یکی از رایجترین این تهدیدات مربوط به ظهور گونههای مهاجم است. گونههایی که البته دلیل اصلی پیدایی آنها دخالت انسان در این چرخه زیستی است.
گونههای مهاجم به موجودات زندهای گفته میشود که از پیش در یک زادبوم حضور نداشته و با معرفی شدن به آن زیستبوم باعث برهم خوردن نظم طبیعی آن و ایجاد خسارتهای اقتصادی، محیط زیستی یا بومشناختی میشوند.
این گونهها به دلیل آنکه تعلقی به زادبوم معرفی شده ندارند میتوانند گونههای رقیب را کنار بزنند و مانع از رشد و زایش دیگر گونههایی شوند که به صورت طبیعی در آن منطقه زندگی میکردهاند.
با این تعریف هم وضعیت محیط زیست ایران شرایط خوبی ندارد، کارشناسان این حوزه خبر دادهاند در حال حاضر از ۱۰ گونه برتر غیربومی در دنیا، شش گونه در ایران دیده شد! خبر تازهتر را یکی از اعضای هیات علمی پژوهشکده علوم محیطی دانشگاه بهشتی گفته است، آنطور که اصغر عبدولی گفته در مدت کمتر از سه سال، ماهی تیلاپیای زیلی بیش از ۴۰درصد ماهیهای تالاب شادگان را به خود اختصاص داده است آنقدر که حتی بومیان منطقه به این گونه مهاجم لقب داعش دادهاند! این تهاجم آنقدر بوده که حالا معاون محیطزیست دریایی و تالابی سازمان حفاظت محیطزیست میگوید در حال بررسی راه حلی به روش بیولوژیک برای مقابله با گونه مهاجم ماهی تیلاپیا در تالاب شادگان است. ماهی تیلاپیا گونه متاخری از گونههای مهاجم زیستبوم ایران است، پیش از این هم گونههای دیگری بودهاند که همچون بختک بر سر یک منطقه افتادهاند و باعث از بین رفتن اکوسیستم آن منطقه شدهاند. تبعات و پیامدهای آنها هم آنقدر هست که همچنان یکی از چالشهای مهم زیستمحیطی این مناطق محسوب میشوند. معروفترینش شاید سرطان سنبل آبی باشد که نفس تالابهای شمال ایران را به شماره انداخته است. در این گزارش نگاهی به برخی از مهمترین گونههای مهاجم طبیعت ایران انداختهایم.
«هیولای خوش و خط خال» و «قاتل خاموش تالابها» صفت این گیاه زیبای مهاجم است که تنها طی مدت ۱۰ سال تبدیل به مهمترین تهدید تالابهای ایران شده است. ۱۰سال پیش که گیاه مهاجم سنبل آبی با ظاهری فریبنده و گلهای زیبا در پهنههای آبی گیلان مشاهده شد تنها یک هکتار از این عرصه را اشغال کرده بود و حالا پس از گذشت یک دهه عرصه درگیر با این گیاه به چند صد هکتار در پهنههای آبی این استان رسیدهاست.
این رشد عجیب و سرطانوار سنبل آبی آنقدر هست که حتی در تعریف علمی این گونه هم به آن اشاره شدهاست.
سنبل آبی یکی از ۱۰ گونه گیاهان مهاجم دنیاست که وقتی وارد اکوسیستم آبی میشود ظرف مدت دو هفته جمعیت خود را به میزان دوبرابر افزایش داده و یک بوته آن با بیست گل میتواند ۳۰۰۰ دانه تولید کرده و هر دانه آن بین پنج تا ۲۷ سال میتواند زنده بماند! هنوز کسی نمیداند پای این گل چطور به ایران باز شده اما چند سال پیش ولیا... مظفریان، گیاهشناسی که اینگونه را شناسایی کرد به جامجم گفته بود؛ «احتمالا این گیاه با بذر برنج به ایران راه یافته است.»
فارغ از بلایی که این گیاه بر سر تالابهای ایران میآورد بهواسطه ترشحات سمی، نگهداری آن در خانه هم با خطرات بسیاری همراه است. از آنجا که ریشههای این گیاه جاذب آلایندهها، فلزات سنگین و مواد سمی است بنابراین سنبل آبی گیاهی سمی و سرطانزا شناخته شدهاست.
«شیطان سبز روح مرداب»؛ حتی صفت این گونه گیاهی هم هولناک است، گیاهی که حالا نزدیک به ۳۰سال است مهمان ناخوانده تالابهای ایران شده. این گیاه در ابتدای دهه ۶۰ برای بهبود محصول شالیزارهای برنج از فیلیپین به ایران آورده شد اما در سالهای بعد از آن در مناطق شمالی ایران این گیاه به صورت آفت و بلایی برای اراضی زراعی برنج و مناطق مردابی درآمد،چراکه آزولا با ایجاد پوششی متراکم در برکهها و مردابها مانع رسیدن نور خورشید به آنجا شده و مانع رشد دیگر ارگانهای حیاتی مردابی میشود.
آزولا فقط تهدید نهرها و تالاب و مردابهای ایران نبود و چند سال پیش کارشناسان این حوزه هشدار دادند به واسطه رشد سریع و انفجاری آزولا سواحل دریای خزر هم در حال تبدیل شدن به سرنوشت تالابهای شمال ایران است.
آزولا با ریشههای نازک و در هم تنیدهاش همانند فرشی روی سطح آب را میپوشاند و مانع رسیدن نور خورشید و اکسیژن به درون آب میشود و البته استعداد دارد در عرض دو تا سه روز به دو برابر حد معمول خود برسد. آزولا با مصرف اکسیژن و مواد غذایی و بالا بردن اسیدیته آب، زیستگاهها را تضعیف میکند و این مساله تا جایی ادامه دارد که رفته رفته تنوع گیاهی و جانوری زیستگاهها را به نابودی میکشاند.
ماهی تیلاپیا که مدتی به نام ماهی فقرا هم معروف بود و به دلیل ارزان بودن، پایش به سفرههای مردم باز شد حالا داعشی برای محیط زیست ایران شده، آنقدر که حتی میگویند ۷۰درصد صیدهای تالاب شادگان را این ماهی عجیب تشکیل میدهد.
نام این ماهی در فهرست یکی از صد گونه مهاجم شناخته شده جهان هم قرار دارد و این نکته طبیعی است، زیرا با وجود جثه کوچک تیلاپیا به دلیل همهچیزخوار بودن، تکثیر زیاد، مقاومت بسیار نسبت به شرایط محیطی و کنترل دشوار، عرصه را بر گونههای بومی دیگر تنگ کرده است.
زیستگاه اصلی تیلاپیا را آفریقا و بهویژه کشور کنیا میدانند اما حالا مدتهاست با وجود مخالفتهای بسیار دوستداران محیط زیست در بخشهایی از ایران هم پرورش داده میشود. این ماهی کوچک که برای اولین بار در سال۱۳۹۰ وارد کارون شده بود، حالا به همه رودخانهها و تالابهای خوزستان رسیده است. تصاحب تالابهای جنوب توسط تیلاپیا به قدری بود که حتی در سال ۹۵ شورای پدافند غیرعامل خوزستان، آن را به عنوان یکی از تهدیدات زیستی خوزستان معرفی کرد.
یکی از مهمترین ویژگیهای این ماهی مهاجم، سازگاریاش با هر نوع شرایط آب و هوایی است، طوری که در کشور چین این ماهی را حتی در فاضلاب هم پرورش میدهند. برخی کارشناسان معتقدند مجموعهای از عوامل در افزایش جمعیت گونههای مختلف تیلاپیا در آبهای خوزستان موثرند. در سالهای گذشته موانع فیزیکی و سدسازیها باعث تغییر در رژیم آبی منابع آبهای داخلی خوزستان شده و از سوی دیگر کیفیت منابع آبی این استان نیز تحت تاثیر ورود منابع فاضلابی به شدت کاهش یافته که این مساله زیستگاه را برای حضور و رشد تیلاپیا به عنوان یک گونه فرصتطلب و مقاوم مطلوب کرده است.
اما یکی از عجیبترین گونههای مهاجم محیط زیست ایران حیوانی است که با ظاهری معصوم و دوستداشتنی طبیعت این سرزمین را تهدید میکند. البته هنوز حضور راکونها که بومی آمریکای شمالی هستند در طبیعت ایران آنقدرها به چشم نیامده است اما گزارشهایی از مشاهده این حیوان در جنگلهای اسالم و تالش در دهه۷۰ وجود دارد. درباره اینکه چطور راکونها وارد ایران شدهاند، تئوریهای بسیاری وجود دارد.
هوشنگ ضیایی، کارشناس حیات وحش یکی از اولین افرادی است که درباره حضور و تکثیر این گونه مهاجم در ایران هشدار داده است.
او در رابطه با چگونگی ورود این حیوان به ایران مینویسد از آنجا که منطقه جغرافیایی زیستی این جانور با منطقه جغرافیای زیستی ایران فاصله زیادی دارد، احتمال این که این حیوان به صورت طبیعی از گذشته در ایران وجود داشته است بسیار بعید به نظر میرسد اما با توجه به این که راکون حیوان بسیار فعالی است و گاهی اوقات حدود ۸۰۰ کیلومتر فاصله را طی میکند، میتوان حدس زد پس از تکثیر در محدوده شوروی سابق جمعیت این حیوان گسترش یافته و وارد ایران شده است. راکونها به هاری خیلی حساسند و به علاوه میتوانند به میوهها و مزارع کشاورزی آسیب برسانند. همچنین این جانور از تخم پرندهها تغذیه میکند و از اینرو باید شاهد کاهش جمعیت قرقاولهای خزری و پرندگان دیگر در منطقه تالش بود.
مرغ مینا: پرندهای است که اتفاقا مورد استقبال بسیاری از دوستداران پرندگان است و بسیاری از این پرنده نگهداری میکنند اما این مرغ که متعلق به هندوستان است برای زیستبوم ایران به نوعی یک گونه مهاجم شناخته میشود. همین چند سال پیش افزایش بیشمار جمعیت مرغ مینا در جزیره کیش باعث برهم خوردن اکوسیستم منطقه و البته نگرانی بسیاری از دوستداران محیط زیست شده بود. مرغهای مینا به دلیل قلمرو طلبی، پرندگان بومی را از آشیانهشان بیرون کرده یا جوجه و تخم آنها را میخورند.
لاک پشت گوش قرمز: نام این حیوان هم در فهرست مخوف صد گونه مهاجم جانوری جهان قرار دارد و البته که پایش به طبیعت ایران سالهاست که باز شده است. از سال ۱۳۹۵ گونه لاکپشت گوش قرمز در استان مازندران، اطراف تهران و استان مرکزی مشاهده شد و با توجه به تکثیر زیاد بهسرعت مناطق آبی اطراف این استانها را آلوده کرده است. لاکپشت گوش قرمز وقتی وارد زیستگاه طبیعی تالابی و رودخانهای ایران میشود خود را با محیط سازگار کرده و به نوعی رقیب گونههای بومی ازجمله لاکپشت برکهای میشود. نکته اینجاست که اگر این گونه غیربومی بیماری خاصی داشته باشد چون سابقه این بیماری در کشور ما وجود ندارد ممکن است گونههای بومی را مبتلا کرده و از پا دربیاورد.
میثم اسماعیلی - جامعه / روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد