یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
اغراق نیست اگر بگوییم که مصوبه اصلاح قیمت بنزین یک نوع تهور اقتصادی توسط دولت روحانی بود، امری که نه تنها جامعه را با شوک روانی گسترده و عمیقی روبرو ساخته بلکه بهانه ای شده تا احزاب و گروه های سیاسی از آن بهره برداری جناحی نمایند. برخلاف رویه معمول، دولت مستقر نه تنها هیچ گونه آماده سازی رسانه ای جهت افزایش قیمت بنزین نداشته بلکه حتی پس از هرج و مرج در سطح جامعه نیز اقدام به اقناع افکار عمومی نکرد! امری که مقدمات سردرگمی بیشتر مردم و همچنین تبدیل اعتراضات به اغتشاشات خیابانی با کمک عوامل کشورهای بیگانه را فراهم نمود.
همزمان با بنزین پاشی دشمنان نظام جمهوری اسلامی بر شعله اعتراضات بنزینی مردم، حاکمیت کشور هزینه های بسیاری پرداخت کرد. به منظور ایجاد وحدت مردمی و جلوگیری از فتنه افروزی بیگانگان در 4 آذر ماه مردم به تهران و برخی دیگر از شهرها به خیابان ها آمده و با جداسازی خط خود از آشوبگران و همچنین بیان اعتراضات اقتصادی نسبت به عملکرد دولت، برگی درخشان در تقویم انقلاب ثبت کردند.
بی شک آنچه در ذهن رسانه های بین المللی و حتی بخشی از رسانه های داخلی پس از رویداد تاریخی 4 آذر شکل گرفت، یک نوع شگفتی بود. کمتر رسانه ای به ویژه شبکه های ماهواره ای و رسانه های معاند تصور این امر را داشتند که مردم ایران در حمایت از نظام جمهوری اسلامی و و همچنین دستاوردهای آن به صحنه آمده و صف خویش را از آشوبگران جدا نمایند. این شوک روانی رسانه ای ایجاد شده از سوی دشمنان نظام، به دلیل عدم درک صحیح از ماهیت مردمی انقلاب و به ویژه نظام جمهوری اسلامی است.
شاید به ضرس قاطع بتوان گفت که انقلاب اسلامی ایران از معدود انقلاب هایی در جهان است که هنوز میان سه ضلع مردم، انقلاب و نظام حاکم پیوندی ناگسستنی وجود دارد.
در اکثرانقلاب های جهان پس از فروکش شدن هیجانات انقلابی میان مردم، هریک به خانه های خود رفته و از صحنه سیاسی، اجتماعی خارج می شوند. عدم همبستگی مستمر میان مردم و انقلاب ها به ویژه در انقلاب های روسیه و فرانسه موجب شده تا به تدریج آنچه به عنوان حاکمیت بوجود می آید، با آرمان ها و تفکرات انقلابی در گذشته فاصله معناداری پیدا کند. شاید به همین منظور بوده که جان بولتون بر سخن خویش پیرامون پایان تاریخ انقضای نظام جمهوری اسلامی پس از 40 سال تاکید داشته است، سخنی که با حمایت همه جانبه مردم در چهل سالگی انقلاب می توان گفت به زباله دان تاریخ پیوست.
اگر بخواهیم به صورت مجمل به واکاوی جامعه شناختی حضور مردم در راهپیمایی 4 آذر بپردازیم؛ همه موارد، ذیل مثلث رهبری، مردم و حاکمیت تفسیر می گردند که به بخشی از این مولفه ها عبارت انداز:
- رهنمودهای به موقع و داهیانه رهبری: مقام معظم رهبری در ابتدای درس خارج از فقه خود دقیقا دو روز پس از افزایش قیمت بنزین ضمن تاکید بر کاهش مشکلات مردم از طرح قانونی دولت حمایت کردند.
همواره منطق حکمرانی در بیانات رهبر معظم انقلاب بر پایه تداوم حاکمیت و مکانیسم های طراحی شده قانونی بوده و همین امر موجب شده تا استحکام نظام جمهوری اسلامی حفظ گردد. رهبری در پایان سخنان خویش از عموم مردم خواستند تا از آشوبگران و ناامن کنندگان امنیت کشور فاصله بگیرند. توصیه رهبری تقریبا پس از 10 روز توسط آحاد ملت ایران عملیاتی شده و در راهپیمایی 4 آذر به صورت علنی ضمن اعتراض به افزایش قیمت ها، صف خود را از آشوبگران جدا کردند.
- پرورش نسل جوان، آگاه و انقلابی: برخی از سیاستمداران و یا جامعه شناسان سیاسی بر این باورند که انقلاب ها تاریخ انقضا داشته اند، در حالی که به منظور پایایی آرمان های انقلابی در هر حاکمیتی باید نگرش افراد به انقلاب همواره پویا و مانا باشد. نسل سازی یکی از شیوه های اثرگذار مانایی در انقلاب هاست. نظام جمهوری اسلامی نیز به مدد پرورش نسل جوان و آگاه توانسته تا ضمن جلوگیری از موفقیت کید دشمنان؛ به تثبیت آرمان های 40 سال گذشته انقلاب کمک نماید.
- درک صحیح مردم از عصر پسااستعماری: مردم ایران به خوبی درک کرده اند که اگرچه استعمار به معنای شکلی آن همچون گذشته در جهان وجود ندارد ولی در عصرپسااستعماری، بدون حضور قدرت های بزرگ در یک کشور شاهد مداخله های غیرمستقیم هستیم. راهبری و خط دهی در فضای مجازی، وجود نیروهای میدانی در داخل یک کشور و همچنین محدودسازی تجاری، اقتصادی را می توان بخشی از دوران پسااستعمار نامید.
مردم ایران به خوبی دریافته اند که نظام های سلطه گر به ویژه آمریکا با بهره مندی از محدودسازی اقتصادی(تحریم ها) و همچنین فضای مجازی(شایعات) در صدد حذف مولفه های انقلابی و پس از آن فروپاشی نظام می باشد و به همین منظور با حضور در راهپیمایی 4 آذر همه این نقشه ها را نقش بر آب کردند.
- بغض مردم نسبت به اپورتونیست های سیاسی: اپورتونیست های سیاسی و یا همان ابن الوقت هایی که در زمان ایجاد آشوب و آنارشیسم اجتماعی در جامعه یکباره در فضای مجازی خود را به عنوان بدیل نظام جمهوری اسلامی معرفی می کنند به خوبی توسط مردم شناسایی شده اند و همین امر موجب شده تا با حمایت این افراد از فضای اغتشاشات، مردم بیش از پیش در صدد جداسازی خود از صف آشوبگران قرار گیرند. افرادی نظیر ربع پهلوی، مریم رجوی و... از جمله کسانی هستند که در بزنگاه های خاص همواره خود را بدیل وضعیت موجود معرفی می نمایند.
- نفی آنارشیسم اعتراضی: یکی از مولفه های ثبات نظام بی شک وجود ثبات اجتماعی و نظم موجود در جامعه بوده، امری که شاید بارها از زبان مردم تحت عنوان امنیت داخلی شنیده ایم. احساس امنیت در جامعه موجب گردیده تا یک نوع اینرسی رضایت بخش در سطوح طبقاتی ایجاد شود و هرگونه هرج و مرج که این امنیت را خدشه را نمایند مورد نکوهش عمومی مردم است. به طور طبیعی راهبری هیچ یک از حرکت های اجتماعی و اعتراضی توسط اوباش شکل نگرفته و ایجاد خشونت و غارت سرمایه های عمومی و حتی شخصی مردم، انتقادات جامعه را نسبت به این شیوه اعتراضی برانگیخت و نفی آنارشیسم اعتراضی خود یکی دیگر از دلایل فاصله گذاری مردم با اغتشاشگران بود.
سعید عنبرستانی/حقوقدان
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد