در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
به فکر یک سقف بودن، اولین نکته مهم زندگی دانشجویی در یک شهر دیگر است، نکتهای که قبل از انتخاب رشته مورد علاقهتان جایی دور از شهرتان باید به آن فکر میکردید.
بهترین گزینه، زندگی کردن در خانه یکی از اقوام است، حتی اگر این آشنای دور، نوه عموی دخترخاله بابای زندایی پسر مادربزرگ عمه بزرگتان باشد که یک روز در کودکی از کنارش رد شدهاید و او لپتان را کشیده است. یادتان باشد که در شرایط اقتصادی امروز، شما هم به فکر دخل و خرجتان باشید اگر نتوانستید فامیلی پیدا کنید ایرادی ندارد. راهحلهای دیگری هم است.
وارد سیستم شوید: همه دانشگاهها سامانه ثبتنام خوابگاه دارند و قبل از حتی بستن باروبنه باید در سامانه دانشگاهی که در آن قبول شدهاید، ثبتنام کنید. البته اینها همه در حالی است که شرایط قبولی شما، شامل خوابگاه هم باشد. شرایط پذیرش خوابگاه دانشگاهها امسال سختتر از گذشته است و از 67 دانشگاه کشور، 51 دانشکده و دانشگاه علوم پزشکی، اعلام کردهاند که تعهدی در ارائه خدمات خوابگاهی به دانشجویان نخواهند داشت. در مجموع استفاده از خوابگاههایی که زیرنظر دانشگاه فعالیت میکند، به امکانات دانشگاهی بستگی دارد و در انتخاب رشته باید به این نکته هم توجه میکردید. البته اگر دانشگاهتان هم خوابگاه دارد، زیاد به وجود آن دلخوش نباشد، اغلب دانشگاهها اجازه استفاده دو ترم از امکانات خوابگاهی را به شما میدهند و بعد از آن باید به دنبال سرپناه باشید.
خودگردانها: اگر خوابگاهی گیرتان نیامد، نگران نباشید، عموما در کلانشهرها و در شهرهایی که دانشگاههای بزرگ دارند، خوابگاههای خودگردان هم پیدا میشود. قبل از ورود به این خوابگاهها، فقط باید نکاتی را رعایت کنید. بهترین انتخاب، خوابگاههای خودگردانی است که زیرنظر دانشگاهتان فعالیت میکند. دانشگاهها شرایط ویژهای برای خوابگاه در نظر میگیرند و متقابلا این خوابگاه زیر نظر دانشگاه فعالیت میکند. خوابگاههای خودگردان خصوصی انتخاب دیگر است. مدارک این خوابگاهها را حتما بررسی کنید و از صحت و سقم آن، قبل از عقد قرارداد، مطمئن شوید. نزدیکی به دانشگاه از گزینههای دیگری است که در انتخاب یک خوابگاه باید به آن توجه کنید. امکانات رفاهی، داشتن کتابخانه و محل مطالعه، وایفای، سیستم نگهبانی، آشپزخانه و حمام مناسب از امکاناتی است که با وجود لازم و نیاز بودن، به هزینههای کرایه و پیشپرداخت اضافه خواهد کرد.
اجارهنشینی: اگر خوابگاه گیرتان نیامد، تنها گزینه مستاجری است. زندگی مستاجری در شهر دیگر اما زیاد هم ساده نیست. بیشتر باید دست به جیب شوید و برایتان گران تمام میشود. سروکله زدن با صاحبخانه از آن کارهایی است که از همین حالا باید خود را برای آن آماده کنید. برای ارزان تمام شدن یک زندگی مستاجری میتوانید با چند همدانشگاهی دیگر، به زیر یک سقف بروید، البته این پیشنهاد به درد ترمهای بالاتر و بعد از آشنایی بیشتر با همدانشگاهیها میخورد.
شهر آرزوها
ممکن است شهری که در آن قبول شدهاید، خیلی متفاوت از آن چیزی که تصورش را دارید باشد پس خود را برای همه چیز آماده کنید. اگر از یک شهر کوچک به شهر بزرگی مانند تهران میروید، باید بدانید که زندگی در یک کلانشهر خیلی سخت است. هرچند که امکانات رفاهی بیشتری دارد، اما مشکلاتش هم به اندازه همان شهر، بزرگ است. مردم در شهرهای بزرگ، بهجز شلوغی و آلودگی هوا، با تنهایی و رهاشدگی هم روبهرو هستند. خود را برای اینها هم آماده کنید. اگر از شهر بزرگی به شهر کوچک میروید، قبل از هر چیزی باید آداب و رسوم و عرف جامعه آن شهر را بشناسید، شاید در شهر شما، مثلا شب بیرون ماندن یک دختر عادی باشد، اما در شهر کوچک محل تحصیلتان، شب بیرون ماندن یک پسر هم بد باشد. به این نکات ریز توجه کنید تا دوران دانشجویی راحتتری داشته باشید.
زنده ماندن در زندگی دانشجویی
درست است که در خانه خودتان، اتاق خواب خودتان را داشتید و هر کاری را که دوست داشتید در اتاقتان انجام میدادید، در زندگی دانشجویی، اما ورق طور دیگری میچرخد و شما اگر خوششانس باشید، حداقل با شش، هفت نفر دیگر هماتاق هستید. شش، هفت نفری که رفتارهای متفاوتی با شما دارند و همین ممکن است، تنش و درگیری ایجاد کند. در این شرایط میتوانید راههایی به کار بگیرید تا در آشفتهبازار خوابگاهها زنده بمانید.
مسؤولیتپذیر باشد: آن روزی را که به خاطر رشته موردعلاقهتان رنج دوری از خانواده را به جان خریدید، باید فکر اینجایش را هم میکردید. زندگی دانشجویی، یعنی درست کردن غذا، نظافت شخصی و خداحافظی با دستپخت مادر. پس اگر در خانه مانند پادشاهان با شما رفتار میشده و همه چیز برایتان مهیا بوده، حالا خودتان باید پای گاز بایستید و آشپزی کنید و اتاقتان را تمیز کنید، پس مسؤولیتپذیر باشید و پای تصمیمتان بمانید و کارهایتان را خودتان انجام دهید.
برنامهریزی کنید: برنامه هفتگی بچینید. برای تمیز کردن اتاقتان، غذا درست کردن و شستن ظرفها برنامهریزی کنید و مسؤولیت هرکدام از کارها و در هر روزی را به یک نفر از هماتاقیها بدهید. با این کار هم بین هماتاقیهایتان صمیمیت ایجاد کردهاید و هم حداقل در اتاق دوازده متریتان نظم برقرار و نظافت را برقرار کردهاید. با بینظمی تنها روزهای سخت زندگی در خوابگاه را سختتر کردهاید.
مبصر کلاس شوید: یک مدیر برای اتاقتان انتخاب کنید، کسی که هم با همه دوست باشد و هم این که با مدیریت درستش همه از او حرفشنوی داشته باشند و اگر مشکلی بین هماتاقیها پیش آمد، او آن را حل کند. مدیر را بعد از گذشت چند روز، میتوانید پیدا کنید. عموما کسانی که شخصیت مدیر دارند، خودشان را خیلی زود نشان میدهند.
همزیستی مسالمتآمیز: شما 18 سال از زندگیتان را یک جوری زندگی کردهاید و هماتاقیتان هم به شکل دیگر. برای راحتتر بودن، بهترین کار این است که با هم بسازید. با دید مثبت با هماتاقیتان برخورد کنید.
هر کدام از شما با فرهنگها، رسم و رسومهای متفاوت و از شهرهای مختلف هستید، این رنگینکمان تفاوتها میتواند تبدیل به نکته مثبتی شود و یک کلاس درس برای شما بسازد، پس آستانه تحملتان را بالا ببرید و از همین حالا، روی آموزههای فردی و ارتباطیتان کار کنید. به نیمه پر لیوان نگاه کنید. میتوانید زبان جدید بیاموزید و دوستی برای رفتوآمدهای بین شهری پیدا کنید و اگر روزی به شهر دوست دوران دانشجویی سفر کردید، میتوانید دور هزینههای هتل را خط بکشید.
خودسازی و زندگی دانشجویی
دوری از خانواده سخت است. شما 18 سال از زندگیتان را در کنار اعضای خانوادهتان گذراندهاید و با حمایتهای آنها زندگی کردهاید. حالا باید از کانون گرم خانواده دل بکنید و به شهری بروید که هیچ تصوری از آن ندارید. اینها میتواند سخت باشد. دوری از خانواده و زندگی دانشجویی، بهجز ترس اولیه، میتواند شما را با مشکلات روحی زیادی روبهرو کند. برای این که با هیجات عاطفی، روحی و روانیتان مقابله کنید، یک سری از کارها را میتوانید، انجام دهید.
هماحساس پیدا کنید: همه هماتاقیهایتان احساس شما را دارند. هم شما و هم هماتاقیتان هر دو از خانواده به دور افتادهاید و همین حس مشترک داشتن و احساس تنهایی میتواند به دلیلی برای برقراری و پر شدن خلأ ناشی از این احساس تبدیل شود. در یک شهر غریب، پیدا کردن کسی که احساستان را درک میکند، موهبت بزرگی است. با برقراری ارتباط با هماتاقیهایتان که مثل شما در شرایط روحی بدی هستند و کمک به هم، میتوانید بر احساس تنهایی و دوری از خانواده مقابله کنید.
دوران فراغت را زیاد کنید: برای خودتان تفریح پیدا کنید. به موزهها، مناطق دیدنی و تفریحی شهری که در آن درس میخوانید، سر بزنید. با این کار به جز این که ذهنتان دور میشود، با شهر هم بیشتر آشنا خواهید شد و با دانستن شرایط شهر، میتوانید راحتتر با آن کنار بیایید.
وارد گروه شوید: زندگی دانشجویی بهترین زمان برای حضور در کلاسهای علمی، تفریحی و شرکت در اردوهای دانشجویی است. با این اتفاق هم دایره دوستیهایتان را بزرگتر کردهاید و هم این که در قالب یک گروه، استعدادهایتان را پرورش دادهاید و هم این که از آسیبهای عاطفی ناشی از مشکلات روحی دوری از خانواده، خود را دور کردهاید.
دست به کار شوید: درست است شما برای درس خواندن به شهر دیگری سفر کردهاید، اما میتوانید به فکر یک کار برای خودتان باشید. با برنامهریزی درست، میتوانید هم کار کنید و هم درس بخوانید. با این کار هم وابستگیتان به خانواده کمتر میشود و هم این که کمکخرجی برای تأمین مخارجتان پیدا خواهید کرد. میتوانید هر کاری انجام دهید. از تدریس خصوصی تا درست کردن دستسازههای هنری که ممکن است فقط برای شهر و روستای محل زندگیتان باشد.
لیلا شوقی
جامعه
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
اکبرپور: آزادی استقلال را به جمع ۸ تیم نهایی نخبگان میبرد
در گفتوگوی اختصاصی «جام جم» با رئیس کانون سردفتران و دفتریاران قوه قضاییه عنوان شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی بیپرده با محمد سیانکی گزارشگر و مربی فوتبال پایه