در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
براساس گزارش سازمان جهانی کار در سپتامبر ۲۰۱۷، ۱۵۲ میلیون کودک در سنین پنج تا ۱۷ سال ناگزیر به تحمل کار اجباری بودهاند. در ایران اما آمار مشخص و دقیقی از تعداد کودکان کار وجود ندارد؛ هرچند برخی منابع و سازمانها از وجود دو میلیون کودک کار در ایران خبر دادهاند. در همین حال، آمارهای غیررسمی تعداد کودکان کار ایرانی را هفت میلیون نفر تخمین زدهاند که گفته میشود 40درصد آنها را کودکان مهاجر تشکیل میدهند. در همین خصوص مدیرکل دفتر امور آسیبدیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی کشور هم با تاکید بر اینکه تحقیقی که آمار همه کودکان را در یک سرشماری احصا کرده باشد وجود ندارد، از شناسایی ده هزار و ۵۰۰نفر از این کودکان توسط این سازمان خبر میدهد. همه اینها در حالی است که ایران در سال 1373 پیماننامه جهانی حقوق کودک را امضا کرده و بر اساس ماده 79 قانون کار کشور، اشتغال به کار کودکان زیر 15 سال ممنوع است. البته کارگران شاغل در کارگاههای خانوادگی که کارفرمای آنها، همسر یا بستگان و خویشاوندان نسبی درجه یک باشند، مشمول قانون کار نیستند. از سوی دیگر ماده 84 قانون کار پیشبینی کرده در مشاغل و کارهایی که ماهیت آن برای سلامت یا اخلاق کارآموزان و نوجوانان زیانآور است، حداقل سن کار 18 سال تمام باشد که تشخیص آن با وزارت کار خواهد بود.افزایش مشکلات اقتصادی و کاهش درآمد سرپرست خانوارها عامل اصلی ورود کودکان به بازار کار است؛ مشکلی که در استانهای با آمار بالاتر بیکاری از جمله کردستان بیشتر به چشم میخورد؛ بویژه حالا که فصل برداشت سیبزمینی در این استان است و بسیاری از کودکان با تعطیل کردن کلاس درس به همراه خانوادههای خود در دشتهای سیبزمینی مشغول کار هستند. برای بررسی این مساله و گفتوگوی رو در رو با این کودکان، به منطقه دهگلان میروم. منطقهای که این روزها به قطب کاشت سیبزمینی کشور تبدیل شده است و به همین خاطر، کارگران زیادی از سایر نقاط استان به این شهرستان سفر میکنند تا با یک ماه کار روی زمین در فصل برداشت، درآمدی هرچند اندک داشته باشند.
بازماندن یکماهه از تحصیل
به زمینهای کشاورزی که میرسم، کیسههای پر از سیبزمینی و کارگران توجهم را جلب میکنند. با آنها همصحبت میشوم. بیشترشان از روستاهای اطراف بانه آمدهاند؛ شهرستانی مرزی که مردم آن ناچارند برای تامین هزینههای زندگی به کارگری و برداشت سیبزمینی در دیگر نقاط استان مشغول شوند.
با شروع فصل پاییز، برداشت سیبزمینی در شهرستانهای قروه و دهگلان آغاز میشود؛ کاری سخت و طاقتفرسا که کودکان هم مجبور به انجام آن هستند تا بتوانند کمکخرجی برای خانواده باشند. آنها به همین خاطر، حدود یک ماه از تحصیل باز میمانند تا همراه پدر و مادر و سایر اعضای خانواده در مزارع کار کنند.
به سراغ یکی از این کودکان میروم؛ دخترکی زیبارو با دستانی خسته که سیبزمینیها را از دل خاک بیرون میکشد. با دیدنش در دلم غوغایی بر پا شد... دخترکی که باید امروز در مدرسه و در کلاس درس باشد، با دستان نازکش سیبزمینیها را از دل خاک بیرون میکشد؛ آن هم در این سرما. با او همصحبت میشوم. دخترکی خوشرو و با متانت خاص دخترانه. در ابتدا از عکس گرفتن و صحبت برای تهیه گزارش امتناع میکند؛ اما سرانجام راضی میشود؛ دل به دریا میزند و خودش را «شراره قادرپور» معرفی میکند. شراره ۱۳ سال سن دارد و در کلاس هفتم مشغول تحصیل است. او میگوید: کار کردن مانع درس خواندن من نمیشود؛ هرچند دوست داشتم اصلا کارگری نکنم؛ اما شرایط ایجاب میکند که همراه خانوادهام در این کار حضور داشته باشم. من سعی میکنم که عقبماندگی از تحصیل را جبران کنم و در طول سال تحصیلی یکی از دانشآموزان ممتاز و متوسطه باشم. این دخترک نگاهی به مادرش میاندازد که مشغول پر کردن کیسههای سیبزمینی است و ادامه میدهد: من و برادرم همراه پدر و مادرم مشغول کار هستیم. یک خواهر کوچک هم داریم که کمسن و سالتر است و قدرت کارکردن با ما را ندارد. شراره در ادامه از شغل اصلی پدرش میگوید: ما از شهر بانه آمدهایم تا بتوانیم درآمدی کسب کنیم. شغل اصلی پدرم مغازهداری است و بیشتر انگورفروشی میکند و در این شرایط که وضع اقتصادی خوب نیست ما ناچار شدیم به دهگلان برای کار مراجعه کنیم. او که هنگام صحبت با من همچنان مشغول برداشت سیبزمینی است میافزاید: من به عنوان نیروی کمکی کار میکنم و همراه مادرم روزانه در حدود یکصد هزار تومان درآمد داریم.
