به گزارش گروه حوادث سایت جام جم آنلاین، وقتی این زوج در مقابل قاضی دادگاه خانواده قرار گرفتند، مرد جوان درباره ماجرای زندگیاش گفت: من و رزیتا با هم همسایه بودیم. از بچگی به هم علاقه داشتیم و وقتی بزرگتر شدیم احساس کردیم هیچوقت نمیتوانیم بدون هم زندگی کنیم. برای همین ۱۴ ماه پیش ازدواج کردیم. آن زمان خانوادههایمان مخالف بودند؛ بهخصوص خانواده رزیتا. با این حال چون عاشق هم بودیم، هر طور بود آنها را راضی کردیم و زندگی مشترکمان آغاز شد. من و رزیتا هیچوقت با هم اختلافی نداشتیم. ما عاشقانه در کنار هم زندگی کردیم. من بهترین لحظات عمرم را در کنار رزیتا سپری کردم اما از چند وقت پیش که خانواده رزیتا موضوع مهاجرت را مطرح کردند، همه چیز در زندگی ما زیر و رو شد. آنها گفتند که قصد دارند برای ادامه زندگی به خارج از کشور بروند. پدر و مادر رزیتا در کمال ناباوری گفتند رزیتا هم باید همراهشان برود. پدر رزیتا گفت اگر همسرم را دوست دارم باید با او به خارج از کشور بروم. خیلی شوکه شدم. من نمیتوانم از کشور خارج شوم و نمیتوانم در کشور دیگری زندگی کنم. کار و همه زندگی من اینجاست. چطور میتوانم در یک کشور غریب به زندگیام ادامه دهم. برای همین مخالفت کردم، اما هرچه مخالفت کردم فایدهای نداشت. آنها اصرار داشتند که به زور در خارج از کشور زندگی کنیم. حتی رزیتا هم نتوانست آنها را راضی کند. همه تلاشهایمان بیفایده بود. آنها زندگی را برایمان به جهنم تبدیل کردند. هر روز عذاب کشیدیم. هر روز دعوا و درگیری داشتیم. پدرزن و مادرزنم کوتاه نیامدند. کمکم رزیتا هم رفتارش عوض شد. میگفت دیگر از این دعواها خسته شده و میخواهد با خانوادهاش به خارج از کشور برود. این شد که تصمیم گرفتیم از هم جدا شویم تا رزیتا همراه خانوادهاش به خارج از کشور برود.
در ادامه همسر این مرد نیز به قاضی گفت: پدر و مادرم اجازه نمیدهند من و سامان بهراحتی در کنار هم زندگی کنیم. آنها وقتی حرفی را بزنند هیچکس نباید با آنها مخالفت کند. من سامان را دوست دارم، اما مجبورم از او جدا شوم. چون میدانم که او در خارج از کشور نمیتواند زندگی کند. من هم نمیتوانم به خانوادهام نه بگویم. میدانم اگر مخالفت کنم تا آخر عمر باید تاوان پس بدهم. حتی سامان هم بدبخت میشود. پدر و مادرم نمیتوانند از من دور بمانند. از طرفی سالها برای مهاجرت تلاش و از چند سال پیش اقدام کردند. همه آرزو و رویایشان زندگی در خارج از کشور بود. حالا که همه چیز جور شده، من نمیتوانم مانع رفتنشان شوم. برای همین با وجود اینکه سامان را دوست دارم، مجبورم از او برای همیشه جدا شوم.
در پایان نیز قاضی سعی کرد این زوج را از جدایی منصرف کند، ولی وقتی اصرار آنها را دید، رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد. او از این زوج خواست که در فرصت بهدست آمده با یک مشاوره خانواده مشورت کنند، شاید مشکلشان حل شود.
دخالت، حمایت نیست!
سارا شقاقی، روانشناس در این باره میگوید: گاهی اوقات دخالت خانوادهها میتواند یک زندگی بدون اختلاف و مشکل را از هم بپاشد. گاهی اوقات بعضی از خانوادهها فرق حمایت و دخالت را متوجه نمیشوند. برای همین به خود اجازه میدهند هر محبت، مهربانی و دلسوزی را که به نظر خودشان واقعی و بجا و ضروری است به زبان بیاورند و نشان دهند. چنین والدینی حتی توقع دارند که در قبال این دلسوزیها و مهربانیها مورد قدردانی هم قرار بگیرند. همین بایدها و توقعات و انتظارات در بستر برخی خانوادهها باعث بروز مشکلات بین زوجهای جوان میشود.
معمولا دخالت بیجای خانوادهها مشکلات زوجها را بیشتر میکند، اما مسالهای که در برخی از موارد به فروپاشی زندگی مشترک منجر میشود، طرز برخورد با دخالت خانواده است. زن و شوهر میتوانند با انتخاب برخورد درست دخالت خانواده را کاهش دهند و از بروز اختلافات میان خودشان نیز جلوگیری کنند. از طرفی دلایل دخالت اطرافیان در زندگی زناشویی میتواند ریشه در ویژگیهای شخصیتی و رفتاری خاص زوج داشته باشد. بهگونهای که اطرافیان و بهخصوص والدین به توانایی زوجهای جوان برای اداره زندگی اعتماد نداشته باشند. آنها معمولا دخالت در زندگی آنان را صحیح میدانند. برای همین زوجهایی که مهارتهای حل مساله یا قدرت تصمیمگیری ندارند و در برخورد با مشکلات زندگی از اعتماد بهنفس پایینی برخوردار هستند، شرایط را برای دخالت اطرافیان در زندگی زناشویی فراهم میکنند و همین مساله زندگی آنان را تحت تاثیر قرار میدهد.
سیما فراهانی - ضمیمه تپش / روزنامه جام جم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
بازگشت ترامپ به کاخ سفید چه تاثیری بر سیاستهای آمریکا در قبال ایران دارد؟
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
رضا جباری: درگفتوگو با «جام جم»:
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم: