به گزارش گروه حوادث جام جم آنلاین، ماجرا ازاینقرار بود كه ساعت 6 بعدازظهر یكی از روزهای مرداد، همسر شقایق به نام امین با موتورسیكلتش از محل كار به خانه برمیگردد. هر چه مرد جوان زنگ خانه را به صدا درمیآورد، كسی در را باز نمیکند و او با كلیدی كه به همراه داشته، وارد خانه میشود.
جسد در نزدیكی در ورودی خانهای قدیمی در انتهای کوچهای بود كه فقط سه خانه داخل آن بود. مرد جوان پس از باز كردن در خانه با جسد همسرش در یك متر و نیمی در ورودی مواجه میشود. با توجه به اینكه آثار خون شسته شده و جسد منتقلشده بود، سراغ تصاویری رفتیم كه متخصصان تشخیص هویت درصحنه گرفته بودند. آن زمان مانند الان نبود كه دوربینهای حرفهای و حتی سهبعدی در دست كارآگاهان باشد. آن زمان دوربینهای قدیمی بود كه تعداد محدودی میتوانست عكاسی كند و كیفیت عكسها هم خوب نبود. به همین علت محدودیت در عكسبرداری، قسمتی از تصاویر كه شاید بخش مهمی بود، گرفته نمیشد.
آثار خونی كه تصاویر گرفته بودند، نشان میداد مقتول تا در ورودی خود را رسانده تا راه نجاتی پیدا كند. آثار خونروی دستگیره در ورودی، این ماجرا را تایید میکرد اما بعدازآن فوت میکند و عامل جنایت او را حدود یك متر و نیم روی زمین میکشاند.
نوشتهای مبهم
در بازرسی از خانه قدیمی كه دیوارهایش رنگ و رو رفته و سیاه بود، موضوعی نظرم را جلب كرد. روی دیواری كه جسد كنار آن بود، کندهکاریهای جدیدی به چشم میخورد. كندهكاری كه حدود یك متری بود و كلماتی مبهم روی آن دیده میشد. به نظر میرسید یك نوشته باشد اما مشخص نبود چه چیزی نوشتهشده است.
وسایل خانه بههمریخته بود و نشان از درگیری بین مقتول و قاتل داشت. با توجه به سالم بودن درهای ورودی احتمال جنایت از سوی یك آشنا رنگ گرفت. امین، همسر مقتول مدعی شده بود صبح كه از خانه خارجشده همسرش زنده بوده و وقتی به خانه برگشته با جسد او مواجه شده است. با آنكه مدتی از جنایت میگذشت سراغ مغازهداران رفتیم. آنها به یاد داشتند كه روز جنایت، هیچ سروصدایی كه نشان از درگیری باشد از خانه مقتول نشنیدهاند. با این اوصاف شاید زمان قتل طبق اظهارات همسر مقتول درزمانی كه از خانه برای كار بیرون رفته بود، نباشد و جنایت در ساعت دیگری رخداده باشد. اگر حدس ما درست از آب درمیآمد این نشان میداد امین در این قتل نقش دارد.
اظهارات متناقض
زمانی كه از امین تحقیق كردیم او بسیار مضطرب و نگران به نظر میرسید. رنگپریده او و اظهارات متناقضش بیشتر ما را به او مشكوك كرد. از امین درباره نوشتههای روی دیوار پرسیدم و او با اینكه واقعا نوشتهها خوانا نبود، گفت: نمیدانم اما شاید یك شعر از وحشی بافقی باشد و بعد از كمی فكر كردن گفت: جان من سنگ دل، دل به تو دادن غلط است.
از همكاران تشخیص هویت خواستم تصویر روی دیوار را بررسی كنند و آنها هم تایید كردند كه شعری روی دیوارنوشته شده است. شعر، بههمریختگی خانه، سالم بودن در ورودی، اظهارات متناقض همسر مقتول و مدارك دیگر این احتمال را مطرح میکرد كه امین در این جنایت نقش داشته باشد.
رد لاستیك موتورسیكلت
سؤالی كه از همان تحقیقات اولیه ذهنم را مشغول كرد، این بود كه چرا جسد یك متر و نیم روی زمین كشیده شده بود. اگر قاتل قصد خروج از خانه را داشت، میتوانست كمی آن را روی زمین بكشاند تا راهی برای خودش باز كند اما این میزان كشیدن جسد نشان میداد وسیله بزرگتری قصد خروج از خانه را داشته است. چیزی مانند موتورسیكلت متهم كه جسد شقایق مانعی برای خروج آن بوده است.
اگر این فرضیه من درست از آب درمیآمد، بیشك باید رد لاستیك در خونهای روی زمین دیده میشد. درست بود كه خونها شسته شده بود اما از صحنه تصویر گرفته بودند و سراغ عكسها رفتیم. چون زمانی كه تیم جنایی به محل رسیده بود، عصر بود، هوا خیلی روشن نبود و كیفیت نور برای عكسها خوب به نظر نمیرسید اما درنهایت داخل یكی از عكسها رد لاستیك را پیدا كردیم. دیگر مطمئن بودیم امین در این جنایت نقش دارد و همسرش را به قتل رسانده است.
جلوگیری از اعتراف
تحقیقات ما تکمیلشده بود و همهچیز نشان میداد قاتل، همسر شقایق است كه در این مدت سعی كرده بود با صحنهسازی مسیر تحقیقات را تغییر دهد. اما درست در همین موقع پدر امین خبر از خودكشی پسرش داد.
او گفت: وقتی شقایق كشته شد، امین با من تماس گرفت و از جنایت ناخواستهاش گفت. آنها شب حادثه باهم دعوایشان میشود و حدود ساعت 3 صبح عصبانیت و درگیری امین با همسرش منجر به قتل ناخواسته شقایق میشود. پسرم قصد اعتراف داشت اما من چون او تنها فرزندم بود، اجازه ندادم این كار را انجام دهد. عذاب وجدان درنهایت دست از سر پسرم برنداشت و باعث شد او به زندگیاش پایان دهد. امین، همسرش را خیلی دوست داشت و از این اتفاق واقعا ناراحت بود.
با مرگ امین، پرونده این جنایت بسته شد، گرچه متهم سعی كرده بود تمام مدارك و شواهد را از بین ببرد اما درنهایت راز قتل زن جوان برملا شد. بهاینترتیب پروندهای دیگر بسته و راز آن فاش شد.
ضمیمه تپش روزنامه جام جم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد