یک مغازه پروتئینی ضمن اختصاص دادن مقداری گوشت و مرغ برای نیازمندان، دیگران را هم به این کار ترغیب می‌کند

دیوار مهربانی مسعود

دیوارهای مهربانی که یکی پس از دیگری فرو ریخت و تعطیل شد، به نظر می‌رسید که دیگر نتوانند قد راست کنند ولی مسعود صادقی در گوشه‌ای از تهران ثابت کرد که کار نشد ندارد. او روی یکی از دیوارهای مغازه مرغ و گوشت فروشی‌اش یک قلب قرمز بزرگ چسبانده و توی دلش نوشته: این مغازه روزانه تعدادی ران برای افراد نیازمند درنظرگرفته است. از آنجایی که توان این مغازه محدود و نیازهای افراد بسیار زیاد است شما می‌توانید درحد توان یک یا چند ران مرغ خریداری کرده و رسید آن را روی دیوار بچسبانید شاید همین یک ران باعث سیرشدن یک کودک محروم و بی‌گناه شود. مسعود 52 ساله درمحله گیشای تهران سال‌هاست به دست خیرش مشهوراست ولی نزدیک به دو ماهی که این دیوار مهربانی را ترتیب داده و در محله‌اش مشهورتر نیز شده. او واسطه‌ای برای آمدن غذای رایگان سر سفره نیازمندان این شهر است، مسعود با یک گل در محله گیشا بهار آورده است.
کد خبر: ۱۱۸۵۷۱۰

بعد از این که دیوارهای مهربانی تهران و ایران یکی پس از دیگری از رونق افتاد و دیگر خبری از آنها نیست شما یک دیوار مهربانی تازه راه انداخته‌اید که من اسمش را گذاشته‌ام دیوار مهربانی مرغ. این ایده از کجا آمد؟

من30 سال است که دراین مغازه مرغ فروشی دارم و حدود 20 سالش را کارگر بودم و بعد این مغازه را خریدم. در این30 سال همیشه یکسری ازمشتری‌ها پنجشنبه‌ها به‌عنوان نذری برایم خروس می‌آوردند و می‌گفتند آن را به افراد مستحق بده. من همیشه تعدادی افراد نیازمند از قبیل بی‌سرپرست و بدسرپرست و بیکار و مشکل دار را می‌شناختم که این خروس‌ها را چون دستگاه پرکنی نداشتم همان طور زنده به آنها می‌دادم. اما افراد می‌گفتند که آنها هم توان استفاده از خروس با این شکل را ندارند. بنابراین تصمیم گرفتم به خیران پیشنهاد بدهم که به جای حیوان زنده، هر مبلغی را که مد نظرشان است بدهند تا به نیازمندان ران مرغ بدهیم.

چطور در گیشا که یک منطقه تقریبا مرفه‌نشین تهران است این همه آدم نیازمند به پست شما می‌خورند؟

یکسری از این افراد سفارش شده هستند. سال‌ها کسی به نمایندگی از هیات امنای مسجد محل با ما کار می‌کرد و برای نیازمندان مرغ می‌گرفت، عده‌ای را هم برای کمک به من معرفی می‌کرد. همین باعث شد از مسجد محله الهام بگیرم . حدود هفت هشت سال است که عده‌ای ماهانه می‌آیند و از مغازه مرغ می‌گیرند. با این که گیشا محله نسبتا مرفه‌نشینی است اما در آن آدم‌های نیازمند کم نیستند، مخصوصا کسانی که برای کار و بخصوص کار در خانه مردم به اینجا می‌آیند. تعدادی از اینها بچه‌های مریض یا معلول دارند و مشکلات مالی شان جدی است. مردم این محل اما در این 30 سال همیشه به من لطف داشته و اعتماد کرده اند و با کمک آنها توانسته ام به بخشی از نیازمندان کمک کنم.

از وقتی دیوار مهربانی مرغ را راه انداختید واکنش مردم گیشا چه بود؟

استقبال واقعا بی‌نظیر بود به‌طوری که در عرض ده روز بیش از سه میلیون تومان کارت کشیدند. دراین مدت موسسات خیریه هم زیاد به ما مراجعه کردند و کمک خواستند ولی تصمیم گرفتیم فقط به موسسات محدوده گیشا کمک کنیم چون توان ما محدود است و اگر بخواهیم کار را خیلی گسترش دهیم لذت کار از بین می‌رود.

در این 30 سال که در این محل هستید بیشتر آدم‌های مستحق به مغازه شما می‌آیند یا شما سراغشان می‌روید؟

بجز مواقعی که موسسات خیریه واسطه رسیدن کمک‌ها هستند همواره آدم‌های نیازمند خودشان مراجعه می‌کنند. بعضی از این افراد را هم خیلی خوب می‌شناسیم و سرنوشت بعضی‌هایشان واقعا ناراحت‌کننده است. ما سال‌ها مشتری بسیار خوبی داشتیم که متاسفانه به دلیل برخی مشکلات حالا جزو لیست افراد نیازمند ماست.

به افراد نیازمند بیشتر گوشت می‌دهید یا مرغ؟

از اول بنای ما دادن مرغ بود ولی مواقعی هست که برخی کارگرها مثلا می‌آیند و 5000 تومان گوشت می‌خواهند و ما طوری که آنها متوجه نشوند گوشت بیشتری می‌دهیم یا گوشت را ارزان‌تر حساب می‌کنیم تا 5000 تومان مقدار بیشتری گوشت بشود. برای این افراد استخوان و چربی و دنبه هم رایگان می‌گذاریم. در مغازه ما دنبه اشانتیون است. من خودم دنبه را کیلویی

30 هزارتومان می‌خرم و به هرکسی که بخواهد از جمله کارگرها رایگان می‌دهم. چرا؟

فکرم این است که در قبال سلامتی جسم و وسعت کاری که داریم باید جوابگوی یکسری از افراد باشیم. اگر بنای ما در زندگی فقط پول جمع کردن باشد راهمان به بیراهه می‌رود.

گفتید از وقتی کمپین دیوارمهربانی را راه انداخته‌اید مردم گیشا از آن خوب استقبال کرده‌اند. سنگین‌ترین فیشی که تا امروز برای دیوار مهربانی کشیده شده چه قدر بوده؟

400 هزارتومان. این فرد را به چهره می‌شناسم ولی اسمش را نمی‌دانم. بیشتر کسانی که به دیوار مهربانی کمک می‌کنند به عنوان ادای نذر یا شادی روح گذشتگان‌شان این کار را انجام می‌دهند.

شما این فیش‌ها را وصل می‌کنید روی دیوار و بعد چه می‌شود؟ آیا فرد نیازمند خودش فیش را از روی دیوار برمی‌دارد و به شما می‌دهد؟

نه، روال کار این است که برای افراد مستحق سهمیه‌ای در نظر گرفته ایم و بنا به تخمینی که از میزان نیازش داریم تعداد مشخصی ران مرغ به او می‌دهیم. مثلا خانم جوانی که خانواده کوچکی دارد دو سه ران می‌گیرد و خانم مسنی که معلوم است عیال وار است پنج شش تا ران و حتی یک مرغ کامل.

کمک شما به این دیوار مهربانی چقدر است؟

الان یک مرغ کامل 25 تا 30 هزارتومان است و اگر آن را تقسیم بر چهارکنیم هر تکه‌اش می‌شود حدود 7000 تومان. من با خیران هر تکه را 5000 تومان حساب می‌کنم.

شما مبنا را ران مرغ گذاشته‌اید،‌ علت خاصی دارد؟

چون ران شسته و رفته است و می‌شود آن را تعدادی حساب کرد. علت دیگرش این است که ران آماده همیشه در مغازه موجود است و مردم برای آماده شدنش منتظر نمی‌مانند.

خب سینه مرغ هم شسته و رفته است، چرا سینه نمی‌گذارید؟

ما هر ران را 5000 تومان حساب می‌کنیم اما اگر مبنا سینه مرغ یا یک مرغ کامل باشد قیمتش بالاتر می‌رود و ممکن است برای کسی که قصد انجام کار خیر دارد هزینه‌اش بالا برود و از خیر این کار بگذرند. اما وقتی مبنا ران مرغ است و هر ران 5000 تومان محاسبه می‌شود از هر سه مشتری ما یک نفر برای دیوار مهربانی کارت می‌کشد.

به‌طور متوسط در یک روز چند آدم نیازمند به مغازه می‌آیند؟

بعضی روزها ممکن است دو نفر هم نیایند ولی چهارشنبه و پنجشنبه‌ها مراجعه خیلی زیاد است.

علت خاصی دارد؟

شاید چون آخر هفته و زمان خیرات است.

افراد مستحق که به مغازه می‌آیند چه می‌گویند؟

90 درصد شان چیزی نمی‌گویند و فقط یک گوشه می‌ایستند و نگاه می‌کنند. از نگاه آنها می‌فهمم که چیزی می‌خواهند اما پول ندارند. خیلی‌ها هم رد می‌شوند و از خیر گوشت ومرغ می‌گذرند و ما صدایشان می‌کنیم و به آنها جنس می‌دهیم. در بین افراد مستحق تعداد خیلی کمی هم هستند که به زبان می‌آیند و کمک می‌خواهند. ما نیز فارغ از این که کسی به زبان آمده یا نه همین که احساس کنیم نیازمند است به او کمک می‌کنیم. البته آنهایی که چیزی نمی‌گویند درنظر ما مستحق تر هستند چون حجب و حیا دارند و معلوم است آبرودارند.

برایتان فرقی می‌کند این افراد نیازمند ایرانی باشند یا اتباع خارجی؟

نه هیچ فرقی نمی‌کند. هر کسی بیاید با هر سن و سال و ظاهری به آنها کمک خواهیم کرد.

برایتان کارتن خواب و زباله گرد و بی خانمان هم فرقی ندارد؟

اصلا. فقط به معتادان چیزی نمی‌دهیم. البته آنها هم اگربه زبان بگویند که مرغ می‌خواهند حتما به آنها خواهیم داد.

یک آدم نیازمند می‌تواند هرروز بیاید و از شما مرغ بگیرد؟

من محدودیتی ایجاد نمی‌کنم اما خود افراد هر روز نمی‌آیند و حداکثر هر نفر هفته‌ای دو بار مراجعه دارد.

برخورد شما با این افراد چگونه است تا غرورشان شکسته نشود؟

من به همه می‌گویم عزیزم بدون ‌توجه به این که جایگاه اجتماعی و اقتصادی‌شان چه باشد.

این روحیه‌ای که شما دارید در کاسبی تان چه تاثیری داشته، فکر نمی‌کنید با این کار از نظر مالی ضرر می‌کنید؟

به هیچ‌وجه. وقتی من این مغازه را خریدم نیت کردم مبلغ‌های خرد را از فیش مشتری‌ها حذف کنم. یعنی اگر خریدش می‌شود 13 هزار و 500 تومان، 500 تومان را از آنها نمی‌گیرم. در واقع فیش‌ها را به نفع مشتری رند می‌کنم و در همه این سال‌ها متضرر نشده‌ام.

از این که در این راه قرار گرفته‌اید چه حسی دارید؟ می‌دانید که ممکن است از این به بعد آدم‌های بیشتری سراغ شما بیایند؟

من احساس می‌کنم همه ما در جای دیگری جواب کارهایمان را خواهیم گرفت پس خوشحالم اگر بتوانم کاری انجام دهم.

مریم خباز

جامعه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها