به گزارش گروه
حوادث جام جم آنلاین، بلافاصله فیلمهایی در فضای مجازی منتشر شد که نشان میداد هواپیما در حالی که آتش گرفته از آسمان درحال سقوط است.
در نصف روز تمام پیکرها از محل حادثه جمعآوری شد. بعد از آن گمانهزنیها درباره علت سقوط آغاز شد. در این پرواز بسیاری از ایرانیان ساکن کانادا و دانشجویانی که در اوکراین تحصیل میکردند، حضور داشتند که در تعطیلات سال نو میلادی به ایران آمده و حالا قصد بازگشت داشتند. با انتشار چند فیلم جدید و جنجالی، ادعا شد که هواپیما بر اثر اصابت موشک ساقط شده است، موضوعی که چندباره از سوی مسؤولان هواپیمایی کشور تکذیب شد که با همراهی کارشناسان همراه بود.
سرانجام پس از ۷۲ ساعت بررسی و تحقیق همهجانبه، ستادکل نیروهای مسلح اعلام کرد به علت خطای انسانی دو موشک پدافند به سمت هواپیما شلیک شده و باعث سقوط آن شده است.
در این شماره از تپش که به بررسی حوادث دیماه اختصاص دارد سراغ خانواده سرنشینان هواپیما و امدادگران رفته و آخرین وضعیت رسیدگی به پرونده را از زبان دادستان نظامی تهران تشریح کردهایم.
با گذشت یک سال از ماجرا برخی خانوادهها همچنان تمایلی به صحبت ندارد و می گویند؛ نه شکایت کردهاند و نه تمایلی به این کار دارند. پدر یکی از قربانیان میگوید: در این مدت از سازمانهای مختلف سراغ من آمدند و بحثهایی برای دلجویی و حتی پیگیری قضایی پرونده مطرح کردند اما من قبول نکردم. این کارها بچه مرا زنده نمیکند. نه شکایت میکنم و نه دنبال غرامت هستم.
خانواده دیگری هم از رسانهها گلایه دارد و میگوید: در این یک سال ما و عزیرانمان فراموش شده بودیم و حالا که سالگرد حادثه رسیده به فکر ما افتادهاند. اجازه بدهید با درد خودمان سر کنیم. خانوادههای دیگر هم با اینکه دل پر دردی دارند، ترجیح میدهند درباره این ماجرا صحبتی نکنند .
در ادامه این گزارش پای صحبتهای دو امدادگری نشستیم که با گذشت یک سال هنوز عملیات جستوجو را ثانیه به ثانیه به خاطر دارند. امیر رضایی امدادگر و عضو تیم واکنش سریع هلال احمر به تپش میگوید: ساعت ۶ و ۳۰ دقیقه روز هجدهم دی ماه بود که آماده میشدم برای شیفت به محل کار بروم، فرمانده با من تماس گرفت که حادثه سقوط هواپیما داریم.
به میدان فردوسی رفتم و از آنجا همراه دیگر امدادگران، تا محل حادثه را ۲۵ دقیقهای طی کردیم. محل حادثه، محوطه بزرگی بود و حداقل ۶ تا ۷ باغ شخصی مردم را شامل میشد. من ۱۳ سال امدادگر جاده بودم و تصادفات زیادی دیدم که حتی منجر به قطع عضو شده بودند اما با ورود به محل سانحه اولین چیزی که دیدم، پیکرهای نیم تنه بود که در محل سقوط دیده میشد.
همان لحظات اولیه که مطمئن شدیم کسی در این حادثه زنده نیست شروع به جمعآوری پیکرها کردیم، محل افتادن پیکرها بسیار وسیع بود و حتی از روی درختان باغها اجساد را جمع میکردیم.
در قسمتی که ما مشغول عملیات بودیم کمکم خانوادهها حضور پیدا کردند و از امدادگران سراغ بچههایشان را میگرفتند، خیلیها میگفتند بچه ما زنده است، نشانی میدادند اما ما نمیتوانستیم جواب آنها را بدهیم .
حجم حادثه به قدری زیاد بود که قدرت جوابگویی به خانوادهها را نداشتیم. بعد از پایان عملیات جمعآوری اجساد، کار جمعآوری لوازم همراه مسافران آغاز شد، چند دفترچه خاطرات مسافران را دیدم که از آرزوهایشان نوشته بودند و با خدا درددل کرده بودند.
