هتک حرمت مقدسات
در ارتباط با ادعای «آزادی بیان» دولت فرانسه و سایر کشورهای غربی که بهانه آزادی هتک حرمت مقدسات می باشد چند نکته گفتنی است:
۱. ادعای آزادی بیان غربی ها همواره جزء شعارهای پرطمطراق و جذاب آنها بوده است که اگر چه برخی از رفتارهای نابخردانه همچون توهین به مقدسات مسلمانان را با آن توجیه می کنند، اما رفتارشناسی خود آنها حاکی از آن است که هرگز در این شعار و ادعای خود صادق نیستند، چرا که سردمداران فرانسه در حالی آزادی بیان را مجوزی برای انتشار آزادانه مضامین اهانت بار نسبت به پیامبر مکرم اسلام ص می دانند که در این کشور، هیچ کسی حق ندارد نسبت به وقوع برخی سوژه های تاریخی همچون «هولوکاست» کوچکترین شک و تردیدی روا داشته و موضعی غیر از مواضع رسمی دولت این کشور اتخاذ کند. به همین دلیل بود که روژه گارودی، فیلسوف ومورخ مسلمان فرانسوی که طی چندین کتاب و مقاله از جمله کتاب تحقیقی «اسطوره های بنیانگذار سیاست اسرائیل» در واقعیت داشتن داستان هولوکاست تشکیک کرده بود بدون در نظر گرفتن آزادی بیان او و بر اساس قانون «فابیوس - گسو» محاکمه و مجازات گردید.
۲. رئیس جمهور فرانسه طی سال های اخیر بارها از گروه ها و جریان های اهانت کننده به ساحت پیامبر اسلام ص به بهانه آزادی عقیده و بیان دفاع کرده است، چنانکه آخرین موضع گیری او که جنجالی شد در حمایت از انتشار کاریکاتورهایی بود که به بهانه قتل یک معلم فرانسوی اهانت کننده به پیامبر اسلام ص به دست یک مسلمان انتشار یافته بود و هدف از این موضع گیری ها نیز دفاع از آزادی بیان و عقیده عنوان شده است، بر این اساس اگر اقدام رئیس جمهور این کشور صادقانه باشد، باید وی نسبت به هر رخدادی که باعث به خطر افتادن آزادی بیان و عقیده شهروندان این کشور می شود رفتاری مشابه داشته باشد، این در حالی است که گزارش های متعدد حاکی از آن است که به دلیل جو اسلام هراسی که در این کشور به راه افتاده است وضعیت هر روز برای مسلمانان سخت تر می شود و آزادی عقیده و بیان مسلمانان چه از جانب گروه های افراطی و چه از جانب دولت این کشور هر روز در معرض تهدید قرار می گیرد. به عنوان مثال «عبدالله زکری»، نماینده کل شورای مسلمانان فرانسه و رئیس جمعیت ضد اسلام هراسی، سال گذشته میلادی با انتشار بیانیه ای اعلام کرد: «۱۰۰ مورد حمله به مسلمانان در سال ۲۰۱۸ در فرانسه گزارش شده بود که این میزان در سال ۲۰۱۹ با رشدی ۵۴ درصدی به ۱۵۴ مورد افزایش یافت.» با تمام این احوال آنچه از شواهد میدانی مشخص است دولت این کشور به ویژه رئیس جمهور آن، در هیچ یک از اقدامات فوق الذکر که به محدود شدن آزادی بیان و عقیده مسلمانان منجر شده است کوچکترین واکنشی از خود نشان نداده است که همین مسئله نیز دلیلی دیگر بر عدم صداقت فرانسوی ها در ادعای آزادی بیان می باشد. جالب تر اینکه در همین زمان، دولت فرانسه نه تنها حمایتی از مسلمانان و آزادی بیان آنها نکرده است بلکه اقدامات سرکوبگرانه این کشور تشدید نیز شده است، چنانکه اخیرا وزیر کشور فرانسه با ادعای تلاش در مبارزه با افراط گرایی مذهبی از بستن دستکم ۷۳ مسجد و مدرسه خصوصی اسلامی در سراسر فرانسه از ماه ژانویه به این سو خبر داد.
۳. آزادی بیان اگر چه یک حق انسانی و یک ارزش به حساب می آید؛ اما یک ارزش مطلق و یک حق بدون قید و شرط نیست، همانگونه که ارزش این حق انسانی، فی الجمله، قابل پذیرش است، اعتقاد به وجود قیود و شرایط و سازوکارهای مبتنی بر اخلاق و قانون برای آن هم ضرورتی انکار ناپذیر است؛ زیرا نمی توان به بهانه ی حق آزادی بیان اجازه داد تا افرادی به حیثیت و آبروی دیگران و سلامت و امنیت روانی افراد و جامعه هجوم برده و فضای اجتماع را به محل تسویه حساب های شخصی و حزبی بدل کنند؛ اغلب افراد و سیستم های حقوقی و سیاسی اجمالا این امر را قبول دارند؛ زیرا هرفرد یا سیستمی که به مطلق بودن آزادی بیان رأی دهد، در واقع، به مخالفان خود اجازه می دهد که از این حق برای از بین بردن حیثیت آن فرد یا سیستم استفاده کنند؛ از طرفی در بسیاری از ادیان، مقدسات آنچنان اهمیتی دارد که باورمندان به آن دین، حاضرند در راه آن حتی مال و جان و همه هستی خود را فدا کنند و توهین به مقدسات خود را بسی سنگین تر و ناپسندتر از توهین به خود و حتی قوم و قبیله خود میدانند! از دیرباز وجود مقدسات دینی و مذهبی از یک طرف و لزوم پاسداشت حق آزادی انسان در بیان عقاید خود از طرف دیگر، همواره این سؤال را مطرح کرده که آیا لازمه احترام به مقدسات، محدود کردن آزادی بیان انسان نیست؟ آیا افراد به بهانه حق آزادی بیان، می توانند هر نوع بی احترامی را به مقدسات دیگران روا دارند؟ در این میان اگر چه غربی ها برای توجیه رفتارهای ناشایست خود با مقدسات دیگران به ویژه مسلمانان به «اصل آزادی بیان» تمسک می جویند اما شواهد فراوانی وجود دارد که حتی با مبانی غربی نیز آزادی بیان محدود بوده و یکی از محدوده های آن، اهانت به مقدسات دیگران می باشد. به عنوان مثال بر اساس «قرارداد اجتماعی» ژان ژاک روسو، که مبنای مشروعیت قانون و حکومت در غرب است، انسان آزاد است و برای جلوگیری از تعارض و هرج و مرج، آزادی انسان محدود به آزادی و حقوق دیگر انسان ها میشود؛ از طرفی یکی از آزادی ها و حقوق شناخته شده انسان ها، حق انتخاب مذهب و دین است و دیگران نسبت به این حق و لوازم آن مسئولند؛ یکی از مهم ترین لوازم اعتقادات مذهبی و دینی، تقدس داشتن برخی اشخاص یا مکانها یا اشیا است؛ افراد همانطور که نباید به آزادی تن و مال و آبروی دیگر افراد، تجاوز کنند، نباید به آزادی و حقوق مذهبی آن ها، از جمله مقدسات مذهبیشان تجاوز کنند؛ برای بسیاری از افراد، مقدساتشان حتی از جان و مال و ناموس هم بالاتر و برتر است و حاضرند جان و مال و عرض خود را در این راه فدا کنند؛ این نکته در اسناد حقوق بشری بین المللی نیز منعکس شده است؛ در ماده ی 19 میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، مصوب 1966 آمده است: «2. هرکس حق آزادی بیان دارد؛ این حق شامل آزادی تفحص و تحصیل و اشاعه اطلاعات و افکار از هرقبیل، بدون توجه به سرحدات، خواه شفاهاً یا به صورت نوشته یا چاپ یا به صورت هنری یا به هر وسیله دیگر، به انتخاب خود شخص می باشد؛ 3. اعمال حقوق مذکور در بند 2 این ماده، مستلزم حقوق و مسئولیت های خاصی است و لذا ممکن است تابع محدودیت های معینی شود که در قانون تصریح شده و برای امور ذیل ضرورت داشته باشد: الف. احترام حقوق یا حیثیت دیگران؛ ب. حفظ امنیت ملی یا نظم عمومی یا سلامت یا اخلاق عمومی».
از طرف دیگر در این ماده آزادی بیان، به احترام به حقوق و حیثیت دیگران، محدود شده است و روشن است که یکی از ابعاد حیثیت یک دیندار، مذهب و آیین اوست و بی احترامی به دین و مقدسات دینی اش به معنای تجاوز به حیثیت او میباشد؛ در کشور انگلستان، قانون مربوط به توهین به مقدسات هنوز از اعتبار حقوقی برخوردار است؛ برخی از حقوقدانان انگلیسی در دفاع از این قانون به تبیین فلسفه جرم انگاری آن پرداخته و بر این عقیده اند که هرگاه توهین به مقدسات به قصد جریحه دار کردن احساسات بشری و یا اهانت صریح به کلیساهای قانونی یا موجب ترویج مسائل غیراخلاقی باشد، از مصادیق این جرم خواهد بود؛ یعنی با این توجیه، در واقع، در صدد بیان فلسفه این جرم هستند که همانا «جریحه دارکردن احساسات بشری» و «ترویج مسائل ضد اخلاقی» است و با اخلاق عمومی ارتباط دارد؛ بعضی از حقوقدانان نیز این جرم را یک زمینه مفروض برای ضربه فراگیر به بافت جامعه دانسته اند. حتی بر اساس گزارش گزارش گر ویژه حق آزادی عقیده و بیان، بند 3 ماده 19 میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، آزادی بیان را به اخلاق عمومی محدود می کند و بنابر این دولت ها می توانند در حدود مقررات قانونی و در جهت حفظ اخلاق عمومی، در آزادی بیان مداخله کرده و در حد لازم آن را محدود کنند؛ در همین گزارش، توهین به مقدسات از مصادیق خلاف اخلاق عمومی اعلام گردیده است که می توان بدین جهت، آزادی بیان را محدود کرد؛ اگر چه در عمل، کشورهایی که بر مبنای قوانین داخلی خود از این اختیار استفاده قانونی کرده اند، همواره مورد انتقاد سازمان های بین المللی وابسته به حقوق بشر قرار گرفته اند. علاوه بر این در ماده ی 29 اعلامیه ی جهانی حقوق بشر، بر نقش محدود کننده ی «مقتضیات صحیح اخلاقی» و «نظم عمومی» تأکید شده است؛ همچنین بند2 ماده ی 20 میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، هرگونه دعوت ( ترغیب) به کینه ( تنفر) ملی یا نژادی یا مذهبی که محرک تبعیض یا مخاصمه یا اعمال زور باشد، را ممنوع اعلام کرده است؛ روشن است که توهین به مقدسات، مصداقی از دعوت به کینه و تنفر مذهبی بوده و محرک مخاصمه و خشونت خواهد بود؛ با این بیان می توان ادعا کرد که توهین به مقدسات، به دلیل عدم احترام به حیثیت افراد و برخورد آن با نظم و اخلاق عمومی و نیز محرک مخاصمه و خشونت بودن، حتی بر اساس مبانی غرب و نیز متون حقوقی مردود است و به همین دلیل ادعای رئیس جمهور فرانسه برای حمایت از اهانت کنندگان به مقدسات اسلامی به بهانه آزادی مغایر با معیارهای عقلانی و حقوقی به ویژه موازین حقوق بشری است.