او 8 آذر 89 در 44سالگی توسط عوامل بیگانه ترور و به شهادت رسید. در طول این سالها چند مستند و کار کوتاه از زندگی این شهید تولید و روانه آنتن شده، اما سریالی درباره زندگی او ساخته نشده بود تا اینکه معاونت امور استانهای سازمان صداوسیما با همکاری صداوسیمای مرکز زنجان دست بهکار شد و زندگی این شهید را دستمایه ساخت یک سریال تلویزیونی قرار داد.
این سریال که مراحل تصویربرداری را سپری میکند به کارگردانی حسین تبریزی و تهیهکنندگی مصطفی علمیفرد تولید میشود و این روزها گروه در دانشگاه شهید بهشتی مشغول ضبط هستند.
پیش از این لوکیشنها در شهرک سینمایی غزالی و شهر زنجان بود. تصویربرداری سریال «صبح آخرین روز» از زنجان شروع و بخشهای دوران کودکی و نوجوانی شهید شهریاری ضبط شده است؛ البته داستان سریال یک سال قبل از تولد این شهید و از اواسط دهه40 آغاز میشود.
نقش شهید شهریاری را در خردسالی، کودکی و نوجوانی بازیگرانی از استانهای مختلف بازی میکنند و در بزرگسالی کاوه خداشناس این نقش را به عهده دارد.
سپیده خداوردی هم نقش دکتر بهجت قاسمی، همسر شهید شهریاری را بازی میکند. همچنین مهران رجبی، افسانه ناصری، اردشیر رستمی، زهرا سعیدی و... همراه جمعی از بازیگران زنجانی به ایفای نقش میپردازند.
فیلمنامه این مجموعه را فاطمه حیدری و حسن عطارها نوشتهاند. با تهیهکننده، کارگردان و بازیگران این اثر که در 30 قسمت 45دقیقهای تولید میشود به گفتوگو نشستهایم تا آخرین جزئیات از این اثر را ارائه بدهیم.
زندگی شهدا بارها دستمایه ساخت سریالهای تلویزیونی قرار گرفته و ما مجموعههایی درباره شهیدان شیرودی، بابایی و... داشتهایم. زندگی شهید شهریاری تا چه میزان بار دراماتیک داشت که شما آن را تهیهکنندگی کردید؟
من زنجانی و همشهری شهید شهریاری هستم و به این موضوع افتخار میکنم. فارغ از بحث شهدا که ضرورت دارد آثار سینمایی و تلویزیونی برایشان ساخته شود، شهید شهریاری جایگاه علمی بسیار شاخصی داشتند و در خط دانش مبارزه میکردند به همین دلیل ما تصمیم گرفتیم اثری درباره این شهید بسازیم. وقتی وارد فاز تحقیقاتی برای زندگی شهید شهریاری شدیم، احساس کردیم زندگی این شهید همراه با لحظات متفاوتی بوده که قابلیت ساخت یک اثر نمایشی را دارد. در واقع به لحاظ بار دراماتیک این پتانسیل را داشت؛ البته ما علاوه بر زندگی شهید به فضاهای علمی و سیاسی کشور هم اشاره میکنیم و این موضوعات را مورد بررسی قرار میدهیم.
قصه سریال صبح آخرین روز از چه مقطعی از زندگی شهید شهریاری شروع میشود؟
قصه از یک سال از قبل تولد شهید یعنی اواسط دهه40 آغاز شده و تا سال 98 ادامه پیدا میکند؛ یعنی ما قصه را در سال 89 و زمان شهادت ایشان تمام نکردیم، بلکه قصه ادامه خواهد داشت.
