در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
آقای ورزی، شما چند بار به سفر حج مشرف شدید؟
2 بار.
بیشتر توضیح میدهید که این دو بار در چه سالی بوده است؟
اولین بار سال 86 با خانواده به حج عمره و بار دوم در سال 90 به حج واجب مشرف شدم. نکته اینجاست که حج نه تنها برای من، بلکه برای اغلب کسانی که دیدهام کاملا پیشبینی نشده است. خودش باید بطلبد و وقتی طلبید همه چیز جفت و جور میشود. حتی خاطرم هست در سفر دوم موعد گذرنامهام به اتمام رسیده بود و 24 ساعت بیشتر وقت نداشتم، اما به لطف خداوند و یکی از دوستان توانستم در این مدت کوتاه آن را بگیرم و بروم.
میگویند در جوانی سفر به مکه و مدینه و عتبات حس و حال زیباتری دارد؟
خود من هم همیشه از خدا میخواستم اگر مقدر است حج واجبم را در جوانی میسر کند. به این دلیل که عمر دست خداست و معلوم نیست هر انسانی چقدر زندگی میکند و دیگر آنکه آدم در جوانی به لحاظ بدنی توانایی بیشتری دارد، اما مراقبتهای بعد از حج مهم است.
چه مراقبتهایی؟
انسان وقتی از حج برمیگردد پاک است و اینکه بعد از این سفر بخواهی چطور و چگونه زندگی کنی مسأله است، اما خب هیچ انسانی معصوم نیست و گناه در هر لحظه در کمین اوست. اینکه به حج بروید تا صرفا حاجی شده باشید و حاجآقا صدایتان کنند، مقبول نیست. حجی مقبول است که شما وقتی برمیگردید دگرگونی در رفتار و کردارتان کاملا مشهود باشد. به هر حال حس و حال حج را نمیتوان با هیچ سفری مقایسه کرد. من خودم احساس میکنم هر دو باری که مشرف شدم را خواب دیدم. در سفر اولم اتفاق عجیبی برایم افتاد که در روحیه و زندگیام تاثیرگذار بود و در سفر دوم هم فضای خاصی را تجربه کردم که اثراتش هنوز در من وجود دارد.
خود شما وقتی از حج بازگشتید با چه شخصیت تازهای از خودتان مواجه شدید؟
مهمترین ویژگی ای که بعد از حج سعی کردم به آن برسم، رنگی دیدن آدمها بود و من شخصا در این سفر به این مهم رسیدم که انسان هیچ چیز نیست. انسان وقتی به این نقطه میرسد عظمت خداوند را بیشتر درک میکند و همین سبکی و بیوزنی را که در خود حس میکنی حالت را خوب میکند.
رنگی دیدن آدمها به چه معناست؟
یعنی همه را از روبهرو و از نزدیک ببینید. به پیک موتوری، به کسی که شیشه ماشینت را پاک میکند، به کسی که برایت کار میکند و... از بالا نگاه نکن، از روبهرو نگاه کن.
از آداب و رسوم مردم و حجاج هنگام حج خاطرهای دارید؟
همه آدمها از تاجر و کارگر و پزشک گرفته تا مهندس و معلم و... در حج یکسان هستند. به اعتقاد من حج جلوهای از معاد و رستاخیز را نشان میدهد. همه زیر یک آسمان میخوابیم و همه یک مناسک خاص را بهجا میآوریم. هیچ تفاوتی بین فقیر و غنی نیست. هیچ «منی» در کار نیست. اینکه من پزشکم، من ثروتمندم و... اصلا معنا ندارد. آنجا فقط خداست که معنا دارد. در حج پردهها کنار میرود و میفهمی هیچ چیز نیستی و اینکه بفهمی هیچ نیستی برای انسان بزرگترین نعمت است. در حج به این درک میرسید که نباید به جایگاه و مقام تان بنازید. مدیر شبکهای را میشناسم که وقتی تماس میگیرم جواب نمیدهد و میگوید با پیامک لطفا حرف بزنید! خب این مدیر باید برود حج که بفهمد هیچ چیز نیست و اگر پشت آن صندلی نشسته، صدقه سر بیتالمال است. بعضیها حج میروند و دست خالی برمیگردند. از این جهت دست خالی که توفیق تغییر نصیبشان نمیشود و همان فردایی که از حج برگشتند دوباره «منم»هایشان شروع میشود! حج مهمترین اتفاق زندگی هر انسانی است که برای درک معنویتش باید آخرین داشتههایتان یعنی موهای سرتان را هم بتراشید. در آیه شریفهای از قرآن کریم خداوند متعال میفرمایند: «ای انسان، چه چیز تو را درباره پروردگار بزرگوارت مغرور کرده است؟» من هر وقت این آیه را میخوانم از طرف خودم میگویم: «به وا... که هیچ». خداوند از غرور بیزار است و میفرمایند حتی به من هم مغرور نشوید.
از حس و حال داخل مسجد الحرام بگویید.
عالی. من اول در مدینه به مسجد النبی رفتم و از صمیم قلب میگویم وارد آنجا که شدم زمان از دستم رفت و وقتی به خودم آمدم که اذان مغرب را میگفتند. مسجد النبی بینظیر است و قبرستان بقیع که در آن چهار معصوم خدا مظلومانه دفن شدهاند حال غریبانهای دارد. در آنجا هر قدمی که برمیدارید با خودتان میگویید مزار شریف حضرت فاطمه زهرا(س) کجاست! آیا در ضریح مطهر حضرت محمد(ص) است! آیا جلوتر است! آیا نزدیک قبرستان بقیع است! و آیاهایی که هر بار به مسجد النبی و حرم مطهر پیغمبر اکرم(ص) میرفتیم به قدری برایمان تکرار میشد که با قلب مان مزار حضرت فاطمه زهرا(س) را میدیدیم.
در هر دو بار که به حج سفر کردید برخورد زائران کشورهای دیگر را با ایرانیها چطور دیدید؟
برخورد بدی وجود نداشت. البته وهابیهای کثیف همیشه نسبت به شیعیان و دیگر مسلمین و حتی اهل تسنن رفتارهای نابجایی دارند و کلا نسبت به تمام زائران بیاحترامی میکنند.
در گذشته مرسوم بود کسانیکه به حج رفته و حاجی شدهاند در روز عید قربان گوسفند قربانی کنند. شما در این روز چه کاری انجام میدهید؟
پدرم حاجی بودند و هر سال که در عید قربان مناسکشان را انجام میدادند احساس خوبی به من دست میداد. الان هم خودم هر سال به لطف خدا در این روز گوسفند قربانی میکنم، دعا میخوانم، توبه میکنم و از خداوند طلب مغفرت دارم.
ساناز قنبری
سینما
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر