به گزارش
جام جم آنلاین به نقل از زومیت، در قسمتهای قبلی این مقاله به تاریخچه جنگ جهانی دوم اشاره شد، همچنین به ذکر نکاتی پرداختیم و در آخر لیستی از تسلیحات عجیب و جالب این جنگ ارائه دادیم، در این قسمت که قسمت پایانی این مقاله است، ادامه آن لیست را پی می گیریم و به بعضی از اختراعات در این جنگ اشاره می کنیم.
بمب پرنده Ohka
بمب پرنده Ohka را میتوان به نوعی پرندههایی مخصوص برای کامیکازه خواند. خلبانان ژاپنی برای انهدام کشتیهای جنگی آمریکایی با هواپیمای خود به کشتیها میکوبیدند که بعدها چنین عملی را کامیکازه نامیدند. Ohka نیز درواقع پرندهای با سر جنگی بود که توسط بمب افکنها حمل میشد و پس از رها شدن، خلبانی که درون کابین قرار داشت، Ohka را به کشتی مد نظر میکوبید تا باعث انهدام آن شود.
نیروی هوایی ژاپن موفقیتهای بسیار کمی در استفاده از Ohka داشت. جالب است بدانید سربازان نیروی دریایی ایالات متحده به Ohka لقب باکا یا Baka را داده بودند که به زبان ژاپنی معادل واژه «احمق» میشود. جالب است بدانید بمب پرنده Ohka که در فهرست عجایب جنگ جهانی دوم قرار گرفته است دارای کابین خلبان بود و شخصی که برای هدایت آن انتخاب میشد درواقع پای سند مرگ خود امضا زده بود. شاید دلیل عدم موفقیت بمب پرنده Ohka در عملیات نیز همین امر بوده باشد؛ خلبانان میخواستند زنده بمانند.
زیردریایی سورکوف

ارتش فرانسه در سال ۱۹۳۴ زیردریایی بهنام سورکوف را به تجهیزات نیروی دریایی اضافه کرد. این زیردریایی تا قبل از به خدمت گرفتهشدن زیردریایی کلاس i-4000 امپراتوری ژاپن در سال ۱۹۴۳ لقب بزرگترین زیردریایی را یدک میکشید. روی بدنه سورکوف، دو توپ ۲۰۳ میلیمتری توانمند قرار داشت و ۶ لوله نیز برای پرتاب اژدرهای ۵۵۰ میلیمتری در نظر گرفته شده بود که بعدها چهار لوله دیگر برای پرتاب اژدرهای ۴۰۰ میلیمتری نیز به آن اضافه شد.
برای دفاع از سورکوف در زمانیکه روی سطح آب قرار داشت دو توپ ۳۷ میلیمتری و ۴ تیربار ضدهوایی ۱۳/۲ میلیمتری نیز به توان تدافعی زیردریایی غولپیکر فرانسه اضافه شد. جالب است بدانید در آن زمان محدودیتهایی وجود داشت که کشورها امکان استفاده از تنها ۳ زیردریایی با تناژ بالا را در نیروی دریایی خود داشته باشند و سورکوف از بسیاری جهات معاهدههای بینالمللی را نقض میکرد. بااینحال، به درخواست و پافشاری مقامات فرانسوری، سورکوف در نیروی دریایی فرانسه باقی ماند. نحوه ناپدید شدن زیردریایی سورکوف از عجایب جنگ جهانی دوم است که سالها نظریههای توطئهی مختلفی پیرامون آن منتشر شد.
شعله افکن
شعله افکن از سلاحهایی بود که توسط ارتشهای مختلف در جنگ جهانی دوم استفاده میشد و دلیل اصلی استفاده از آن، پاکسازی سنگرهای دشمن بود. بااینحال، مشکلات فراوانی نیز داشت. تنها اثابت گلولهای به بدنه شعله افکن منجر به انفجار آن میشد که نهتنها سرباز حملکننده، بلکه افراد پیرامون وی نیز در خطر سوختن و کشته شدن قرار میگرفتند.
بااینحال بعدها نیز از شعله افکن استفاده شد که میتوان به جنگ ویتنام و استفاده سربازان آمریکایی برای سوزاندن سنگرهای سربازان ویتنامی اشاره کرد. شعله افکن سلاحی بود که فراتر از عجایب جنگ جهانی دوم محسوب میشد. از این سلاح در بسیاری از فیلمها و بازیهای ویدیویی استفاده شده است؛ اما کاربرد واقعی آن در کشاورزی خلاصه میشد
عجایب جنگ جهانی دوم ؛ اختراعات
در میان عجایب جنگ جهانی دوم به اختراعات جالبی نیز میرسیم که طرفین جنگ برای برتری بر دیگری به توسعه آنها پرداختهاند. درواقع جنگ به برتری تسلیحات نظامی خلاصه نمیشود و گاهی اوقات یافتن اطلاعات جزئی از برنامههای دشمن میتواند به پیروزی در نبردی بزرگ ختم شود؛ برای مثال میتوان به دستگاههای رمزگشایی اشاره کرد که پیامهای سری دشمن و برنامههایشان را برملا میساخت. در ادامه نگاهی به فهرست عجایب جنگ جهانی دوم در زمینه اختراعات خواهیم انداخت که برخی از آنها زمینهساز تکنولوژیهای کنونی هستند.
کامپیوتر کلوسوس (Colossus)
ارتش آلمان نازی برای جلوگیری از لو رفتن پیامها، اقدام به کدگذاری پیامها میکرد. به همین علت، ارتش بریتانیا از دانشمندان خواست دستگاهی توانمند جهت کدگشایی پیامهای رمزگذاریشدهی آلمان نازی بسازند.
تلاش دانشمندان بریتانیایی به ساخت اولین کامپیوتر دنیا بهنام کلوسوس ختم شد که درواقع سیستمی توانمند در جهت کدگشایی پیامهای ارتش آلمان نازی بود. درحالیکه آلمانیها فکر میکردند پیامهایشان حتی اگر به دست سربازان دشمن بیفتد، هیچگاه رمزگشایی نخواهد شد؛ کامپیوتر کلوسوس قادر بود که مفهوم پیام را برای افسران بریتانیایی برملا سازد.
آلمانها از دستگاهی بهنام انیگما استفاده میکردند که قادر به رمزگذاری روی پیامها بود؛ اما کامپیوتر کلوسوس که جایگاه نخست را در فهرست عجایب جنگ جهانی دوم به خود اختصاص داده است، توانست کدهای انیگما را افشا سازد.
انرژی هستهای
تا قبل از شروع جنگ جهانی دوم، بسیاری از دانشمندان از قدرت نهفته در اتمها باخبر بودند؛ اما پروژه منهتن نقطه عطفی بر آگاهی بیشتر بشر در دانش انرژی هستهای بود. نتیجه موفقیت پروژه منهتن به تولید اولین بمب اتمی تاریخ ختم شد که درنتیجه دو عدد از عجایب جنگ جهانی دوم یعنی انفجار بمبهای اتمی مرد چاق و پسر کوچک در شهرهای ناکازاکی و هیروشیما رقم خورد.
گفته میشود بین ۱۵۰ هزار تا ۲۴۴ هزار پس از انفجار این دو بمب اتمی جان خود را از دست دادند. بااینحال، آسیبی که دو بمب اتمی زدند بیش از تلفات ذکرشده است و سالها برخی از ژاپنیهای نزدیک به محل انفجار با بیماریهای مختلف مواجه میشدند که همگی حاصل از تشعشعات رادیواکتیو موجود در محیط بود.
موتور جت
در جنگ جهانی دوم، هواپیماها و بمب افکنها از موتورهای ملخدار استفاده میکردند. در همان زمان بود که ایدهای مطرح شد تا هواپیماها به موتور جت مجهز شوند؛ موتوری که معایب موتورهای ملخدار را نداشت و با سرعت به مراتب بالاتری میتوانست هواپیما را به پرواز درآورد.
شاید از مهمترین عجایب جنگ جهانی دوم بتوان جنگنده مسرشمیت امای ۲۶۲ را نام برد؛ اولین جنگندهای که دارای موتور جت بود. چنین جنگندهای به نیروی هوایی آلمان نازی نفسی تازه داد. گفته میشود در ازای هر یک جنگندهای از سری مسرشمیت امای ۲۶۲ که به دست نیروهای متفقین نابود میشد، ۵ هواپیما از نیروهای هوایی متفقین از بین میرفت. چنین آماری خبر از موفقیتهای جنگنده مسرشمیت امای ۲۶۲ در عملیات میداد.