تامین هزینهها و مخارج مدرسه
یکی دیگر از پسرانی که در حال کار است، میگوید: پدرم بیکار است و ما برای پرداخت اجارهبهای منزل باید کار کنیم. او که نامش شیرکوه است ادامه میدهد: پدر و مادرم با سختی و مشقت زیادی کار میکنند و من هم برای کمک به آنها آمدهام. وی اضافه میکند: دستهایم خسته میشود؛ اما به امید روزی که به آسایش برسیم به کار کردن ادامه میدهم تا بتوانم حداقل هزینهها و مخارج مدرسهام را تامین کنم.
پیگیریهای دولتی
در همین حال، محسن شجاعی معاون امور اجتماعی بهزیستی کردستان در واکنش به کار کودکان در مزارع و بازماندنشان از تحصیل میگوید: تاکنون با چنینمواردی برخورد نکردهایم؛ اما در آینده این موارد را در دستور کار قرار خواهیم داد و موضوع را پیگیری میکنیم. این مسؤول به بحث کودکان کار در استان اشاره میکند و ادامه میدهد: تاکنون در مرکز استان و برخی شهرهای دیگر اقدام به ساماندهی کودکان کار کردهایم و از آنها حمایت میکنیم. تلاش اصلی ما این است که کودکان از ادامه تحصیل باز نمانند و در این خصوص نیز بررسیهای لازم را انجام خواهیم داد. وی در پاسخ به این پرسش که آیا آمار کودکان در استان افزایش داشته یا خیر عنوان میکند: تاکنون گزارشی در این مورد نداشتهایم و در هر کدام از شهرهای استان که موردی داشته باشیم آن را پیگیری میکنیم.
ساماندهی کودکان کار در سنندج
در ادامه مهدی گلباغی، مدیرعامل موسسه خیریه ئاسوی زانیاری در اینباره اظهار میکند: این افراد به عنوان کودکان همراه کار مشغول فعالیت هستند که به صورت مقطعی و به همراه خانواده در محیطهای کار حضور پیدا میکنند که همین عامل سبب میشود کمتر در معرض آسیبهای اجتماعی قرار بگیرند. وی به مشکلات اقتصادی اشاره کرده و ادامه میدهد: مرزنشینان و ساکنان مناطق مرزی به دلیل نبود صنایع و مشکلات اقتصادی حاکم در این مناطق بناچار به شغلهای کاذب روی میآورند و برخی نیز مهاجرت میکنند؛ یا به صورت دائم یا به صورت فصلی برای شغل کارگری. مدیرعامل موسسه خیریه ئاسوی زانیاری میافزاید: دولت قصد دارد در این موارد کمک کند؛ اما متاسفانه در این مورد با خلأهای قانونی مواجه هستیم. به گفته گلباغی تاکنون 110نفر از کودکان کار در استان شناسایی و ساماندهی شدهاند و این افراد بههمراه خانوادههایشان تحت پوشش هستند. وی به افزایش کودکان کار در برخی شهرهای استان بویژه بانه اشاره و اظهار میکند: نسبت به سالهای گذشته شاهد افزایش کودکان کار در شهر بانه هستیم و دلیل آن هم مشکلات اقتصادی است. بسیاری از خانوادهها در ایامی که بانه در حال رشد و شکوفایی اقتصادی بوده به این شهر مهاجرت کردهاند و در شرایط حاضر که با رکود اقتصادی مواجه شدهایم، همین خانوادهها از تامین هزینههای زندگی برنمیآیند و ناچار از کودکان خود برای کسب درآمد استفاده میکنند.
کودکان بازمانده از تحصیل
او توضیـــــــــح میدهــــــد: 30درصد از آمار کودکان کار در سنندج از ادامه تحصیل بازمانده بودند که با اقدامات و پیگیریهای انجام شده همه این افراد به کلاسهای درس برگشتند. مدیر عامل موسسه خیریه ئاسوی زانیاری و عضو هیات علمی دانشگاه پیام نور تصریح میکند: آماری که ارائه شده بیشتر مربوط به سنندج است و با توجه به مقطعی بودن این مشکل هنوز برای شهرهای استان اقدامی انجام نشده است. اما بهزیستی استان، حمایتهای لازم را درخصوص تامین هزینههای تحصیلی، لوازمالتحریر، پوشاک و سبد غذایی در کنار حمایتهای مردمی انجام میدهد.
علاوه بر همه این مسائل، شرایط نامناسب اسکان کارگران هم یکی دیگر از مشکلاتی است که با آن دست به گریبانند. آنها بیشتر در خانههای کارگری که به صورت خانه باغ، انباری و چادرها هستند، زندگی میکنند؛ زندگی سخت و طاقتفرسایی که شرایط را برای کودکان دشوارتر کرده است.
خانوادهها را حمایت کنید
کارشناسان تاکید میکنند برای حل مشکل کودکان کار (چه از نوع کودکان خیابانی و چه کودکانی که در کارخانهها و مزارع کار میکنند) باید برنامه ویژهای برای حمایت از خانوادهها وجود داشته باشد؛ چراکه تقویت نهاد خانواده سبب پیشگیری از بروز بسیاری از آسیبهای اجتماعی میشود.
به عقیده آنها، تجربه کشورهای موفق ثابت کرده برای حل ریشهای چنین مسائلی باید خانواده قوی شود؛ زیرا تا زمانی که والدین از مهارتهای کافی برخوردار نباشند و نتوانند نیازهای اولیه زندگی را تامین کنند، کودکانشان را برای کسب درآمد روانه خیابانها یا مزارع و کارگاههای تولیدی میکنند.
فردین کمانگر
شیما رئیسی
جامجم
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد