برنامه «ماه عسل» اوج تجلی چنین نگاهی بود و با این پیش فرض شکل گرفت که مخاطب در تمام ۳۰ شب ماه مبارک رمضان بیننده داستان زندگی مردم باشد و آنچه را در جامعه میگذرد، از نزدیک لمس کند. این اتفاق در برنامههای دیگری هم افتاد و سوژههای اجتماعی یکی پس از دیگری روی آنتن تلویزیون رفتند اما به نظر میرسد این روزها تلویزیون تا حدی دچار تکراری بودن سوژهها شده و برنامههای اجتماعی بکر بودن خود را از دست دادهاند. برای اینکه از چند و چون روند سوژهیابی در برنامههای تلویزیون مطلع شویم، با مهرنوش جعفری گفتوگو کردیم. او ۲۷ساله است و از سال ۱۳۹۵ وارد کار سوژهیابی برای برنامههای تلویزیونی شدهاست.
روی خط سوژههامهرنوش جعفری با وجود جوان بودن با بسیاری از برنامههای تلویزیونی همکاری کرده است. «کارم با پیشنهاد چند سوژه به برنامه ماه عسل آغاز شد، اما اولین کاری که مسؤولیت سوژهیابی آن را به عهده داشتم «فرمول یک» بود. بعد در برنامههایی مانند حالا خورشید، وقتشه، عطسه، تهران ۲۰، پنج ستاره، شب گشت و برخی برنامههای مناسبتی تلویزیون در شب یلدا و تحویل سال حضور داشتم و چند سال است با آقای رشیدپور کار میکنم.» او میگوید فرآیند پیدا کردن سوژه برای برنامههای تلویزیونی مستمر و همیشگی است و حتی لحظهای نباید از سیل اتفاقات و اخبار غافل شد. «من معمولا چه سر کار باشم و چه نباشم، دائم حواسم به اخبار رسمی و غیررسمی و اتفاقات فضای مجازی هست و سعی میکنم اینها را گوشه ذهنم نگه دارم تا وقتی به سوژه نیاز داشتم به آنها مراجعه کنم.» راه دیگر سوژهیابی، ارتباط با نهادها و سازمانهای مختلف است؛ از مراکز خیریه بگیرید تا ناجا، وزارت آموزش و پرورش، بهزیستی و... «این نهادها سوژههایی دارند که ما از طریق شبکه به آنها نامه میزنیم و بعد برای بررسی سوژه وارد عمل میشویم. یا مثلا میگوییم ما چنین موردی را میخواهیم و آنها پیشنهاد میکنند.
این نهادها چون معمولا آرشیو مرتبی ندارند، کار پیدا کردن سوژه زمانبر میشود.» گاهی اوقات نهادها مشارکت بیشتری هم دارند و مستقیم با گروه برنامهساز همکاری دارند. «مثلا کمیتهامداد امام خمینی(ره) در ماه رمضان امسال حامی مالی سه برنامه تلویزیونی است. من تا به حال چند بار به کمیتهامداد سر زدهام ولی دیگر سوژه خوبی برایش نمانده و همه سوژههای خوب پیش از این در ماه عسل حاضر شدهاند. دیگر سوژهای که حتی قابلیت ۲۰دقیقه گفتوگوی تلویزیونی را داشتهباشد، وجود ندارد. سعی میکنم با نهادهای مختلف ارتباط داشتهباشم و مثلا اگر سوژهای در نیروی انتظامی باشد، میتوانم آن را برای برنامه هماهنگ کنم.» از آنجا که زندگی واقعی خیلی از آدمها در فضای مجازی شکل میگیرد، این فضا هم میتواند برای سوژهیابی سمورد استفاده قرار گیرد. جعفری میگوید شبکههای اجتماعی و خصوصا اینستاگرام کمک زیادی به سوژهیابی میکند و برای پیدا کردن آدمها به شدت کمککنندهاست.
نداشتن پیش تولید، یکی از دلایل تکراری بودن
یکی از نقدهایی که به برنامههای اجتماعی تلویزیون وارد میشود، شبیه بودن برنامهها به هم و تکراری بودن سوژههاست. جعفری هم این نقد را وارد میداند و میگوید اگر واقعا جای ادامه دادن داشت، احسان علیخانی ماه عسل را ادامه میداد. «با اینکه کارم سوژهیابی است اما از دیدن سوژههای تکراری خسته شدهام. تقریبا همه سوژهها را حفظم و فقط آدمها عوض میشوند. داستانها تکراری است، یکی از پرورشگاه فرزند آورده، یکی اعدامی را نجات داده، یکی اهدای عضو کرده، یکی توبه کرده و...» او میگوید حتی گاهی اوقات مهمان تکراری هم به برنامه آورده میشود.«ممکن است ما در یک برنامه مهمان تکراریای را دعوت کنیم که پیش از این دیده نشدهباشد، اما وقتی یک نفر پیش از این در یک برنامه پربیننده حاضر شده، این سوژه سوخته به حساب میآید. این سوژه حتی برای برنامه روتین هم مناسب نیست، اما میبینیم که در برنامه ویژه ماه رمضان حضور پیدا میکند.»
یکی دیگر از مشکلات از نظر جعفری این است که برخی برنامهسازان اعتقادی به پیش تولید ندارند و کارها را دقیقه نودی پیگیری میکنند. «به این فکر نمیکنند که باید یکی دو ماه قبل از روی آنتن رفتن برنامه پیشتولید آن را آغاز کنند. پیشتولید واقعا باعث قوت برنامه میشود.» او برنامههای تلویزیون را بهدقت دنبال میکند و موفقترین برنامه رمضانی امسال را «زندگی پس از زندگی» میداند، برنامهای که از شبکه چهار پخش میشود. «رمز موفقیت این برنامه تقلید نکردن از ماه عسل است. این برنامه طرح و ایده تازهای دارد و پیشتولید طولانیای هم داشتهاست. امسال نسبت به سال گذشته خیلی پختهتر شده و سوژههای جذابی هم دارد.»
پول وایرال وده!
اینکه برنامهساز برای پیدا کردن یک سوژه چقدر هزینه میکند، شاید سؤالی است که تاکنون کمتر به آن پرداخته شدهاست. «برای پیدا کردن و هماهنگی هر سوژه، مبلغی بین ۵۰۰ تا ۶۰۰هزار تومان پرداخت میکنند. این مبلغ برای ویژهبرنامههاست و برای برنامههای روتین حدود ۴۰۰ هزار تومان است. پیدا کردن سوژهاجتماعی زحمت زیادی دارد و به نظرم این مبالغ زیاد نیست. تو باید تهیهکننده و شبکه را راضی کنی، آدمها را پیدا کنی و متقاعدشان کنی در برنامه حاضر شوند. این روند سختی است، بهخصوص با شیوع کرونا خیلیها راضی نمیشوند به استودیو بیایند.»
جعفری میگوید اینکه یک سوژه در فضای مجازی سر و صدا کند برای برنامهسازان اهمیت زیادی دارد و بعضیها برای وایرال شدن برنامه در شبکههای اجتماعی هزینه میکنند. «این برای شبکهها هم مهم است و چه بخواهیم و چه نخواهیم اینکه برنامه چقدر دنبالکننده، کامنت و... دارد، در میزان موفقیت آن اثرگذار است.»
او با این روند موافق نیست و معتقد است چیزی باید وایرال شود که واقعا قابلیت و جذابیتش را دارد. «اینکه بعضی برنامهها برای دیدهشدن در فضای مجازی هزینه میکنند اتفاق خوبی نیست. حتی بعضی وقتها زیر یک ویدئو، آدرس صفحه برنامه و مجری هم ذکر میشود! مثلا یک صفحه اینستاگرام برای گذاشتن یک ویدئو حدود یک میلیون تومان دریافت میکند. ما این هزینهها را در برنامههای مختلف انجام ندادیم.»
اباعبدا...، ناخدا صمدی و دیگران
یکبار در حالا خورشید ناخدا هوشنگ صمدی را آوردم که به نظرم اتفاق خیلی خوبی بود. باز هم در حالا خورشید یک پیرمرد خیلی ساده و شیرین به اسم اباعبدا... آوردیم که آنقدر دوستداشتنی بود که در برنامه ویژه شب یلدا هم دوباره از او دعوت کردیم.
ویژگی ایشان این بود که با وجود سن بالا همچنان مشغول کار هستند و مسگری میکنند. همسرشان هم خیلی دوستداشتنی و خوشصحبت هستند، اما حاضر نشدند جلوی دوربین بیایند.
در ماه عسل آقایی را آوردم که ۱۰سال خواستگاری میرفت و دختری را که میخواست، به او نمیدادند. بعد روی آنتن تلفنی خواستگاری کردند و در برنامه سال بعد، آن آقا با همسرش به برنامه آمد. آن سوژه اینطور پیدا شد که دخترخانم به من پیام داده بود و چون رویش نمیشد این قضیه را در برنامه مطرح کند، آقا را به برنامه آوردیم.
منبع: محمد وفایی - خبرنگار / ضمیمه قاب کوچک روزنامه جام جم