اولين شرط تحقق يك جامعه پويا و زنده، دوري مردم از گناه است

آينده نگری در كلام امام علي (ع)

جایگاه عقل 1

جایگاه عقل در فرهنگ اسلامی

قوه عقل، نعمتی بسیار بزرگ است که خداوند متعال ان را در اختیار انسان قرار داده است که بتواند به وسیله آن، راه را از بی راهه نشان دهد و تشخص خوب و بد و درک این ویژگی ها و مهمتر از همه دین مقدس و راه و روش اسلام را بشناسد و انتخاب کند.
کد خبر: ۱۲۷۷۳۷۹

به گزارش جام جم آنلاین به نقل از حوزه نت،قوه عقل، نعمتی بسیار بزرگ است که خداوند متعال ان را  در اختیار  انسان  قرار  داده است که بتواند به وسیله آن، راه را از  بی راهه نشان دهد و تشخص خوب و بد و درک این ویژگی ها و مهمتر از همه دین مقدس و راه و روش اسلام را بشناسد و انتخاب کند.

جايگاه عقل در ساير مذاهب اسلامي و اديان

جایگاه عقل در فرهنگ اسلامی

شناخت سرمایه­های فرهنگی و بهره­گیری از آن مهم­ترین نیازهای جوامع انسانی است. عقل و وحی دو گوهر آسمانی؛ همچون دو چراغ فروزان و خورشید گیتی فروز آفاق زندگی بشر را نورانی می­کند و زمینه را برای اقدامات انسانی و ارزشی فراهم می­آورد. اگر در جهان آفرینش دو نعمت الهی را برترین بدانیم؛ درون انسان نعمت عقل بزرگ­ترین نعمت است و در نظام وجود پیام­آوران و اولیای الهی بزرگ­ترین نعمت بیرونی و عطیه­ی خدا به زمین و زمینیان.

انسان در سایه­سار عقل و وحی از سطح دیگر جانوران ارتقا می­یابد و مقام عالی فضیلت و اخلاق و انسانیت را فتح می­کند.

عقل و وحی دو چشم ضروری برای دیدن حقایق هستی و شرط هرگونه فعالیت انسانی و ارزشی و راهنمای فوز و فلاح جامعه­ی بشری است. شناخت عقل و وحی و پیروی از پیام­های این دو، تنها راه­کار هماهنگی رفتار انسان با قوانین الهی و نظام آفرینش به شمار می­آید.

انسان با شناخت قانون خدا و اطاعت از آن، دروازه­های بهشت را به روی خویش می­گشاید. و بدون پیروی از عقل و وحی راهی به سوی نیک­بختی دنیوی و سعادت جاوید وجود ندارد؛ چرا که عقل و وحی نرم­افزار کاربردی نظام آفرینش است، که بدون بهره­گیری از این دو نرم­افزار و نصب آن در قلب و مغز جامعه­ی انسانی، دیگر امکانات هدر می­رود و نصب ناقص آن نیز مشکلات فراوان در پی دارد.

گناه و معصیت، ناهماهنگی انسان با قوانین الهی است و این عقل و وحی است که انسان را با جهان هماهنگ می­سازد.

در حدیث شریف نبوی(ص) آمده است:

قیل له: ماالعقلُ؟ قال: العملُ بطاعة اللهِ و إنَّ العمّالَ بطاعةِ الله هُمُ العُقلاءُ؛ به آن بزرگوار گفتند: عقل چیست؟ فرمود: عمل به فرمان خداوند، عاقلان راستین آن­هایند که از خداوند اطاعت می­کنند.

در کتاب کنزالفواید کراجکی از رسول اعظم(ص) نقل شد که فرمود:

أفضلُ النّاس، أعقلُ النّاس؛ برترین مردم عاقل­ترین ایشان است.

امام صادق(ع) در پاسخ این پرسش که عقل چیست؟ فرمود: مُا عُبِدَ بِه الرّحمنُ واکْتُسِبَ بِهِ الجِنَانُ؛ عقل چیزی است که بدان خدای رحمان عبادت شود و بهشت به دست آید. سؤال کننده پرسید: پس در معاویه که معروف به هوشمندی بود، چه چیزی بود؟ حضرت فرمود: آنچه معاویه داشت، نکرا و شیطنت و چیزی شبیه عقل بود که عقل نیست.

 

در کتاب حدیثی محاسن برقی از رسول گرامی9 نقل است، که فرمود:

خداوند چیزی بهتر از عقل در میان مردم توزیع نکرده است؛ بنابراین خواب عاقل از بیداری جاهل برتر است. افطار عاقل از روزه­داری جاهل بالاتر است. اقامت عاقل از کوچ و سفر جاهل برتر است. خداوند هیچ رسول و پیامبری را مبعوث نکرد، مگر وقتی عقل او کامل گردید و عقل او از عقل تمام امّت وی فراتر رفت و آنچه پیامبر بزرگوار9 در دل دارد، از دستاورد تمام تلاش­گران بالاتر است. هر خردمندی که فرایض الهی را به پا داشته از آن بزرگوار گرفته است. تمام عبادت کنندگان در پاداش عبادت به جایگاه "عاقل" نمی­رسند. به راستی عاقلان همان "اولوالألباب" هستند که خداوند فرموده است: )إنّما یتذکّر اولوالألباب، تنها خردمندان یادآور می­شوند.

خدا و پیامبران الهی از انسان انتظار دارند؛ که وی از نیروی عقل خویش استفاده کند و راه زندگی بهتر را بجوید. فعالیت­های خویش را با دستورهای آسمانی هماهنگ سازد، و از جاده سعادت نلغزد، و در بیراهه گام برندارد. و سلامت و سعادت خویش را با خطر مواجه نسازد. نرده­های عقل و وحی در دو سوی صراط مستقیم نصب شده است. بشر با تعطیل و تخریب عقل و تکذیب وحی، جهنم را به روی خویش می­گشاید. عقل و وحی دوگوهر آسمانی است که آفاق زندگی انسان را روشن می­کند.

از حضرت موسی­بن جعفر 9 نقل شده که به هشام­بن حکم فرمود:

یا هشامُ! إنَّ لله علی­النّاس حجّتین، حجّةً ظاهرةً و حجّةً باطنةً؛ فامّا الظّاهرةُ فالرّسلُ والأنبیاءُ والائمةُ: و أمَّا الباطِنةُ، فَالعقولُ؛ ای هشام خدای را بر مردم دو حجّت و راهنماست. حجتی آشکار و حجتی پنهان؛ حجّت آشکار الهی رسولان، انبیا و ائمه: هستند، و حجّت پنهان عقل­هاست.

نقش عقل در زندگی انسان نقشی بی­بدیل است. شناخت خدا، شناخت صفات الهی، شناخت نعمت­های خدا، شناخت آیات و نشانه­های پروردگار، شناخت حق و باطل، شناخت معروف و منکر، شناخت اولیای الهی و دشمنان خدا و خلق، شناخت دنیا و آخرت، شناخت قرآن و معارف آن همه و همه در پرتو عقل و اندیشه به دست می­آید.

امیرالمؤمنین علی(ع) فرموده است:

صدرُالعاقلِ صُندوق سِرِّه، لاغِنی کالعَقلِ ولافَقْرَ کالجَهْلِ ولامیراثَ کالأدب و... لامال اعودَمِنَ العقلِ ولاعقلَ کالتَدّبِیرِ؛ سینه خردمند، صندوق اسرار اوست، هیچ بی­نیازی بسان خرد و روزی نیست، هیچ فقری مانند نادانی نیست، هیچ میراثی همانند، تربیت نیست، و هیچ ثروتی چون عقل ثمربخش نیست و هیچ خردمندی چون آینده­نگری و تدبیر نیست.

نیروی عقل از دیدگاه­های مختلف مورد توجه است:

گاهی آن را زیور انسان دانسته­اند؛ زینةُ الرّجل عَقْلُه.

گاهی آن را ثروت و مایه­ی بی­نیازی بشر شمرده­اند؛ لاغنی کالعقل.

 گاه آن را ذخیره زندگی شمرده­اند؛ لاعُدة أنفعُ مِنَ العقل.

گاه آن را ستون زندگی مؤمن و مرکب راه­وار انسان شمرده­اند.

گاه آن را دوست نزدیک و یار و یاور انسان دانسته­اند.

بی­تردید، مهم­ترین سرمایه فرهنگی جامعه­ی بشری، عقل و اندیشه و قدرت تفکر و تحلیل و شناخت حق و باطل و راست و دروغ و نیک و بد و سود و زیان فرد و جامعه در شرایط و حوادث مختلف اجتماعی است.

شناخت ارزش­ها و ضدارزش­ها، شناخت نیازها و اولویت­بندی آن­ها، شناخت خودی و غیر خودی، شناخت دوستان و دشمنان، شناخت مبدأ و معاد، شناخت منابع فرهنگی زلال و آلوده و شناخت وظیفه در شرایط گوناگون؛ نماد خردورزی و عقل مداری است.

حدّ جمع عقل و وحی

جایگاه خردورزی در قرآن

در قرآن کریم واژه­های هم­خانواده عقل 49 بار به کار رفته است. واژه تفکر و مشتقات آن 18 بار مورد استفاده قرار گرفته است.

کلمه­ی تدبّر با تأکید بر تدبّر در قرآن 4 بار آمده است.

تعبیر اولوالألباب 16 بار در قرآن عظیم به کار رفته است.

دعوت به تعقل و تفکر، میادین تفکر و تعقل، آثار تعقل و تدبر، و پیامدهای دوری از این گوهر آسمانی، و راکد گذاشتن آن و کمیت عاقلان و جاهلان یادآوری شده است.

شاید این آیه شریفه: ) إِنّ شَرّ الدّوَابّ ِ عِنْدَ اللّهِ الصّمّ الْبُکْمُ الّذینَ لا یَعْقِلُونَ؛ قطعاً بدترین جنبندگان نزد خدا کران و لالانی­اند که نمی­اندیشند؛ یکی از تندترین انتقادهای قرآن از اقدامات جاهلانه و غیرعاقلانه باشد. آن­ها که از شنیدن حق کر و از گفتن آن لال­اند و با وجود دو پیامبر درونی و برونی از آن بهره نمی­برند؛ انسان نیستند، بلکه جانورند. آن­هم از نوع بدترین جانوران! خلقت آسمان و زمین، تحولات شب و روز، آیات الهی در جهان و قرآن و حوادث عالم، بهترین راه­های تفکر و تذکّر و شناخت جهان و وظایف انسان است. رابطه عقل و ایمان، عقل و تقوا و عقل و جهل و بسیاری معارف دیگر در قرآن شریف آمده است. برای شناخت بهتر موضوع عقل و خرد در قرآن باید به تفسیر راهنما و دایرة المعارف موضوعی قرآن کریم مراجعه کرد، تا ابعاد مختلف آن روشن گردد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها