در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
از قدیمالایام گفتهاند تو مو میبینی و من پیچش مو. همین یک خط خبر چه مسائل که در پساپرده خود ندارد. اینکه این بریطانی پدرسوخته به پولوتیک و آثار ماضیه باستانی و غیره که رحم نکرده هیچ به وحوش و نباتات هم نه نگفته و به تاراج برده است را همینجا میشود ملتفت شد.
به محض خواندن خبر خشایار را طلبیده کاغذ خواستیم که چندخط قلمی کرده بدهیم ببرد برای کامران خان بخواند.
خشایار عارض شدند تصدق این جناب کامران خان چندسالی ساکن ممالک محروسه نبودهاند فارسی ملتفت نمیشوند انگلستانی بنگارید که بفهمند.
نمیدانیم از سر دلسوزی گفت یا خواست دستمان بندازد.
فرمودیم اگر ملتفت نشد زحمت بکش برو توی قفس برایش انگلستانی ترجمه کن باب رفاقت را هم واکن تا ما بیاییم. به غلط کردن افتاد. برای کامران خان چنین نگاشتیم:
محضر مقدس شیر بیشه ایران جناب کامران خان
قربانتان گردم، خبر نزول اجلالتان در مام وطن موجب سرور و خرسندی گشت. از اینکه عیش و نوش و سفره رنگین ملکهخانم را رها کرده و بعد از سالها وطن را به زخارف دنیا نفروخته مراجعت فرمودید کمال امتنان و تشکر را دارم.
اما تصدقت گردم این چه وقت آمدن بود.
توی دورهای که در ممالک محروسه گوشت کیلویی 135 هزار چوق شده، وقت هوای وطن کردن است؟ ما خودمان مدتی است ماکارانی را با سویا ممزوج میکنیم که در مخارج عمارت صرفه بجوییم شما یک کاره آمدهاید که وطن؟ کامران جان اخوی شما شب میتوانی لقمه نان وپنیر و تره سق بزنی؟ شما کمتر از شقه آهو و گوزن به آرواره مبارک نکشیدهاید روزی ده کیلو هم که چاشت و شامتان باشد، میکند روزی یکمیلیون و 350 هزار تومن. ماهش میکند 40میلیون تومن و خردهای؟ رواست؟ همانجا میماندی سفره ملکه را ناکار میکردی ما هم از این دور دعاگویت بودیم. در ثانی کامران؟ این اسم است برای شما انتخاب کردهاند؟ کامران هم شد اسم؟ آن هم برای شیر؟ تصدقت گردم کامرانهای ممالک محروسه ما معمولا محاسن پروفسوری میگذارند با یک کتشلوار نیمهبراق و عینک بیفریم بستههای آموزش موفقیت و خلاقیت میفروشند و متون پروفسور سمیعی را هی برای این و آن فوروارد میکنند و هر صبح توی گروههای خانوادگی استیکر
صبح به خیر ارسال میدارند.
شما به نظرم حشمتی، شاپوری، عزتی چیزی اسمت بود خیلی بهتر بود، قربان نعرههایتان گردم.
فیالنهایه اینکه اگر در باغوحش یک حجم لولهایشکل گوشت در ظرف گذاشتند که تناول بفرمایید و یک چیزهای سبزی هم لابهلایش بود تناول نفرمایید.
آنها اسمش کالباس است که از امعا و احشای مرغ و سربال و پوست و پای مرغ تیار شده. آن سبزها هم پسته نیست لپه باقالی است و زبانم لال بخورید از جایی دیگر رعیت نعرههایتان را میشنوند. زیاده عرضی نیست. نعره به پیوست است.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد