به گزارش گروه حوادث جام جم آنلاین از روزنامه جامجم، این زن ۴۱ساله، ۲۵سال قبل کیفی که گوشواره هایی در آن بود را در بازار دزفول پیدا کرد.
در این سالها امانتداری کرد و اموال را نگهداری نمود تا اینکه چند روز مانده به ماه رمضان امسال با آگهی در فضای مجازی و انتشار عکس های خانوادگی موجود در کیف توانست پسر صاحب کیف را پیدا کند و آن را تحویلش دهد.
سروان مهرداد موگویی از ماموران کلانتری مجیدیه تهران است که کیف گمشده مادرش بعد از ۲۵ سال به دست او رسید.
او به خبرنگار ما گفت: ساکن شهرستان گلپایگان بودیم. سالی که کیف گم شد، نوجوان بودم و با والدین و خواهرم برای دیدن اقوام پدری به اندیمشک رفتیم. روزهای آخر در دزفول در خانه دخترعمویم بودیم. من و مادرم برای خرید به بازار رفتیم که کیف او گم شد. هرچه جستوجو کردیم، کیف پیدا نشد و به شهرمان بازگشتیم. در کیف نسخه و نوار قلب مادرم، تعدادی عکسهای خانوادگی و گوشوارههای طلا بود. مادرم سال ۸۳ فوت شد و در این سالها فکر نمیکردم کیف پیدا شود. چند روز پیش از طریق دخترداییام که ساکن شهرستان گلپایگان بود فهمیدم فردی ماجرای کیف گمشده را در سایت اینترنتی بازگو و عکسهای مادرم که در آن کیف بوده را منتشر کرده است. به آن زن که کیف را یافته بود زنگ زدم. برای اثبات حرفهایم عکس قدیمی مادرم، شناسنامه و سنگ قبرش را فرستادم. با اطمینان از ماجرا، او کیف را به دخترعمویم در دزفول رساند تا به ما تحویل دهد. او ۲۵ سال امانتداری کرد و حتی نخواست مژدگانی بگیرد. ارزش گوشوارهها اکنون ۲۰میلیون تومانی میشود. وقتی او مژدگانی را رد کرد، تصمیم گرفتم که ۱۰میلیون تومان به یک موسسه ایتام هدیه کنم.
۲۵ سال امانتدار بودم
مریم ۴۲ساله که در این سالها به دنبال صاحب کیف بود هم به جامجم گفت: کیف را با مادرم در بازار دزفول پیدا کردیم. از مردم و مغازهداران پرسوجو کردیم اما صاحبش را پیدا نکردیم. از مخابرات تلفنهای مشابه فامیلی صاحب کیف را یافته و زنگ زدیم اما به صاحب آن نرسیدم. عکسهای داخل کیف همراهم بود و در بازار به امید پیدا کردن ردی از مالک، کیف را به مردم نشان میدادم. برخی میگفتند کیف مال آنهاست و میخواستند آن را تصاحب کنند. یکی میگفت برای خودت بردار اما وجدانم اجازه نمیداد. در این سالها امانت کیف روی دوشم سنگینی میکرد. مشکل مالی داشتم اما به آن امانت خیانت نکردم. برخی اقوام میگفتند مالک را نیافتی گوشوارهها را بفروش و برایش خیرات بده که قبول نکردم و گفتم اگر مرده باشد باید به وراثش تحویل دهم. از یک سال پیش هرازگاهی آگهی اینترنتی میدادم. در آگهی آخر عکسهای همراه کیف را منتشر کردم که پسر صاحب کیف پیدا شد و امانت بعد از ۲۵ سال به آنها رسید. من با خدا معامله کردم و خوشحالم در برابر امتحان ۲۵سالهاش روسفید شدم.
معصومه ملکی - حوادث / روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: