به گزارش
جام جم آنلاین به نقل از زومیت، در قسمت قبلی این مقاله به تارخچه ای اجمالی از جنگ جهانی دوم اشاره و نکاتی درباره این جنگ بزرگ ارائه شد، در این قسمت به بررسی برخی تسلیحات عجیب این جنگ می پردازیم.
عجایب جنگ جهانی دوم؛ سلاحها و تجهیزات نظامی
در جنگ جهانی دوم اسلحه و تجهیزات مختلف نظامی به چالش کشیده شد و پیروز واقعی برخی نبردها را میتوان فناوری پیشرفتهی آلمان نازی دانست. بااینحال سلاح، اختراعات، ادوات جنگی و موارد دیگری نیز در طول جنگ جهانی دوم استفاده شد که دیوانهوار بهنظر میرسند. قصد داریم درکنار معرفی برترین ادوات جنگی در جنگ جهانی دوم، نگاهی نیز به تسلیحاتی اندازیم که از عجایب جنگ جهانی دوم محسوب میشوند.
سگهای انتحاری
شاید بتوان از عجایب جنگ جهانی دوم استفاده از حیوانات در حملات نظامی دانست. در سال ۱۹۴۲ نیروی پیادهنظام آلمان نازی با استفاده از تانکهای مدرن پانزر به روسیه حمله کرد. ارتش روسیه از سال ۱۹۲۴ میشد که از سگهایی آموزشدیده در لشگرهای خود استفاده میکرد که عمده وظیفه آنها ازبینبردن نیروی پیاده نظام دشمن بود.
فرماندهان روسی برای ازبینبردن تانکها نیز از سگها استفاده میکردند. سگها را گرسنه نگه میداشتند و غذاها را در محفظهای زیر تانک قرار میدادند. سگها نیز با یافتن محفظه به غذاها دسترسی پیدا میکردند. در میدان نبرد به سگها مواد منفجره وصل میشد و زمانیکه سگ به زیر تانکهای آلمانی برای یافتن غذا میرفت، چاشنی مواد منفجره فعال و تانک منهدم میشد.
بااینحال در بسیاری از موارد، عملیات با موفقیت انجام نمیشد؛ زیرا سگها با نیافتن غذا به مربی خود باز میگشتند و سربازان روس مجبور به شلیک به سگ میشدند.
هویتزر گوستاو (بزرگترین توپ جنگی که دنیا به خود دید)

زمانیکه هیتلر به فکر حمله و تسخیر فرانسه بود از دانشمندان نظامی خود خواست سلاحی بسازند که بهراحتی استحکامات بتنی نیروهای فرانسوی را در هم بکوبد. پاسخ دانشمندان آلمانی نیز توپ ۸۰ سانتیمتری هویتزر گوستاو بود.
گوستاو بزرگترین توپ جنگی است که تاکنون به دست بشر ساخته شده و وزنی بالغ بر ۱،۳۵۰ تن داشت. هر گلولهی این توپ به وزن ۷/۱ تن میرسید و قادر به پرتاب توپ تا فاصلهی ۳۸ کیلومتر بود. وزن لولهی توپ گوستاو بهتنهایی به ۴۰۰ تن میرسید. بااینحال، ارتش آلمان نازی تنها یک بار از این توپ استفاده کرد.
آلمان نازی برای درهم کوبیدن دژ مستحکم سواستوپول از گوستاو استفاده کرد. ارتش هیتلر میخواست ۳ نمونه دیگر از گوستاو بسازد که مدل دوم لانگر گوستاو نام داشت. لانگر گوستاو قدرت تخریب به مراتب بیشتری نسبت به گوستاو دراختیار ارتش آلمان نازی قرار میداد؛ اما در حملهای هوایی از بین رفت.
دو مدل دیگر نیز طبق دستور آلمانسوزی هیتلر برای اینکه به دست ارتش متفقین قرار نگیرند، از بین رفتند. گویا آلمان نازی قصد داشت که گوستاو قادر به پرتاب موشک نیز بشود. حملونقل و آمادهسازی گوستاو برای شلیک گلوله از عجایب جنگ جهانی دوم محسوب میشد.
کاتیوشا
کاتیوشا نوعی راکتانداز است که بهدستور مقامات نظامی شوروی ساخته شد و در جنگ جهانی دوم دراختیار ارتش شوروی قرار گرفت. کاتیوشا را میتوان اولین توپخانه خودکششی دانست که روی کامیونها سوار میشد. درواقع ارتش شوروی به توپخانهای سیار مجهز شده بود که تولید انبوه آن هزینه کمی در بر داشت و توان شلیک حجم عظیمی از مواد منفجره در بازه زمانی کوتاه را به ارتش شوروی میداد.
با وجود برتریهای نظامی قابلتوجه کاتیوشا از ایراداتی نیز ازجمله دقت پایین در هدف قرار دادن اهداف از پیش مشخص شده و زمان بسیار بالا برای بارگذاری مجدد راکتها رنج میبرد. آنچه باعث شد کاتیوشا نقش مهمی در پیروزیهای ارتش شوروی ایجاد کند، امکان تحرک بالای آن بود؛ به نحوی که پس از تخلیه آتش، سربازان شوروی میتوانستند سریعا منطقه را ترک کنند و مانع ردیابی و مورد هدف قرار گرفتن به دست دشمن شوند.
در جنگ جهانی دوم، سه مدل از کاتیوشا ساخته و به ارتش شوروی تحویل داده شد که متشکل هستند از مدل اصلی BM 13 با کالیبر ۱۳۲ میلیمتری، مدل سبک BM 8 با کالیبر ۸۲ میلیمتری و مدل سنگین BM 31 با کالیبر ۳۰۰ میلیمتری.
مینی تانکهای انفجاری کنترلشونده از راه دور جالوت

برخلاف تانکهای غول پیکر که در لشگر زرهی آلمان نازی ترس را به جان دشمنان میانداختند، ارتش آلمان نازی ۷،۵۰۰ مینی تانک بهنام جالوت (Goliath) تولید کرد که با استفاده از کنترلرها از راه دور هدایت میشدند. جالوت را میتوان از عجایب جنگ جهانی دوم دانست که البته قدمی اولیه برای صنعت رباتسازی نیز محسوب میشود. مینی تانک جالوت از دو موتور برقی استفاده میکرد که در مدلهای نسل بعدی موتورهای گازوئیلی جایگزین آن شدند
جالوت که توسط ارتش متفقین تانک سوسکی نیز نامیده میشد، قادر به حمل نزدیک به ۵۰ کیلوگرم مواد منفجره بود. در مدلهای بعدی، میزان مواد منفجره قابل حمل به ۶۰ کیلوگرم رسید. اپراتور جالوت با استفاده از کنترلر، هدایت تانک را به دست میگرفت. سه سیم تا طول ۶۵۰ متر از جالوت به کنترلر متصل بودند که دو سیم اول برای هدایت و سیم سوم برای ارسال فرمان انفجار به کار گرفته میشد.
ارتش آلمان نازی از جالوت برای انهدام خودروها، سنگرها و استحکامات دشمن استفاده میکرد. مدلهای اولیه جالوت به دلیل ساختاری که داشتند، پرهزینه بودند؛ اما مدل گازوئیلی آن با هزینه کمتری تولید شد.
کروملائوف
به سلاحی فکر کنید که بدون دیده شدن توسط دشمن قادر به هدفگیری و شلیک هستید. کروملائوف دقیقا با چنین ایدهای طراحی شده است. این سلاح از طراحی اسلحه StG 44 استفاده میکرد؛ البته با این تفاوت که لولهای خمیده داشت و برای شلیک از پشت سنگر بدون در تیررس قرار گرفتن توسط دشمنان طراحی شده بود.
روی لولهی خمیده تفنگ، دوربینی پریسکوپی قرار داشت که سرباز بتواند با استفاده از آن، اهداف را شناسایی و هدف قرار دهد. بااینحال مشکلات عدیده در طراحی و هزینه بالای تولید آن باعث شد تا پروژهای ناتمام بماند و درنهایت لغو شود. درحالحاضر سلاحهای تاشویی ساخته شدهاند که سرباز بتواند با پناهگرفتن در گوشهای برای مثال دیوار، بدون دیده شدن به اهداف خود شلیک کند. این سلاحها دارای نمایشگری هستند که اطلاعات ضبطشده توسط دوربین موجود در جلوی سلاح را نشان میدهند.
کروملائوف شاید در فهرست عجایب جنگ جهانی دوم قرار گیرد؛ اما ایده آن در سالهای اخیر به نسخهای قابل استفاده و کاربردی تبدیل شده است.
تانک Panzerkampfwagen Maus ملقب به موش
ارتش آلمان نازی دارای ترسناکترین و مدرنترین تانکها و خودروهای زرهی بود؛ برای مثال میتوان به تانکهای پانزر ۳۸ تی اشاره کرد که درواقع وزن آن به ۱۰ تن میرسید بااینحال آدولف هیتلر بهدنبال ساخت تانکهایی بود که غیرقابل انهدام باشند.
نتیجه چنین خواستهای تانک Panzerkampfwagen Maus بود که وزن آن به ۲۰۰ تن میرسید. دستور ساخت این تانک در سال ۱۹۴۲ صادر شد. با وجود اینکه انتظار میرفت ۱۵۰ عدد از چنین تانکی ساخته شود؛ اما تنها دو مدل آزمایشی توسعه داده شدند.
ضخامت زره تانک Panzerkampfwagen Maus به ۲۴۰ میلیمتر میرسید و دارای توپی ۱۲۸ میلیمتری بود. با وجود اینکه موتور هواپیما روی این تانک نصب شده بود؛ اما نهایت سرعت آن به ۱۲ مایل بر ساعت یا ۱۹/۳ کیلومتر بر ساعت میرسید. با وجود اینکه نسخهای نهایی از پانزر Maus ساخته نشد؛ اما ویژگیهای آن باعث شد تا در فهرست عجایب جنگ جهانی دوم قرار بگیرد.
خفاشهای انتحاری
شاید از عجیبترین ایدههای جنگ جهانی دوم بتوان به ایده بمبهای خفاشی اشاره کرد. در این ایده کپسولی پر از خفاش به شهرهای دشمن فرستاده میشد؛ البته با این ویژگی که به خفاشها بمبهای ساعتی نصب شده بود.
ایدهی ساخت چنین سلاحی به این صورت بود که خفاشها پس از رها شدن از کپسول به زیر شیروانی خانهها خواهند رفت و با انفجار بمب ساعتی، آسیب شدیدی به خانهها وارد خواهد شد. ایده بمب خفاشی توسط دندانپزشکی از پنسیلوانیای آمریکا بهنام لیتل آدامز مطرح شد و درنهایت توانست به فهرست عجایب جنگ جهانی دوم راه یابد.
بالنهای آتشین
ژاپنیها برای آسیب زدن به شهروندان آمریکایی ایدهای عجیب مطرح کردند. آنها بالنهای هیدروژنی ساختند که دارای بمبهای ضدنفر یا آتشزا بودند. طبق ایده ژاپنیها، باد بالنها را به شهرهای آمریکا هدایت میکرد و زمانیکه بالنها به آمریکا میرسیدند، بمبهای حملشده توسط بالنها برای آسیب رساندن به شهرها و شهروندان آمریکایی رها میشد.
با وجود اینکه بالنهای آتشین پروژهای ناموفق از نظر آسیبرسانی فیزیکی بودند؛ اما از نظر روحی تأثیر روانی شدیدی روی شهروندان آمریکایی ایجاد کردند و باعث رعب و وحشت شدند. طراحی چنین ادوات جنگی نشان میدهد که وحشیگری در میان دو طرف جنگ بهحدی رسیده بود که جنایات جنگی دیگر معنایی نداشت. از عجایب جنگ جهانی دوم میتوان به کشته شدن میلیونها انسان بیگناه اشاره کرد.
موشک بالستیک وی۲

موشک بالستیک وی۲ را میتوان گرانترین و مدرنترین سلاح آلمان نازی در جنگ جهانی دوم دانست؛ موشک بالستیکی که برای بمباران اهداف استراتژیک ساخته شده بود و از سوخت مایع استفاده میکرد. درواقع وی۲ را میتوان اولین موشک بالستیک دانست. در صورتی که در مورد موشکهای بالستیک اطلاعاتی ندارید باید گفت که موشک بالستیک قادر به خروج از جو زمین هستند و میتوانند بخشی از مسیر خود برای رسیدن به هدف را با استفاده از قوانین بالستیک طی کنند.
برخلاف موشک وی ۱ که نوعی موشک کروز محسوب میشد، وی ۲ قادر به پرواز در ارتفاعات بالا بود و دقت هدفگیری قابل توجهی نیز داشت. درواقع از عجایب جنگ جهانی دوم میتوان به شروع ساخت موشکهایی با سوخت مایع اشاره کرد که بعدها تکمیلتر شد. آلمان نازی توانست بیش از شش هزار موشک وی ۲ بسازد که البته دو هزار عدد از آنها در حمله به کشورهایی ازجمله بلژیک، هلند و بریتانیا استفاده شد.
پس از فتح برلین و سقوط آلمان نازی، دو قدرت نوظهور، ایالات متحده و شوروی به رقابت با یکدیگر پرداختند. موشک وی ۲ که در فهرست عجایب جنگ جهانی دوم قرار گرفته است نقطهای آغازین برای رقابت دو قدرت شوروی و ایالات متحده برای سفر به فضا بود.
توپ وی ۳
ارتش آلمان نازی بهدنبال سلاحی بود که به لطف آن بتواند از سواحل فرانسه، خاک بریتانیا را مورد هدف قرار دهد. مهندسان نظامی نیز برای رسیدن به چنین هدفی، توپی با کالیبر بالا بهنام وی ۳ را طراحی کردند. برخلاف آنچه تصور میشد، وی ۳ مانند وی ۱ و وی ۲ نوعی موشک نبود؛ بلکه توپی غولپیکر محسوب میشد که قادر به پرتاپ توپ جنگی از شمال فرانسه تا لندن بود.
لوله توپ وی ۳ به ۱۰۰ متر میرسید و طبق طراحی خاص، چاشنیهایی در مراحل مختلف کار گذاشته میشد. زمانیکه توپ شلیک میشد، به محض رسیدن به هر چاشنی، انفجار جدیدی رخ میداد تا سرعت شلیک گلوله جنگی افزایش یابد. چنین طراحی به توپ وی ۳ کمک میکرد تا لندن را که در فاصله ۱۶۵ کیلومتری شمال فرانسه قرار داشت، مورد هدف قرار دهد.
با وجود اینکه وی ۳ بارها توسط نیروی هوایی متفقین بمباران شد؛ اما ایده آن به قدری جنجالی بود که در فهرست عجایب جنگ جهانی دوم قرار بگیرد. چرچیل در مورد توپ وی ۳ گفته بود که اگر وی ۳ به مرحله نهایی میرسید لندن بدترین حمله را در طول تاریخ تجربه میکرد.
رزمناو زمینی پی ۱۰۰۰ راته
رزمناو پی ۱۰۰۰ در صورتی که مراحل آزمایشی را میگذراند و به مرحله ساخت میرسید، بزرگترین و سنگینترین تانکی میشد که بشر ساخته است. پی ۱۰۰۰ وزنی بالغ بر ۱،۰۰۰ تن داشت. براساس گفته بسیاری از متخصصان، پی ۱۰۰۰ را میشد خودروی زرهی فراتر از تانک خواند.
طول راته به ۳۵ متر میرسید و به قدری بزرگ و سنگین بود که قدرت مانور بسیار کمی داشت. اکثر پلهای آن زمان قادر به تحمل وزن سنگین راته نبودند و سرعت کم آن باعث میشد که مانوردهی پایینی داشته باشد و درنتیجه هدفی آسان برای بمبافکنهای دشمن بشود.
راته از دو موتور استفاده میکرد که قدرت هر یک به ۸،۵۰۰ اسببخار میرسید. جنجالیترین خودروی زرهی در فهرست عجایب جنگ جهانی دوم از دو توپ ۲۸۰ میلیمتری استفاده میکرد و دارای توپی در عقب با کالیبر ۱۲۸ میلیمتری بود. برای دفاع از راته در برابر حملات هوایی از ۸ توپ ضدهوایی ۲۰ میلیمتری Flak 38 استفاده میشد و همچنین ۲ توپ ۱۵ میلیمتری برای دفاع از راته در برابر نفرات پیادهنظام دشمن طراحی شده بود.
توپ بادی
طراحان آلمان نازی به فکر ساخت توپی افتادند که با فشار قوی باد بتواند هواپیماهای دشمن را ساقط کند. توپ بادی یا WindKanone به زبان آلمانی دارای لوله بلندی بود که نوک آن به سمت بالا هدایت شده بود. برای ارسال فشار قوی باد از هیدروژن و اکسیژن استفاده میشد و در طرحهای اولیه نیز توپ بادی توانسته بود به اجسام روی زمین ضربه شدیدی وارد کرده و آنها را منهدم کند.
توپ بادی را میتوان دیوانهوارترین سلاح در فهرست عجایب جنگ جهانی دوم دانست که حتی سازندگان فیلمهای علمی و تخیلی نیز سلاحی با قابلیت مشابه در آثار خود استفاده نکردهاند. بااینحال، هیچوقت مشخص نشد که آیا توپ بادی میتواند باعث سقوط هواپیماها بشود یا خیر؛ مخصوصا که هواپیماها با سرعت بسیار بالایی در ارتفاعات در حال پرواز بودند و برخلاف آزمایشهای صورت گرفته، خبری از جسمی ساکن نبود. در سال ۱۹۴۵ نسخهای آزمایشی از توپ بادی روی پلی در رودخانه البه قرار گرفت؛ اما نتوانست موفقیتی به دست آورد.
ادامه دارد...