با اضافه شدن جنگنده مجهز به موتور جت مسرشمیت امای ۲۶۲ به ناوگان هوایی ارتش آلمان نازی در سپتامبر سال ۱۹۴۴ شاهد اولین بمب افکن مجهز به موتور جت بهنام آرادو آر ۲۳۴ بودیم که نهتنها برای شناسایی اهداف دشمن، بلکه برای بمباران نیز استفاده میشد. ۲۱۴ فروند از بمب افکن آرادو آر ۲۳۴ در خدمت ناوگان هوایی ارتش آلمان نازی قرار گرفت.
در اواخر جنگ جهانی دوم نیز جنگندهای تک موتوره بهنام هاینکل ۱۶۲ ساخته شد که البته فرصت چندانی برای استفاده از آن در جنگ پدید نیامد. بزرگترین مشکلی که جنگندههای مجهز به موتور جت داشتند با وجود سرعت بالا و توان مانوردهی حیرتآور، مخزن سوخت بسیار محدود آنها و پرمصرف بودن موتورها بود.
رادار

رادار را میتوان از مهمترین دستاوردهایی دانست که هر یک از طرفین جنگ برای آگاهی از حملات دشمن و دفع آنها بهشدت به مدرنترین مدل آن نیاز داشتند. درواقع رادار به پایگاههای نظامی هشدار حضور پرندههای ناشناس را میداد تا هرچه سریعتر بتوانند از خود در برابر بمب افکنها یا جنگندهها دفاع کنند.
در میان رادارهای مختلف استفاده شده توسط نیروهای متفقین و متحدین میتوان به رادار لیختناشتاین اشاره کرد؛ زیرا این رادار اهمیت فراوانی در نوع خود دارد. رادار لیختن اشتاین اولین رادار هواپایه محسوب میشود که البته برای اولینبار توسط نیروی هوایی آلمان نازی در بمبافکنها، پرندههای شناسایی و برخی از جنگندهها استفاده شد.
همانطور که ذکر شد اهمیت این رادار نسبت به مدلهای دیگر استفاده از آن در هواپیماها بود. درواقع بمبافکنها و هواپیماهای شناسایی آلمانهای نازی میتوانستند از حضور هواپیماهای دشمن در مقابل یا پیرامونشان مطلع شوند که برتری قابل توجهی را دراختیار خلبان برای فرار یا حمله غافلگیرانه میداد. از هواپیماهای مجهز به رادار لیختناشتاین میتوان به مسرشمیت پیاف ۱۱۰ اشاره کرد که روی آن، رادار نسل دومی FUG 220 نصب شده بود.
پنیسیلین
پنیسیلین در سال ۱۹۲۸ توسط دانشمندی اسکاتلندی بهنام الکساندر فلیمینگ کشف شد؛ اما تا جنگ جهانی دوم مورد توجه قرار نگرفت. در سال ۱۹۳۹ دانشمندانی از قبیل هوارد والتر فلوری و ارنست بوریس چاین تلاش کردند تا ویژگیها و خاصیت درمانی پنیسیلین را به دنیا نشان دهند. تلاش این دو باعث شد تا پنیسیلین در سال ۱۹۴۲ به تولید انبوه برسد و دراختیار عموم قرار گیرد.
اتفاقات مهیب آن سالها باعث شد تا یکی دیگر از عجایب جنگ جهانی دوم رقم بخورد؛ محبوبیت روز افزون آنتیبیوتیکها. در سال ۱۹۴۳ مقامات نظامی ایالات متحده به این نتیجه رسیدند که درکنار تجهیزات ارائه شده به هر سرباز، آنتی بیوتیکها مخصوصا پنیسیلین نیز قرار گیرد. در سال ۱۹۴۴ نهتنها نیروهای آمریکایی بلکه سایر نیروهای متفقین که در اروپا در حال جنگ بودند نیز از پنیسیلین برخوردار شدند تا بدنشان در برابر بیماریهای رایج در امان قرار گیرد.
گفته میشود بیش از ۲/۳ میلیون دوز از پنیسیلین در طول جنگ جهانی دوم تولید شد و حدس زده میشود ۱۲ الی ۱۵ درصد از مجروحان نیز به دلیل استفاده از پنیسیلین بهبود یافته و از خطر مرگ گریختند.
پایان