به گزارش جامجم آنلاین- کاپیتولاسیون (CAPITULATION) در لغت به معنی سازش و تسلیم می باشد و از واژه لاتینی (CAPITALAre) به معنای شرط گذاشتن گرفته شده است و بر قراردادهائی اطلاق می شود که به موجب آن اتباع یک کشور قدرتمند در قلمرو یک دولت ضعیف با گرفتن مصونیت، مشمول قوانین کشور خویش می شود.
پیدایش کاپیتولاسیون، به قرنهای چهارم تا ششم هجری مربوط می شود که در «بیزانس» نسبت به اتباع شهرهای پیشرفته آن زمان ایتالیا مانند «ژن» و «پیزا» حقوق ویژه ای داده شده بود.
کاپیتولاسیون در اواسط قرن 12 هجری شکل جدیدی به خود گرفت و به طور یکجا و تحمیلی از طرف دولت استعمارگر اروپائی بر کشورهای شرق تحمیل شد.
مورخین اتفاق نظر دارند که کاپیتولاسیون در ایران برای نخستین بار در تاریخ 5 شعبان 1243 هجری قمری همراه با قرارداد اسارت بار «ترکمنچای» برای اتباع روسیه که در ایران بودند بر ایران تحمیل شد. لیکن این ره آورد استعماری از زمانهای خیلی دورتری در ایران حاکم شده است.
رژیم کاپیتولاسیون به دنبال قرارداد ترکمانچای، در ایران رسماً حاکم گردید و پس از روسیه تزاری بسیاری دیگر از دولتهای مقتدر مانند استعمار انگلیس، اسپانیا، ایتالیا، هلند، فرانسه، آلمان، بلژیک و آمریکا این امتیاز را از زمامداران نالایق آن روز ایران برای تبعه خود گرفتند و با برخورداری از این امتیاز غیرقانونی از هیچ جنایت و خیانتی نسبت به ملت ایران کوتاهی نورزیدند.
با رشد فکری و آگاهی ملت ایران، در سایه روشنگریهای روحانیان، مبارزه ای شدید و همه جانبه برای الغای آن آغاز گردید و سرانجام در سال 1348 هجری قمری یعنی پس از گذشت بیش از یک قرن از تحمیل رسمی کاپیتولاسیون بر ایران، مبارزات مقدس ملت ایران به نتیجه رسید و رژیم دست نشانده آن روز ایران را مجبور به الغای آن ساخت.
با لغو کاپیتولاسیون، سرور و شادی عمیقی سراسر ایران را فراگرفت و لکه ننگی که به دست شاهان خائن، بر دامان ایران نهاده شده بود، زودوده شد و روسیاهی ابدی، همراه با لعن و نفرت عمومی برای شاهان میهن فروشی که به چنین ذلت و رسوائی، تن در داده بودند باقی گذاشت.
رژیم شاه به منظور عوام فریبی، لغو کاپیتولاسیون را از به اصطلاح افتخارهای پدر خائنش می شمرد و بارها در سخنرانیها و نوشته های خود، شاهانی را که تن به ذلت داده و رژیم کاپیتولاسیون را پذیرفته بودند نکوهش می کرد، لیکن دیری نپائید که خود او پس از گذشت 37 سال از لغو کاپیتولاسیون در ایران، با کمال گستاخی و بی شرمی، با مصونیت بخشیدن به مستشاران نظامی و دیگر تبعه آمریکا در ایران رژیم کاپیتولاسیون را در ایران احیا کرد و ننگ ابدی را برای خود ببار آورد.
احیای رژیم کاپیتولاسیون یکی از ره آوردهای رفرم آمریکائی «انقلاب سفید» بود که به دست شاه و باند ارتجاع بر ملت ایران تحمیل گردید. این امتیاز ننگین در پی سقوط شاه و واژگونی نظام شاهنشاهی در ایران، ملغی شد و ملت ایران با یورش به سفارت آمریکا و تصرف آن لانه جاسوسی انتقام خود را از جنایتی که آمریکا با تحمیل کاپیتولاسیون نسبت به این ملت روا داشته بود گرفت و دماغ پر کبر و نخوت شیطان بزرگ را به خاک مالید.
انگیزه آمریکا از فشار به رژیم شاه برای گرفتن این امتیاز
شیطان بزرگ در پی قیام خونین خرداد ماه 42 دریافت که طرح کندی در ایران با شکست روبرو شده است و دیر یا زود خیزشهای قهرآمیز و ضد آمریکائی در ایران اوج میگیرد و منافع شیطان بزرگ را در ایران با خطر جدی روبرو خواهد ساخت. از این رو، بر آن شد که با تصویب و احیای رژیم کاپیتولاسیون و گرفتن مصونیت سیاسی برای اتباع خود، دست تفنگداران و سرجوخه های خود را در رویاروئی با جنبش ضد آمریکائی ملت ایران بازگذارد و آنان را برای سرکوبی قیام مردمی و اسلامی آماده سازد. این یکی از انگیزه های آمریکا بود، انگیزه های دیگر آمریکا را می توان این گونه برشمرد:
1- دست کم جان اتباع خود را در ایران، از خطرهائی که در کمین آنها است حفظ کند. چون با تحمیل رژیم کاپیتولاسیون بر ایران، پلیس ایران ناچار بود از جان، و مال هر فرد آمریکائی محافظت کند.
2- ارتش ایران را تحقیر کند و از این راه روح انسانی، آزادمنشی، آزادیخواهی، میهن خواهی، شرافت و کرامت را در نظامی های ایران بکشد و ارتش ایران را بی تفاوت سرخورده و توسری خود بار آورد تا هیچگاه اندیشه رویاروئی با بیگانگان و دفاع از مام میهن و ناموس کشور ارتش را به خیزش و مبارزه وا ندارد.
3- مستشاران و دیگر افراد آمریکائی را به کار و اقامت در ایران تشویق و ترغیب کند
4- عقده برتری جوئی و آقائی بر جهان را که سردمداران یانکی و وحشی آمریکا در سر دارند از این راه بگشاید. و امروز اگر کنگره آمریکا آدم دزدی در سراسر جهان را برای آمریکائیها مجاز و قانونی اعلام می کند نیز روی همین عقده برتری جوئی و آقائی بر جهان است که زمامداران آمریکا و صهیونیستهای اشغالگر فلسطین را سخت رنج می دهد و بر آن می دارد که دنیا را به آتش و خون بکشند.
5- گرفتن مصونیت سیاسی، به آمریکا فرصت میداد که بتواند به آسانی رژیم ایران را طبق سیاست استعماری خود به حرکت وادارد و منافع غارتگرانه و اهریمنی خود را به خوبی پاس دارد و نیز با سیاست شوروی و دیگر رقیب های جهانخوار خود رویاروئی کند.
عکس العمل ملی گراها در برابر تصویب کاپیتولاسیون در مجلس شورای ملی
جز حضرت امام و برخی از علماء و روحانیان هیچ یک از ملی گراها و سازمانهای سیاسی در برابر احیای رژیم کاپیتولاسیون در ایران واکنشی از خود نشان ندادند. آنها که امروز خیلی برای وطن دل می سوزانند و برای ایران اشک تمساح می ریزند و حتی ادعا دارند که اسلام را برای ایران می خواهند نه ایران را برای اسلام. در آن روز و روزگار سیاهی که شاه ایران را در طبق گذاشت و به شیطان بزرگ بخشید و عظمت ایران را لگدمال ساخت کوچکترین واکنشی از خود بروز ندادند و حتی از صدور چهار سطر اعلامیه و اظهار تأثر از این قرارداد ننگین نیز خودداری کردند. نه جبهه ملی و نهضت آزادی و نه گروه ها و جمعیت های مرموز دیگر که امروز در خانه های خود آرمیده اند و پیوسته شب نامه و ننگ نامه علیه جمهوری اسلامی صادر می کنند در آن روز نفس نکشیدند.
نکته در خور نگرش اینکه نهضت آزادی در پی اعتصاب تاکسی رانان در تهران که به عنوان اعتراض به بالا رفتن نرخ بنزین صورت گرفت و تقریباً هفته ای پس از تبعید امام بود، اعلامیه صادر کرد و از این اعتصاب پشتیبانی کرد و حتی تبعید امام را نیز محکوم کرد اما از اعتراض و محکوم کردن کاپیتولاسیون خودداری کرد. چون پای منافع آمریکا توی کار بود و این ملی گراها تعهد کرده اند که هیچگاه در برابر سیاست آمریکا موضع نگیرند و بر خلاف منافع شیطانی بزرگ حرکتی نکنند و چقدر خنده دار است که این خودباخته ها، امروز دلسوز ایران شده اند و برای ملت اشک تمساح می ریزند.
واکنش رژیم شاه و شیطان بزرگ در برابر سخنرانی و موضع گیری امام علیه کاپیتولاسیون
شاه و آمریکا هم پیش از سخنرانی و هم پس از آن واکنشهائی از خود نشان دادند. آنگاه که این خبر پیچید که امام بر آن است بر ضد احیای رژیم کاپیتولاسیون در ایران به افشاگری دست بزند و سخنرانی کند، یکی از عوامل و مهرهای مرموز رژیم روانه قم شد تا امام را از حمله به آمریکا به حذر دارد این شخص که مشخص نبود از سوی رژیم شاه یا سفارت آمریکا هدایت می شد، وارد قم شد و چند روزی تلاش کرد که با امام دیدار کند، لیکن امام او را به حضور نپذیرفت، ناچار به ملاقات آیت الله شهید حاج سید مصطفی خمینی رفت و هشدار داد که امروز حمله به آمریکا به مراتب از حمله به شخص شاه خطرناک تر است.
آمریکا هیچگونه اعتراضی به سیاست خود را تحمل نمی کند. لذا به امام برسانید که اگر تصمیم دارند درباره کاپیتولاسیون سخنی بگویند از حمله و اعتراض به آمریکا خودداری کنند این خبر که به امام رسید، ایشان دریافتند که نقطه آسیب پذیری دشمن در کجا است لذا هم در اعلامیه و هم در سخنرانی خود شدید اللحن ترین حمله به آمریکا تا آنروز را انجام دادند در سخنرانی آتشین خود فریاد سر دادند:
«رئیس جمهور آمریکا بداند که امروز منفورترین افراد بشر است در دنیا پیش ملت ما»
یکی از ویژگیهای امام این بود که همیشه مترصد بود ببیند نقطه آسیب پذیری دشمن در کجا است و دشمن روی چه مسئله ای حساس است، ضربه را از همان نقطه وارد می کرد. پیش از قیام 15 خرداد 42 وقتی خبردار شد که ساواک عده ای از روحانیان تهران را فراخوانده است و پیشنهاد داده است که در منابر و مساجد علیه شاه و اسرائیل حرفی نزنید دیگر هرچه می خواهید بگوئید در نطق آتشین عاشورای خود تندترین و شکننده ترین سخنانی را که تا آنروز علیه شاه و اسرائیل نزده بودند بر زبان آوردند.
شاه و شیطان بزرگ امام را از ایران بیرون کردند لیکن هیچگاه نتوانستند اندیشه، راه و خط او را از دل ملت ایران بیرون کنند. ملت مسلمان و قهرمان پرور ایران راه امام را با فداکاری و ایثارگری ادامه دادند تا سرانجام توانستند انقلاب اسلامی را به پیروزی برسانند شاه و شیطان بزرگ را با خفت و خواری از ایران بیرون برانند و رهبر عزیز و امام بزرگوار خود را با سلام صلوات به کشور بازگردانند و این انقلاب تا بیرون راندن شیطان بزرگ و دیگر جهانخواران از همه کشورهای اسلامی و سرزمینهای مستضعف نشین ادامه خواهد یافت.
سید حمید روحانی
رئیس بنیاد تاریخ پژوهشی و دانشنامه انقلاب
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد
محمد نصرتی در گفتوگو با جامجم مطرح کرد؛