نقش شهید شهریاری از دوران طفولیت تا شهادت را چند بازیگر ایفا میکنند و آیا بازیگران از زنجان و تهران انتخاب شدهاند یا استانهای دیگر را هم درگیر کار کردهاید؟
برای شخصیت شهید شهریاری چند نفر را انتخاب کردیم که از 6سالگی تا مقطع شهادت را ایفا میکنند. بخش خردسالی شهید را پسری از تهران بازی میکند و برای بخش نوجوانی، فردی را از قم انتخاب کردیم و برای بخش کودکی از استان چهارمحال وبختیاری انتخاب شد. بزرگسالی شهید را هم کاوه خداشناس بازی میکند. در مجموع بعضی بازیگرانی که بخشهای خردسالی، کودکی و نوجوانی شهید را بازی میکنند، سابقه کار دارند و برخی دیگر نه، اما بیشتر مدنظر داشتیم که بهلحاظ چهره بازیگران در همه دورهها به هم شباهتهایی داشته باشند.
از چند بازیگر تست گرفتید؟
بالای 200 نفر.
چطور به انتخاب کاوه خداشناس برای جوانی و بزرگسالی شهید شهریاری رسیدید؟
ما به دنبال بازیگری بودیم که عقبه مثبت بازیگری و همچنین به لحاظ فیزیک و نوع خصوصیات رفتاری شباهت داشته باشد؛ البته منظورم این نیست که یک بازیگر خوب است یا بد، زیرا ما در جایگاه تشخیص نیستیم و فقط میخواستیم بازیگری باشد که برای مردم دوستداشتنی و عقبه بازیهایش مشخص باشد.
آیا به همه مستندات زندگی شهید شهریاری وفادار بودید یا این که داستانکهایی به کار اضافه کردید تا بار دراماتیک قصه را افزایش بدهید؟
زندگی شهید شهریاری ظرفیت بار دراماتیک داشت و ما سعی کردیم به مستندات وفادار باشیم تا حق مطلب را درست ادا کنیم. برخی مواقع بخشهایی از زندگی این شهید را ادغام کردیم، ولی در مجموع اتفاقات زندگی ایشان برای پرداخت به آن کم نبود.
در حال حاضر چه میزان از سریال را ضبط کردهاید؟
گروه در دانشگاه شهید بهشتی مشغول ضبط هستند و 50درصد این سریال 30قسمتی ضبط شده است.
برای انتخاب کارگردان چه معیارهایی در نظر گرفته بودید و چطور به انتخاب حسین تبریزی رسیدید؟
در گذشته با حسین تبریزی همکاری داشتم و چند تلهفیلم و سریال با هم ساختیم. برای ساخت یک اثر، شناخت از همدیگر خیلی مهم است. ضمن این که آقای تبریزی سریالهای مناسبتی در کارنامهشان زیاد دارند و با توجه به اینکه فضای سریال شهید شهریاری سنگین و حزنانگیز است، باید کارگردانی انتخاب میشد که نسبت به این فضا اشراف داشته باشد. بنابراین کارگردانی را به حسین تبریزی که با ساخت فضاهای مذهبی آشناست، سپردیم. در مجموع سریال شهید شهریاری دلی است و باید همه دلسوزانه پای اثر باشند.
وقتی کارگردانی سریال شهید شهریاری پیشنهاد شد چقدر با زندگی این شهید آشنا بودید و برایتان دغدغه بود تا چنین اثری را بسازید؟
90درصد کارهایی که من ساختهام، مناسبتی، مذهبی و خاص بوده و کلا در این زمینه کار میکنم. وقتی قرار شد قصه زندگی شهید شهریاری را در قالب سریال صبح آخرین روز بسازم، بسیار با انگیزه جلو آمدم و علاقهمند بودم که برای این شهید والامقام بتوانم کاری انجام بدهم و با توجه به اینکه دور از تخصص من هم نبود باعلاقه این کار را پذیرفتم. همچنین کارهایم علاوه بر اینکه فضای مناسبتی دارد در گونه ملودرام بوده و سریال زندگی شهید شهریاری هم بهگونهای میسازیم که برای مخاطبان بار دراماتیک جذاب داشته باشد. فیلمنامه سریال هم بسیار لطیف و شاعرانه نوشتهشده و به بیوگرافی زندگی شهید میپردازیم. درمجموع همه عوامل باجان و دل کار میکنند.
با توجه به اینکه شما دستی در نگارش هم دارید، آیا تغییراتی در فیلمنامه دادید یا اینکه کاملا به فیلمنامه وفادار بودید؟
وقتی فیلمنامه ای نوشته میشود تا زمان اجرا، تغییرات اجرایی پیدا میکند و نه تغییرات محتوایی. بهعنوانمثال در سکانسی، فیلمنامه نویس نوشته صحنه مربوطه در سالن عظیم ضبط شود، اما به دلیل محدودیتهای تولید نمیتوانیم در یک سالن ضبط کنیم و مکان دیگری را جایگزین میکنیم. بنابراین تغییرات به این شکل خواهد بود. محتوا کم یا زیاد نمیشود، اما اجرای برخی سکانسها ممکن است تغییراتی داشته باشد.
قبل از شروع ساخت سریال با خانواده شهید شهریاری صحبت کردید تا توصیههای آنها را در کار لحاظ کنید، زیرا گاهی شاهدیم در چنین آثاری بعد از پخش با اعتراض از سوی خانواده شهید روبهرو میشویم؟
بله. ما چند جلسهای با همسر شهید شهریاری خانم دکتر قاسمی و مادر، برادر و خواهر شهید هم ملاقات داشتیم و با آنها صحبت کردیم که آنها را در جریان حس و حال کار قرار بدهیم تا اتفاقات برایشان ملموس باشد. ضمن اینکه سعی کردهایم به مستندات زندگی شهید شهریاری وفادار باشیم و نعل به نعل فیلمنامه جلو برویم. البته باید تأکید کنم درام فیلمنامه منسجم است و تلاش میکنیم تا سریال موردتوجه مخاطبان قرار بگیرد.
برای نقش جوانی و بزرگسالی شهید شهریاری از کاوه خداشناس بهره بردهاید، آیا گزینههای دیگری برای این نقش داشتید یا نه؟
ابتدا میخواستیم از بازیگران تئاتر استفاده کنیم که برای مردم ناشناس هستند و آنها را شبیهسازی کنیم. اما بعد احساس کردیم بهتر است بازیگری انتخاب شود که درونیات شهید را درست دربیاورد و به لحاظ چهره و فیزیک به شهید نزدیک باشد. به همین دلیل به انتخاب کاوه خداشناس رسیدیم که با گریم بین 60 تا 70 درصد نزدیک به شهید شده است. خوشبختانه انتخاب خوبی بود و کاوه خداشناس هم به بهترین شکل از پس نقش برآمده است.
آیا برای ساخت سریال از بازیگران زنجانی هم استفاده کردهاید؟
ما از یک سال قبل از تولد شهید شهریاری قصه را شروع کردیم. نقش مادر این شهید در مقطع 30 سالگی را یک بازیگر خانم از زنجان بازی کرده است و میانسالی این نقش تا زمان شهادت را زهرا سعیدی بازی میکند. سعی کردهایم انتخاب بازیگران بهگونهای باشد که چهرهها باهم قرابت داشته باشند. حتی بازیگرانی که نقش شهید شهریاری را از خردسالی تا بزرگسالی بازی میکنند، شبیه هم هستند. همچنین بخشی از قصه را که در دهه 40 تا 60 میگذرد از بازیگران زنجانی استفاده کردهایم و دهه 70 تا 80 هم بازیگران نامآشنا حضور دارند و برای دهه 80 تا 90 قصه سراغ بازیگران طراز اول رفتهایم.
