در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برخلاف ادبیات جهان که وامدار سنتهای دینی بود در ادبیات ایران خبری از این سنتها نبود، اما اگر بخواهم منصف باشم باید به تلاشهای روحانیونی مانند مرحوم آقانجفی قوچانی و شهید مطهری اشاره کنم. کتاب سیاحت غرب داستانی است مرتبط به برزخ و دنیای پس از مرگ؛ در سال ۱۳۱۲ شمسی توسط آقانجفی قوچانی که یک طلبه بود نگارش یافت و سال ۱۳۴۹ خورشیدی به دست چاپ سپرده شد. شهید مطهری با کتاب داستان راستان پیش از پیروزی انقلاب اسلامی نگارش داستان با الهام از قرآن را تجربه کرده است. در این نوشتار برآنم تا به زنانی بپردازم که با وجود تحصیلات حوزوی دست به قلم برده و داستان و روایت نوشتهاند. اما اکنون یعنی در سال 98 از ورود حوزویان به ادبیات داستانی و نگارش رمان و داستان کوتاه و حتی تدریس عناصر داستانی توسط خودشان زمان زیادی گذشته و اساسا این موضوع دوران تعجب و حیرت را پشت سر گذاشته و وارد مرحله بلوغ شده است.
در این میان، حضور زنان طلبه در این عرصه از اهمیت و ویژگیهای منحصر بهفردی برخوردار است. نگاه زنان به زندگی، تجربیات و افق نگاهشان با مردان متفاوت است از این جهت که زنانگی بسیار پیچیده است و اساسا امری است فراتر از مونث بودن. زنانگی بخشی از وجود هر انسانی است که به وسیله آن معنا و پشتپرده این عالم را درک میکند؛ چه اجمالی و چه به شکل تفصیلی.
بر این اساس روایت زنانه در قالب داستان یا سفرنامه و خاطرات علاوه بر اینکه حاوی جزئیات انسانی بیشتری است، دربردارنده یک نگاه ذیل زنانگی است. خوشبختانه این فرصت برای زنان طلبه ایرانی فراهم شده تا با توجه به همان نگاه زنانه و تجربیات ناشی از تحصیل و تدریس در حوزههای علمیه و تبلیغ در زمینههای داستان، روایت و خاطره و سفرنامهنویسی طبع آزمایی کنند. لازم است اینجا به این نکته اشاره شود که به نظر میرسد در میان زنان طلبهای که علاقه به نوشتن وجود دارد بیشترین تمرکز روی روایتهایی در قالب خاطره و سفرنامه است. نوعی احتیاط و محافظه کاری برای نزدیکی به قالب داستان در میان خواهران طلبه مشاهده میشود که میتواند علل گوناگونی داشته باشد. هرچند در این نوشتار سعی در بر شمردن علل احتمالی این موضوع را ندارم، اما به نظر میرسد از آنجا که سفرنامه و خاطرهنویسی متکفل روایت لحظه است، برخلاف رمان که قالبی است برای تفکر و باید واجد عناصر اساسی مهمی مانند پیرنگ و یکپارچگی و تعلیق باشد نوشتن از خاطرات و سفرهای تبلیغی یا حتی زیارات و پیادهروی اربعین امری آسانتر است و اقبال به آن بیشتر. به هر حال امیدواریم بانوان طلبه به قالب داستان کوتاه و رمان جدیتر بپردازند. با توجه به محدودیتهای موجود در پایان این نوشتار به اختصار به معرفی دو نفر از بانوان طلبه داستاننویس میپردازم.
اعظم عظیمی؛ از نویسندگان جوان و طلبه است که با مجموعه داستان «همه چیز مثل اول است» توانست نگاهها و امیدهایی را به سوی خود و توانایی و استعدادش جلب کند. بعدها در مصاحبهای که به بهانه انتشار این کتاب صورت گرفته بود از علاقهاش برای نزدیکی به الگوی زن مسلمان گفته بود. این مجموعه داستان باوجود قابلیت خوبی که داشت خیلی دیده نشد. اما عظیمی این مسیر را امیدوارانه ادامه میدهد. او دراین زمینه میگوید: چاپ کتاب همه چیز مثل اول است انگیزه خوبی برای ادامه مسیر نوشتن به من داد. در ادامه توانستم از فرصت خوب مدرسه رمان شهرستان ادب هم استفاده کنم و الان رمانی که در این مدرسه نوشتهام مراحل پایانیاش را طی میکند. با چند نهاد و موسسه هم در زمینه نوشتن داستان، تدریس آن و مدیریت پروژههای داستانی همکاریهایی داشتهام و دارم.
زهرا کاردانی؛ از جوانان اواخر دهه 60 است که تجربه تحصیل در دانشگاه و حوزه را دارد. این روزها با کتاب «زن آقا» نامش بیشتر از قبل شنیده میشود. کتاب زن آقا روایتی است از یکی از سفرهای تبلیغی که همراه همسر طلبهاش به یکی از روستاهای استان فارس رفتند. کاردانی در این کتاب 32 برش داستانوار از خاطراتش را به خواننده به اشتراک گذاشته است. این کتاب به واسطه قلم روان و شیرین و صداقت نویسنده با خواننده با اقبال خوانندگان مواجه شده و در مدت کوتاهی تجدید چاپهای مکرری از این کتاب وارد بازار شده است. پیشاز این هم در کتابهای رستخیز و هفته چهل و چند، شاهد روایتهای مستند از او هستیم. به نظرمی رسد بیشترین تمرکزش بر روایت است تا داستان.
آزاده جهان احمدی
مدرس دانشگاه
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم