این تصمیم و اقدام، واکنشهای متفاوت و مختلفی را در سینما و رسانه به دنبال داشت و با وجود جنبههای مثبت پخش تلویزیونی و پیش از اکران عمومی این فیلمها در سینماها با برخی نگرانیها هم همراه بود، نگرانیهایی درباره قاچاق آثار و بیاعتباری و کم ارزششدن اکران سینما.در این گزارش به نکات مثبت و منفی این اتفاق کمسابقه و تا حدودی نامتعارف پرداختهایم.
قصه از کجا شروع شد؟اواخر اسفند سال گذشته بود که خبر پخش تلویزیونی فیلمهای یدو، تکتیرانداز و مهران در نوروز رسانهای شد و پیرو آن حمید شاه آبادی، معاون سیمای رسانه ملی با بیان اینکه ساختار فیلم سینمایى یکى از علاقهمندىهاى اولویتدار مخاطبان رسانه ملى است، بیان کرد: انتخاب و پخش این فیلمهای موفق و ارزشى سینماى ایران در جشنواره فیلمهاى سینمایى نوروز تلویزیون با امکان مشاهده چند ده میلیونى مردم، حاکى از آن است صداوسیما ضمن همراهى و الفت با سینماگران دغدغهمند حامى بزرگ هنر صنعت سینماست.
در نتیجه هرکدام از این فیلمها در دو نوبت از تلویزیون به نمایش درآمدند و با استقبال مخاطبان همراه شدند: یدو ۶فروردین از شبکه یک و ۱۳ فروردین از شبکه سه پخش شد، تکتیرانداز ۵ فروردین از شبکه سه و ۹ فروردین از شبکه یک به نمایش درآمد و مهران هم ۱۲ فروردین از شبکه دو و ۱۳ فروردین از شبکه یک پخش شد.
تازگی تماشا
یکی از مهمترین امتیازات این اقدام، تازه و دست اولبودن این فیلمها برای مخاطب تلویزیونی است. معمولا تماشاگران تلویزیونی، سریالهای تولید رسانه ملی را برای اولین بار و بدون واسطه میبینند و این مواجهه با فیلمهای سینمایی ایرانی، تازه و دست اول نیست و آنها معمولا فیلمهایی را میبینند که پیشتر در سینماها اکران میشوند و بعدا هم سر از شبکه نمایش خانگی درمیآورند. به نوعی تلویزیون، سومین محملی است که فیلمهای سینمایی ایران برای مخاطبان به نمایش درمیآید. بحث تکراری بودن فیلمهای سینمایی سالهای گذشته هم که مثل همه تلویزیونهای دنیا، امری مطرح و ناگزیر است و از این نظر هم مخاطبان تلویزیونی، عموما با فیلمهای بکر و جدیدی روبهرو نیستند.
طبیعی هم هست، چون اساسا فیلمهای سینمایی در سینما تولید شدهاند و اولویت نمایش آنها در سالنهای سینماست و معمولا سازوکار اقتصادی و بازگشت سرمایه آنها، در جایی غیر از تلویزیون تعریف میشود و تازه در مراحل بعد از اکران سینما و احیانا پخش از شبکه نمایش خانگی است که بحث فروش حق پخش تلویزیونی و نمایش از تلویزیون به عنوان فاز سوم ارتباط با مخاطبان درنظر گرفته میشود.
به جز این، فاصله گرفتن سینمای ایران از تلویزیون در سالهای اخیر از نظر محتوایی و شکلی هم مزید علت شد تا بسیاری از تولیدات سینمایی، امکان پخش از رسانه ملی را نداشته باشند و درباره آنها به همان اکران سینما، اکران آنلاین و شبکه نمایش خانگی بسنده شود.
درنظرگرفتن این شرایط، نمایش فیلمهای یدو، تکتیرانداز و مهران را پیش از اکران عمومی در تلویزیون ویژهتر میکند و تماشاگران تلویزیون برای اولین بار در سالهای اخیر، برخی فیلمهای جشنواره فیلم فجر را به شکل کاملا تازه از قاب تلویزیون میبینند. درواقع این نو بودن، یکی از برگهای برنده رسانه ملی است و در جلب توجه و رضایت مخاطبان تلویزیونی موفق عمل میکند. اگرچه این فیلمها قبلا به شکلی محدود در جشنواره فیلم فجر (یدو و تکتیرانداز) و جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان (مهران) به نمایش درآمد، اما در سینماها اکران عمومی نشد.
انتخاب درست
وجه مشترک این سه فیلم، جنگ و دفاع مقدس است. از این منظر، تصمیم و اقدام تلویزیون کاملا درست و هدفمند و ارزشمند به نظر میرسد. رسانه ملی که همواره دغدغه محتوایی و مضمونی دارد و همین هم وجه ممیزه تلویزیون با رسانههای دیگر است که عموما غفلتهایی در این زمینه دارند، با انتخاب درست سه فیلم یدو، تکتیرانداز و مهران که در بستر دفاع مقدس روایت میشوند، ضمن احترام به مخاطبان و همان بحث تازگی و نونوار بودن آثار، به لحاظ محتوایی هم هدفمند پیش میرود.
به جز بحث محتوایی، انتخاب این آثار از جنبههای دیگر هم هوشمندانه بوده است؛ از جمله از وجه مالی. اگرچه در این میان قطعا بحث رقابت تلویزیون با سینما هم مطرح است که رسانه ملی قطعا موفق عمل کرده و در مقام یک برنده ظاهر شده اما به هیچ وجه نمیتوان بحث حمایتی تلویزیون از سینمای ایران را هم در این موقعیت نادیده گرفت. رسانه ملی با هزینهای که در این زمینه انجام داده و به عنوان مثال با پرداخت رقمی بیش از دو میلیارد تومان برای دو بار نمایش فیلم یدو و تامین بیش از ۵۰ درصد از هزینه تولید این اثر، دست سینما و این فیلمها را به لحاظ اقتصادی میگیرد. ضمن اینکه به لحاظ اعتباری هم شان این آثار را حفظ میکند.
میدانیم که یدو، تک تیرانداز و مهران، باوجود ساخت استاندارد و کیفیت قابل قبول، فیلمهای ارگانی هستند و توسط نهادهای دولتی تولید شدهاند (یدو از سوی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، تکتیرانداز از سوی بنیاد فرهنگی روایت فتح و انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس و مهران از سوی بنیاد سینمایی فارابی). مورد دیگر اینکه هم سروشکل این فیلمها و هم سازوکار ارگانهای تولیدکننده آثار که باوجود ارزشهایی چون تولید محتوای سالم و دغدغهمند، کمتر به گیشه فکر میکنند و عموما سود در تولید فیلمها اتفاق میافتد- و هم سابقه و سرنوشت نمونههای مشابه در سالهای قبل، حکایت از شکست آنها در گیشه درصورت اکران عمومی داشت و این فیلمها بدون تعارف در رقابت با فیلمهایی از سینمای تجاری و بدنه که به هر طریقی و با انواع زرق و برقها، سعی در جذب مخاطب و سرگرمکردن او دارند، در بحث فروش حرفی برای گفتن نداشتند.
وضعیت کرونایی و اوضاع اسفبار اکران عمومی سینما و اکران کجدار و مریز آنلاین را هم اگر درنظر بگیرید، به عاقبت بهخیری فیلمهای یدو، تک تیرانداز و مهران بیشتر پی میبرید. درواقع در چنین شرایطی، اتفاقا تصمیم و اقدام رسانه ملی برای خرید پخش تلویزیونی این آثار، بهترین کار ممکن و حرکتی در جهت شانیت سینمای ارزشی و دفاع مقدس در بلبشوی وضعیت سینما و اوضاع نابسامان اکران بود. رسانه ملی سراغ فیلمهای مهم و ارزشمندی رفت که در سازوکار بیمار اکران سینمای ایران، یا جایی برای عرضه و ارائه پیدا نمیکردند یا در صورت پخش، شانسی برای خوب دیده شدن و فروش بالا و حتی متوسط نداشتند. اما حالا و در همین دو بار پخش تلویزیونی، به خوبی و توسط مخاطب چند میلیونی رسانه ملی دیده شدند و به اهداف خود برای ارتباط با مخاطبان گسترده و تاثیرگذاری آنها دست یافتند.
این تصمیم و اقدام ارزشمند تلویزیون و البته استقبال و همراهی صاحبان این آثار، ضمن تاکید بر خط مشیهای همیشگی رسانه ملی میتواند آغاز یک دوران تازه باشد. دورانی که هر فیلم سینمایی مهم، درست و استانداردی که برای مخاطبان ارزش و احترام قائل باشد و فضای سالم و متناسب خانواده و مطابق سبک و سیاق زندگی و ارزشهای ایرانی- اسلامی باشد، میتواند از حمایت تلویزیون برخوردار شود و با خرید حق پخش تلویزیونی این آثار، هم موجب رضایت مخاطبان گسترده و میلیونی را فراهم کند و هم آن فاصله ایجاد شده میان تلویزیون و سینمای ایران در سالهای اخیر را کمتر نماید.
ذکر این نکته بدیهی هم ضروری است که فیلمهای سینمای مستقل به ویژه آثار تجاری و سرگرم کننده، نمیتوانند و نباید جزو انتخابهای اینچنینی تلویزیونی برای پخش باشند، چرا که فارغ از بحث محتوایی و جدا بودن سلیقه و سیاست این فیلمها با ملاحظات رسانه ملی، ظرفیتهای بالقوه فروش آنها در گیشه سینما ملاک است و فیلمهایی که امکان فروش و دیده شدن مناسب در سالنهای سینما را دارند، باید ابتدا در همان فضا به نمایش درآیند.
نگرانی درباره قاچاق
قاچاق فیلمهای سینمایی، یکی از مسائل و مشکلات شایع و همیشگی سینمای ایران است. البته این مساله تنها منحصر به سینمای ایران نیست و در جهان هم وجود دارد، اما بازوهای حمایتی و قوانین سفت و سخت، باعث میشود شدت این مشکل بسیار کمتر از سینمای نحیف و کمجان ایران باشد که ضرباتی اینچنینی و مواردی چون قاچاق فیلم، راحتتر آن را از پا درمیآورد. درحالی که هنوز قاچاقچیان سینمایی در سینما و شبکه نمایش خانگی و اکران آنلاین جولان میدهند، انتشار خبر پخش تلویزیونی فیلمهای یدو، تکتیرانداز و مهران، از همان ابتدا نگرانیهایی را درباره احتمال قاچاق این آثار مطرح کرد. از جمله تهیهکننده یدو که در مصاحبهای از مردم خواسته بود تا کمک کنند فیلم قاچاق نشود. محمدرضا مصباح به مهر گفته بود: «پخش فیلم از تلویزیون سهم و بضاعت ما بود تا حال مردم را خوب کنیم و بهترین فیلم جشنواره را در اختیار تلویزیون بگذاریم. میخواهیم که مردم سهم خود را ایفا و کمک کنند تا از قاچاق فیلم جلوگیری شود.»
محمدیاشار نادری، مدیرعامل بنیاد روایت فتح هم باوجود اینکه نوشت: «بنیاد فرهنگی روایت فتح برای خوشنودی مردم، آنچه داشته است را در طبق اخلاص گذاشته و فیلم برگزیده بخش نگاه ملی (تک تیرانداز) را بدون چشمداشت اکران راهی خانههای مردم میکند.» اما حتما نگرانیهایی درباره قاچاق این فیلم داشت. اتفاق نامبارکی که باوجود همه پیشبینیها رخ داد و فعلا و تا زمان نوشتن این گزارش، تکتیرانداز (یکی از سه فیلم سینمایی نوروزی که پیش از اکران سینماها در تلویزیون پخش شدند)، تنها سه روز بعد از پخش تلویزیونی سر از بازار قاچاق دربیاورد. در چنین شرایطی بعید نیست که نسخههای قاچاق یدو و مهران هم عرضه شود.
بحث قاچاق فیلمها، حتی آثاری که صرفا در سالنهای سینما عرضه میشوند را هم تهدید میکند، چه رسد به اینکه فیلم برای پخش در اکران آنلاین و نمایش از تلویزیون در نظر گرفته شود؛ چرا که با توجه به نرم افزارها و امکانات موجود، امکان ضبط آثار و انتشار آنها به راحتی میسر است. یکی از دلایل اصلی طفره رفتن صاحبان بسیاری از فیلمهای سینمایی از اکران آنلاین، همین خطرات بالقوه ضبط و عرضه قاچاق آثار است که ضررو زیانهای مالی جبرانناپذیری به همراه دارد. باوجود مزایای پخش تلویزیونی آثار سینمایی، خطر قاچاق را هم نباید دست کم گرفت و حتما باید فکری برای صیانت از فیلمها کرد.
سعید خانی از پخش کنندههای فعال عرصه سینما هم اخیرا در گفتوگویی با ایسنا درباره قاچاق فیلمهای سینمایی بعد از پخش تلویزیونی اظهارنگرانی کرد. او گفت: «همان طور که اکران آنلاین نتوانست سرمایههای تولید را برگرداند و فیلمها سریع قاچاق میشدند، اینجا هم این اتفاق میافتد ولی امیدوارم سازمان صدا و سیما دستکم بودجه خوبی را در نظر بگیرد تا بیش از این به فیلمها آسیب وارد نشود.»
به جز نگرانی درباره قاچاق فیلمها در پخش تلویزیونی، بحث افت کیفیت آثار هم مطرح شد و ظاهرا تفاوتهای مختصات فنی پخش سینما و تلویزیون باعث شد مخاطبان، در یک مورد فیلم را در تلویزیون با کیفیت پایینتری ببینند. این مورد البته تنها در پخش اول فیلم یدو در روز ۶ فروردین اتفاق افتاد و کیفیت تصویر و رنگ این فیلم در مقایسه با جشنواره فیلم فجر افت کرده بود اما این مشکل در پخش بعدی برطرف شد.
مورد قابل اشاره دیگر اینکه، صحبتهایی درباره اکران عمومی این فیلمها (یدو، تکتیرانداز و مهران) هم بعد از پخش تلویزیونی آنها مطرح است. به عنوان مثال تهیهکننده یدو عنوان کرده که «ما حتما به اکران سینمایی فیلم هم فکر میکنیم. بالاخره برخی مخاطبان سینما اصرار دارند فیلم را بر پرده سینما ببینند.» درحالی که همان طور که اشاره شد، اولا این فیلمها بدوا و حتی پیش از نمایش در تلویزیون هم، بخت چندانی برای اکران و به عبارت بهتر اکران موفق نداشتند، دوم اینکه حالا بعد از پخش تلویزیونی و تماشای رایگان، مخاطبان برای دیدن این فیلمها هزینه کنند و به سینما بروند؟ دست بالا شاید بتوان درباره این آثار به اکران آنلاین فکر کرد، اما اکران عمومی آنها در سالنهای سینما، منطقی نیست و با سازوکار اکران هم مطابقت ندارد.
منبع: علی رستگار - سینما / روزنامه جام جم