اسباب بازی کودکان را دیدم که ما را بهشدت تحتثاثیر قرار داد. یکی از صحنههایی که مرا بهشدت ناراحت کرد و حتی برای آن اشک ریختم، دیدن پیکر کودکان بود، ما به حوادث زیادی اعزام شدهایم اما من و تمام همکارانم که فرزند داریم، وقتی کودکی دچار حادثه میشود یا جانش را از دست میدهد، بهشدت تحتتاثیر قرار میگیریم.
وقتی پیکر مسافران کودک این سانحه را دیدم،تحتتاثیر قرار گرفتم. عملیات امداد از ساعت ۶و ۳۰ دقیقه آغاز شد و تا ساعت ۱۴ ادامه داشت ولی به دلیل حجم حادثه و دلخراش بودنش انگار ساعتهای زیادی آنجا بودیم.
حامد علیخانی عضو تیم واکنش سریع هلال احمر و مسؤول یکی از تیمهای فعال در حادثه سقوط هواپیمای اوکراینی که به عنوان اولین تیم امدادی بعد از نیروهای هلالاحمر شهریار به محل سقوط بوئینگ رسید، در مورد روز سقوط و مشاهداتش از صحنه حادثه به تپش گفت: آن روز شیفت کاری من بود، دو دقیقه بعد از سقوط هواپیما روی شبکه بحران موضوع اعلام شد و ما به سمت محل سانحه راه افتادیم.
وقتی به محل حادثه رسیدیم هوا گرگ و میش بود و مه صبحگاهی با دود و آتش در صحنه عجین شده بود. ما از سمت شهرکهای مسکونی وارد محل سانحه شدیم و بهجز ما فقط امدادگران شهریار و آتش نشانی حضور داشتند. صحنه سانحه دست نخورده و شبیه فیلمهای ترسناک بود، زمین تکه به تکه آتش گرفته بود. خودرو را که پارک کردیم و پیاده شدیم اولین صحنهای که دیدیم دو پیکر بود که روی نردههای یک باغ در محل سقوط ، افتاده بودند. در طول مسیر در حال چیدن نقشه امدادی بودیم و تکنیکها را مرور میکردیم، ولی آنچه میدیدیم تمام فکر و تکنیکهای ما را به فراموشی سپرد و ذهنیت ما را از حادثه پاک کرد.
من سابقه حضور در صحنه حادثه سقوط هواپیمای کاسپین در قزوین را داشتم اما این حادثه با آن فرق داشت، در حادثه قزوین محل حادثه محدود و بزرگترین عضو بدن که ما پیدا کردیم اندازه کف دست بود اما اینجا در تمام محیط پیکرها پخش شده بود؛ اجسادی که قابل شناسایی بودند.
اولین اقدام ما زنده پیدا کردن افراد است، برای همین جستوجو برای یافتن زندههای احتمالی را آغاز کردیم اما هرچه میگشتیم فقط جسد و خون بود. در همان لحظه برخورد هواپیما با زمین همه فوت کرده بودند و کسی زنده نمانده بود.
در لحظات اولیه فقط تیمهای خودمان حضور داشتند تا اینکه ساعت ۷ و ۴۰ دقیقه دیگر اکیپهای امدادی هم وارد شدند. با رسیدن تجهیزات جمعآوری اجساد، مشغول جمعآوری پیکرها شدیم، پیکرهایی که بیشتر نیم تنه و برخی از روی صورت قابل شناسایی بودند.
پراکندگی اجساد زیاد بود و ما مجبور شدیم هر تکه را داخل یک کاور قرار دهیم. برخی اندامها قابل تشخیص نبودند. ابتدا سه کیسه از اجساد کشف شد و در نقطهای قرار گرفت، بعد هم که اجساد به صورت کلی جمعآوری و در همان نقطه چیده شدند که در عکسهای منتشر شده از محل حادثه مشخص است. ما در حادثه سقوط هواپیمای کاسپین فقط ۱۵ کیسه جسد کشف کردیم، اما اینجا برخی چهرهها قابل تشخیص و اندامها سالم بودند.
حدود ساعت ۹ و ۳۰ دقیقه بود که متوجه شدیم خانواده سه نفر از سرنشینان هواپیما خود را به محل حادثه رساندهاند. صحنه عجیبی بود، ما خودمان عزادار سرنشینان بودیم و سعی کردیم سمت خانوادهها نرویم، چرا که پاسخی نداشتیم به آنها بدهیم.
در محل سقوط هواپیما وسایلی جمعآوری کردیم که ناراحتی ما را چند برابر کرد. از قبیل کفشهای کودکانه، عروسک، بلیت مسافران و...
سیر رسیدگی قضایی به پرونده
با گذشت یک سال از سانحه ،پرونده در مرحله رسیدگی قرار گرفته است. سخنگوی دستگاه قضا در آخرین نشست خود با خبرنگاران درباره این پرونده گفت: در مورد جانباختگان این حادثه اقدامات اولیه برای پرداخت خسارت انجام شده و آنچه متوجه ماست رسیدگی قضایی منجر به وقوع این سانحه است.
بلافاصله پرونده قضایی تشکیل و تحقیقات مفصل و کارگروههای متعدد برگزار شد و چون نیازمند بازخوانی جعبه سیاه هواپیما بودیم، این جعبه سیاه خارج از ایران با حضور نماینده جمهوری اسلامی ایران بررسی و نتیجه آن در اختیار بازپرس پرونده قرار گرفت.
اسماعیلی اظهارکرد: تحقیقات این پرونده تکمیل شده و تا پایان دی ماه این پرونده رسیدگی میشود و البته پیش از این هم جلسات متعددی با خانوادههای جانباختگان داشتیم و گزارشات سانحه و شبیهسازی این سانحه در اختیار خانوادهها قرار گرفته است.
خطای مشهود و روشن عامل انسانی دادستان نظامی استان تهران هم جزئیات رسیدگی قضایی به این پرونده را اعلام کرد و از بازداشت تنها یک متهم در این پرونده خبر داده و میگوید بقیه متهمان با تودیع قرار وثیقه آزاد هستند.
غلامعباس ترکی در مورد آخرین نتایج تحقیقات گفت: دو پرواز شبیهسازی سانحه انجام شد و ۴۰ متخصص پس از بررسی دقیق زوایای این حادثه نظر خود را اعلام کردند. بر اساس گزارش کارشناسان،بررسیهای سازمان هواپیمایی کشور و نتایج حاصل از عملیات شبیهسازی، سامانه پدافندی بعد از آخرین جابهجایی تاکتیکی، موقعیت شمال سامانه را به علت فراموشی تنظیم نمیکند و به همین دلیل اهداف را در صفحه رادار با تغییر فاحش موقعیت مشاهده میکرده است.
کاربران سامانه در واقع هواپیمای اوکراینی را به عنوان جسم پرنده در خارج از مسیر باند پروازی میدیدند و چون رادار آن قادر به تشخیص هواپیما از سایر اجسام پرنده نبوده، وضعیت برای آنها اینگونه تداعی میشود که هدف متخاصمی به سمت تهران در حال حرکت است و هنگامی هم که درصدد کسب تکلیف از شبکه پدافندی برمیآیند، به دلیل عدم برقراری ارتباط و مبادله پیام، فرمانده با اعتقاد به کمی زمان مقابله با خطر، شخصا تصمیم به شلیک میگیرد.
تفکیک خطای انسانی از خطای سیستمی در وقوع این سانحه ضروری است. خطای عامل انسانی که موجب وقوع سانحه شده خیلی مشهود و روشن است، ولی با ضعف و اشکالی در خود سامانه، دستورالعملها و ساختارهای شبکه پدافندی کشور و هواپیمایی کشوری مواجه نشدیم و معتقدیم به رغم سخت بودن تصمیمگیری به دلیل فضای حاکم در شب حادثه، اگر کاربر و فرمانده سامانه دقت لازم را به خرج میداد این حادثه اتفاق نمیافتاد.
دادستان نظامی استان تهران در مورد برخی از شایعات مطرح شده هم گفت: فرضیههایی که درباره حمله سایبری، هک سامانه پدافندی، اختلال در سامانههای هواپیما و شبکه پدافندی مطرح شد، با دلایل متقن به اثبات نرسید.
تپش ضمیمه حوادث روزنامه جام جم