت است که مؤمنین باید این پیوند ولایت را با حضرت، ولی عصر (عج) داشته باشند. پیوند با امیرالمؤمنین (ع) پیوند با حکمت، بینش، منش، اخلاق و معارف امیرالمؤمنین (ع) است. به همین دلیل جورج جرداق مسیحی یا ابن ابی الحدید معتزلی عاشق امام علی (ع) میشوند. هر که با معارف امیرالمؤمنین (ع) ارتباط پیدا میکند شیفته حضرت میشود، یعنی پیوند ولایت شکل میگیرد. پیوند ولایت با معرفت و حکمت شکل میگیرد، هرچه حکمت و معرفت ما به امیرالمؤمنین (ع) و عرفان ما به ایشان بیشتر باشد ولایت ما هم بیشتر میشود، وقتی ولایت ما به امیرالمؤمنین (ع) محکم شد طبیعتا ولایت ما نسبت به حضرت حجت هم تقویت خواهد شد.
غدیر، پیوند سایر انسانها با انسان کامل است و این پیوند جز با باور توحیدی میسر نیست. عین توحید است. این همان پیوند حبلا... است که در واقع خداوند سبحان توصیه کرده ما با حبل ا... ارتباط با خداوند پیدا کنیم. در آیه ۱۰۳ سوره مائده میفرماید: «و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اسلام، و هرگونه وسیله وحدت]، چنگ زنید و پراکنده نشوید! و نعمت (بزرگ) خدا را بر خود به یاد آرید که چگونه دشمن یکدیگر بودید و او میان دلهای شما، الفت ایجاد کرد و به برکت نعمت او، برادر شدید و شما بر لب حفرهای از آتش بودید، خدا شما را از آن نجات داد. این چنین، خداوند آیات خود را برای شما آشکار میسازد؛ شاید پذیرای هدایت شوید.». دقت کنید! این آیه بسیار زیباست، میفرماید: «الفت بین قلوب شما» و بعد میفرماید: «و به برکت نعمت او، برادر شدید» الفت، اخوت و غلبه بر دشمن، طرد تفرقه. این آیه دقیقا پیوند ولایت و حبلا... را تبیین میکند و غدیر در واقع پیوند با انسان کامل است که ظهور و تجلی از اعتصام به حبلا... است.
حجت الاسلام والمسلمین دکتر عبدالحسین خسروپناه استاد تمام فلسفه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی / روزنامه جام جم