بخشی از سریال در دهه 40 تا 60 رخ میدهد و معماری شهر زنجان در امروز متفاوت از زمان گذشته است. برای این بخشها از چه راهکارهایی استفاده کردهاید؟
این بخشها را با سختی ضبط کردیم. چون بافت شهر زنجان نسبت به گذشته تغییر کرده، به همین دلیل در فضای قصه خیلی محدودیت داشتیم. تا جایی که میتوانستیم سراغ بافت سنتی رفتیم و برای صحنههای خارجی به شهرک غزالی. درمجموع افتخار میکنم که توفیقی نصیبم شد تا بتوانم سریالی درباره زندگی شهید شهریاری بسازیم. همه با تمام توان و انرژی برای این پروژه وقت گذاشتهایم تا این اتفاق میمون بیفتد و از این طریق بتوانم احساس دینی را که نسبت به شهید دارم تا حدی ادا کنم.
اطلاعات درباره زندگی شهید شهریاری: وقتی بازی در اثری به من پیشنهاد میشود، نگاه میکنم تا چه میزان فضای نقش چالشی است. هر چه میزان چالشی بودن نقش بیشتر باشد، مسلما برایم جذابتر است. وقتی نقش شهید شهریاری در سریال صبح آخرین روز به من پیشنهاد شد، تحقیقات میدانیام را شروع کردم و علاوه بر مطالعه بیشتر درباره شهید، با همسر و خانواده شهید صحبت کردم تا بیشتر از رفتارها و منش این شهید بدانم و درست اجرا کنم. همچنین با دوستان و همکاران او همکلام شدم تا در جریان جزئیات شخصیتی شهید شهریاری قرار بگیرم. این مطالعه فقط به قبل از تولید سریال منتهی نشده و در حین سریال هم ادامه دارد. خروجی نهایی این اتفاق هم همان است که جلوی دوربین اجرا میکنم. تلاش کردهام کاملا به روحیات شهید نزدیک شوم و این نقش را باورپذیر و قابل لمس برای مخاطبان دربیاورم. یکی از ویژگیهای شهید این بود که روی اهدافش متمرکز بود و ساده زندگی میکرد و به ظواهر توجهی نداشت. این موارد را سعی کردهام دربازیام پررنگ کنم تا مردم بیشتر از شهید بدانند.
جذابیت ایفای شخصیتهای چهره در جامعه: مسلما بازیگران علاقهمند هستند که تجربه کارهای پرترهای را داشته باشند و شخصیتهای حقیقی و حقوقی را بازی کنند. من هم از این قاعده مستثنا نیستم. وقتی قرار شد نقش شهید شهریاری را بازی کنم در عین اینکه خوشحال بودم، نگران هم بودم، زیرا شخصیتهایی که مردم میشناسند باید با دقت بازی کرد، زیرا کوچکترین خطابه حرفوحدیثهای زیادی منجر میشود. خوشبختانه فیلمنامه بهدرستی زندگی این شهید را شخصیتپردازی کرده و با هوشمندی نوشتهشده است. ضمن اینکه در این سریال تورق تاریخی هم میبینیم. از سوی دیگر شهید شهریاری جزو دانشمندان هستهای بود و ترور او حتی نسبت به دیگر شهدا تفاوت داشت، به همین دلیل سعی میکنیم یک کار متفاوت دربیاوریم.
تعامل کارگردان با بازیگران: خدا را شکر تعامل صمیمانهای میان کارگردانان و بازیگران سریال حاکم است و همه خیلی خوب به هم کمک میکنیم. همه سعی کردهایم روی موضوع متمرکز باشیم و کارگردانان هم با ذهنی باز پذیرای نظرات ماست و اگر به بهبود کار کمک کند، حتما میپذیرد. ضمن اینکه فضای میزانسن ها و دکوپاژهای سریال تحسین برانگیز است و همه باانرژی کار میکنیم.
استفاده از لهجه ترکی برای بازی: در گپ و گفت هایی که قبل از شروع کار با کارگردان و تهیهکننده داشتم، تأکید کردند نمیخواهند با لهجه ترکی صحبت کنم، زیرا برای دوران خردسالی، کودکی و نوجوانی شهید شهریاری هم از لهجه ترکی استفادهنشده و به همین دلیل نیاز نیست من ترکی صحبت کنم. البته شهید شهریاری از خطه زنجان بود، اما در این سریال ما ترکی صحبت نمیکنیم.
حضور بازیگران نقش مقابل: نقش دکتر بهجت قاسمی، همسر شهید شهریاری را خانم سپیده خداوردی بازی میکند که او را از سالهای دور و از زمان دانشجویی میشناسم. خانم خداوردی بازیگر همراهی است. البته هنوز بخشهایی ضبط میشود که شهید شهریاری و همسرشان در دانشگاه هم دانشکدهای هستند و هنوز ازدواج نکردند. خوشبختانه گروه سازنده این سریال جوان و باانگیزه هستند و دلی کار میکنند تا بتوانند اثر قابل قبولی برای مخاطبان آماده کنند.
داشتن اطلاعات درباره زندگی شهید شهریاری قبل از نگارش: فیلمنامه این سریال را من به همراه آقای حسن عطارها نوشتهایم. مراحل تحقیق و نگارش دو سال طول کشید.
ابتدا اطلاعاتمان به اندازه عموم مردم بود و میدانستیم شهید شهریاری از شهدای علم هستهای هستند، اما وقتی قضیه جدی شد، شروع به تحقیق و نگارش کردیم و نشستهایی هم در سازمان اتمی داشتیم. ضمن اینکه سراغ خانواده شهید رفتیم. البته کارمان در ابتدا بسیار سخت و دشوار بود.
اما به مرور که جلو رفتیم راحتتر شد. در مجموع فراز و نشیبهای زیادی را در طول کار گذراندیم و وقتی بیشتر با زندگی شهید آشنا شدیم، متوجه خدمات ارزنده شهید شهریاری نسبت به ایران شدیم و اینکه این شهید بسیار گمنام در میان مردم است و باید درست معرفی شود. به همین دلیل سعی کردهایم سهم خودمان را ادا کنیم.
تقسیم کار به چه نحوی بود: من و آقای عطارها هر دو با هم مینوشتیم و بعد با هم صحبت میکردیم تا بهترین دیالوگها را انتخاب کنیم. خوشبختانه همکاری بسیار خوبی داشتیم و درباره بخشهای مختلف قصه با هم به صحبت مینشستیم تا با کمترین خطا کارمان را انجام دهیم.
سختیها و نگرانیهای نگارش فیلمنامه درباره زندگی شهدا: میتوانم بگویم که نگارش فیلمنامه سریال صبح آخرین یکی از سختترین کارهای زندگیام بود، چون کار هم تم امنیتی داشت و هم اینکه ملودرام اجتماعی است. در مجموع کار سختی بود، چون اطلاعاتمان در اینباره کم بود و باید تحقیقات بیشتری انجام میدادیم. بههرحال تا زمان پخش این نگرانی همراه من است که خانواده شهید و مردم سریال را دوست داشته باشند.
اردشیر رستمی با ایفای نقش شهریار در مجموعه تلویزیونی «شهریار» به کارگردانی کمال تبریزی در میان مردم شناخته شد. او در طول این سالها فقط در دو اثر سنیمایی بازی کرد و بیشتر در حوزه نویسندگی کتاب فعال است. او این روزها مشغول بازی در سریال شهید شهریاری است و در این سریال نقش پدر شهید را بازی میکند.
وی درباره ایفای نقش در این سریال میگوید: میرطاهر مظلومی، هنرمند خوب کشورمان من را به پروژه پیشنهاد کرده بود. البته همانطور که میدانید من خیلی کم بازی کردهام، اما وقتی قرار شد نقش پدر شهید شهریاری را بازی کنم با جان و دل این کار را انجام میدهم، زیرا همیشه نسبت به شهیدان احساس دین میکنم. شهید شهریاری اسوه، عارف و مظلوم بود و افتخار بزرگی است برایم که نقش پدر شهید شهریاری را بازی میکنم. البته همه مقاطع زندگی پدر شهید را با گریم بازی کردهام.
وی در پاسخ به این سوال که برایتان دشوار نبود گریمهای سنگین را تحمل کنید، توضیح میدهد: چرا سختیهای خودش را دارد. شاید باورتان نشود اما برخی مواقع گریم نقشم هفت تا هشت ساعت زمان میبرد، حتی یک روز بعد از کار به حدی خسته شده بودم که به دوستان گفتم گریم ریش را از روی صورتم برندارند و من طاقباز میخوابم، اما آن شب مرتب کابوس میدیدم که ریش از صورتم جدا شده است. به همین دلیل هراسان از خواب بیدار میشدم و جلوی آینه میرفتم و میدیدم ریشم سر جایش است. در مجموع نتوانستم آن روز بخوابم. گرچه گریمم در این سریال سختیهای خودش را دارد، اما با عشق و علاقه میگذارم دوستان گریم کنند و کارشان را انجام دهند.
رستمی ادامه میدهد: هریک از ما نسبت به شهدا باید احساس دین کنیم و ضرورت دارد آثاری درباره زندگی شهدا ساخته شود تا بتوانیم از این طریق آنها را به مردم معرفی کنیم و بگوییم که تلاشهای آنها در مملکت تا چه میزان ارزنده بوده است. البته بازی من هم در این سریال ادامه دارد و همچنان مشغول کار هستیم.
وی کار با حسین تبریزی، کارگردان را مثبت ارزیابی میکند و میگوید: او از آن کارگردانی است که دست بازیگر را باز میگذارد. البته خودش کاملا به کار اشراف دارد و با حوصله شنونده نظرات بازیگران است.
همچنین تهیهکننده سریال هم جزو تهیهکنندگان حرفهای محسوب میشود. در مجموع خوشحالم در این پروژه حضور دارم و کنار حرفهایها بازی میکنم. امیدوارم مردم هم سریال شهید شهریاری را ببینند و از تماشای آن لذت ببرند.
مهران رجبی جزو بازیگران فعال تلویزیون و سینماست. اولین حضور در جلوی دوربین را سال 76 در مجموعه تلویزیونی «بچههای مدرسه همت» تجربه کرد. سال 78 با بازی در فیلمسینمایی «کودکوسرباز» به کارگردانی رضا میرکریمی نخستین کار سینمایی را در کارنامهاش ثبت کرد.
وی با فیلم بعدی میرکریمی با نام «زیر نور ماه» ایفاگر نقش روحانی رئیس حوزه بود که مورد توجه همگان و بهخصوص منتقدان قرار گرفت و پیشنهاد بازی در «خانهای روی آب» و «از کنار هم میگذریم» به وی شد. مهران رجبی تاکنون در نقشهای زیادی ظاهر شده که بعضی از آنها همچون میرزا علیاصغر قریب، پدر محمد قریب در مجموعه تلویزیونی «روزگار قریب» همواره در اذهان ماند.
مهمترین ویژگی بازی مهران رجبی این است که وی بسیار راحت و اصطلاحا رئال و واقعی نقشاش را بازی میکند. او شهریورماه سال ۱۳۹۹ به کرونا مبتلا شده و به همین دلیل چند روزی در یکی از بیمارستان های استان زنجان بستری شد. وی در حال حاضر بهتر است و در سریال شهید شهریاری نقش پدربزرگ شهید را بازی میکند.
به گفته کارگردان، پدربزرگ و مادربزرگ شهید شهریاری نقش و تاثیر زیادی در رشد علمی شهید داشتند، به همین دلیل در سریال صبح آخرین روز نقش پدربزرگ و مادربزرگ شهید هم پرداخت بیشتری شده است. به همین دلیل نقش پدربزرگ به مهران رجبی سپرده شده است که او تلاش کرده این نقش را شیرین و در عین جدی بازی کند. همچنین نقش مادربزرگ را به افسانه ناصری سپردند. آخرین بازی این هنرمند چندی پیش از شبکه سه پخش شد. او در سریال «بوم و بانو» نقش مادام آرنوش را بازی کرده بود. در مجموع ناصری معمولا نقش مادران مهربان را بازی میکند.
از شهید بیشتر بدانیم
نام: مجید شهریاری
تاریخ و محل تولد: سال 1345 - زنجان
وضعیت تاهل: متاهل و دارای دو فرزند به نامهای محسن و زهرا بود.
همسر: بهجت قاسمی، عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی
دوران تحصیل: وی تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را در زنجان، دوره کارشناسی را در رشته مهندسی الکترونیک در دانشگاه صنعتی امیرکبیر (از سال 1363 تا سال 1368)، دوره کارشناسی ارشد را در رشته مهندسی هستهای در دانشگاه صنعتی شریف (از سال 1369 تا سال 1371) و دوره دکترا را در رشته مهندسی هستهای در دانشگاه امیرکبیر (از سال 1372 تا 1377) گذراند.
رتبه علمی: شهید شهریاری سال 1388 و بر اساس تصویب هیاتممیزه به درجه استادی ارتقا پیدا کرد.
در واقع بعد از چهار سال دوره دانشیاری و حدود هشت سال از زمان شروع به کار که حداقل زمان لازم برای برای ارتقا به درجه استادی است، به این مرتبه ارتقا یافت. نمره کیفیت تدریس وی در دوره دانشیاری 19/46 از 20 بود. بهعلاوه، فقط از ماده 2 آییننامه ارتقا، 115/83 امتیاز کسب کرد. جمع امتیازهای وی برای ارتقا به مرتبه استادی 169/79 بود. در دوره دانشیاری، استاد راهنمای 17 دانشجوی کارشناسی ارشد و پنج دانشجوی دکترا بود و 21 مقاله تخصصی در مجلات علمی- پژوهشی به چاپ رساند. همچنین در 24 کنفرانس بینالمللی به ایراد سخنرانی در رشته تخصصی خود پرداخت و در این دوره مجری پنج طرح پژوهشی بود.
نحوه شهادت از زبان همسر: به علت آلودگی هوا و زوج و فردشدن خودروها، دکتر نمیتوانست خودرو بیاورد به همین دلیل با خودروی من رفتیم و به پسرم محسن هم گفتیم با ما بیاید اما گفت کلاس دانشگاه او ساعت 10 صبح است و نیامد و این لطف خدا بود که نیاید تا شاهد این حادثه تلختر نباشد.
شهید شهریاری و راننده جلو نشستند و من هم عقب. دکتر مطابق معمول که بیشترین استفاده را از وقتش میکرد در ماشین شروع به گوش کردن تفسیر قرآن آیتا... جوادیآملی کرد، حدود 600-500 متر در بزرگراه ارتش رفته بودیم که یک موتوری نزدیک ماشین شد در همین حین راننده فریاد زد دکتر برو بیرون.
شهید شهریاری پس از فریاد راننده گفت چی شده؟ من چون کمربند نداشتم بلافاصله از ماشین پیاده شدم. راننده هم سریع پیاده شد. من رفتم در سمت دکتر را باز کنم تا دکتر سریع پیاده شود که در همین حین بمب جلوی صورت من منفجر شد. بیهوش نشدم، حرارت اولیه انفجار را در صورتم احساس میکردم. خواستم بروم به مجید کمک کنم اما نمیتوانستم حرکت کنم و فقط میگفتم مجید من. راننده آمد بالای سر من. به او گفتم برو به مجید کمک کن، اما راننده که آمد بالای سر مجید، دیدم توی سر خود میزند. یک نگاه به من میکرد و یک نگاه به مجید. دیدم کسی نیست کمک کند. خودم را کشانکشان رساندم به در خودرو. دیدم مجید بیسروصدا سرش به سمت راننده بیحرکت افتاده. فهمیدم که مجید شهید شده. در این دقایق من فقط داد میزدم و ناله میکردم مجید من.
فاطمه عودباشی - رسانه / روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: