گم شدن 56 هزار تومان پول از کیف صحرا به جدایی او از شوهرش ختم شد. این زن وقتی دید شوهرش پولش را پنهانی برداشته است، تصمیم گرفت زندگی مشترکش را آغاز نکند و درخواست طلاق بدهد. پرونده طلاق این زوج هفته گذشته در دادگاه خانواده تهران بررسی شد.
کد خبر: ۱۲۱۲۲۲۸

زن جوان در این‌باره گفت: یک سال است که به عقد یکدیگر درآمده‌ایم و در این مدت مشکل خاصی با هم نداشتیم. با عماد در محل کارم آشنا شدم.
او به‌عنوان کارمند جدید به محل کارم آمد و بعد از مدت کوتاهی به هم علاقه‌مند شده و تصمیم به ازدواج گرفتیم. در این مدت متوجه شدم او پسر ساکت و کم حرفی است. برای همین بیشتر به او علاقه مند شدم و تصور می‌کردم در کنارش خوشبخت می‌شوم. اما چند وقت پیش متوجه موضوعی شدم که تمام اعتمادم نسبت به عماد را از دست دادم. قضیه از این قرار بود که من 56 هزار تومان پول در کیفم داشتم.
با عماد بیرون بودیم و وقتی برگشتم متوجه شدم تمام پول ها از کیفم سرقت شده؛ هرچه به دنبال پول گشتم نبود. موضوع را به عماد گفتم و او هم گفت که وقتی با هم در بازار بودیم کسی پولم را دزدیده است. اما هرچه فکر کردم دیدم امکان ندارد کسی به‌راحتی کیف پولم را باز کرده و پول را برداشته باشد و کیفم را سرجایش بگذارد. با عقل جور در نمی‌آمد. اگر کسی دزد بود باید کیف پولم را سرقت می‌کرد، نه این‌که فقط پول‌ها را بردارد و کیف را سرجایش بگذارد. برای همین به عماد شک کردم. رفتارهایش مشکوک بود و مرتب اصرار داشت دیگر پیگیر این موضوع نشوم. به همین دلیل از او خواستم حقیقت را بگوید و او هم در نهایت اعتراف کرد او پول را از کیفم برداشته است. گفت چون پول نداشته این کار را کرده است. خیلی شوکه شدم. باورم نمی‌شد او به همین راحتی چنین کاری کرده باشد. اگر پول نداشت باید به من می‌گفت. بعد از آن هرچه سعی کردم دوباره به عماد اعتماد کنم فایده نداشت. هرکاری می‌کرد به او شک داشتم و بدترین تصورها در ذهنم می‌آمد. دیگر ذهنیتم نسبت به او منفی شده؛ برای همین تصمیم خود را گرفتم و می‌خواهم از شوهرم جدا شوم.
در ادامه شوهر این زن نیز به قاضی گفت: آقای قاضی من آن شب پول نداشتم و چون با صحرا بیرون بودم، نمی‌خواستم بی پول باشم. خجالت می‌کشیدم بگویم هیچ پولی ندارم. برای همین این‌کار را کردم و فکرش را هم نمی‌کردم او متوجه شود. من دزد و آدم خلافکار نیستم. فقط برای این‌که شرمنده همسرم نشوم چنین کاری کردم. می‌دانم اشتباه کرده‌ام ولی از قصد نبوده و نمی‌خواستم باعث ناراحتی همسرم شوم. فقط از خجالتم چنین اشتباهی مرتکب شدم. ولی صحرا متوجه نیست و حاضر نمی‌شود حتی یک فرصت دیگر به من بدهد.
در پایان نیز قاضی سعی کرد این زوج را از جدایی منصرف کند، ولی وقتی اصرار زن جوان را دید، رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد و از این زوج خواست در این فرصت با یک مشاور خانواده هم مشورت کنند.

سیما فراهانی

تپش

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها