در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
وقتی به رفیعا تلفن میکنم تا درباره سبک شعر و حال وهوایش با او همصحبت شوم از همان اول مصاحبه تا آخرش میخندم و با خودم میگویم اگر فقط چند نفر از این آدمهای شاد و بیادعا در میان اهل فرهنگ و هنر ما یافت میشد، شاید دنیای زیستی امروزمان کمتر با خشونت همذات و همراه شده بود.رفیعا لهجه غلیظ مشهدی یا به قول خودش طرقبهای دارد، اما به نظر خودش وقتی با هم صحبت میکنیم، لهجه را کنار گذاشته و با زبان معیار با من صحبت میکند، وقتی به او میگویم اصالتا نیشابوری هستم و او الان دارد با لهجه بسیار غلیظی به سوالاتم جواب میدهد، میزند زیر خنده و میگوید :« اِاِ راس مِگن! لهجهام تابلوئه ...». تکیه کلام بانمکی هم دارد که بسیاری از مشهدیها از آن استفاده میکنند:« متوجهن»؛ تقریبا در اول هر جملهاش از این کلمه استفاده میکند و بعد میخندد...کاش میتوانستم این مصاحبه را با لهجه رفیعا بنویسم اما باور کنید، کار سختی است و تقریبا نشدنی ...
چه خبر؟ این روزها بجز معلمی چه میکنید؟
چند وقتی مشغول جمعآوری اشعار یکی از شاعران دوره ناصرالدین شاه بهنام جودی عنبرانی بودم که آماده چاپ است.جودی عنبرانی از شاعران آیینی بوده و دیوانش در دوره ناصرالدین شاه منتشر شده و چون همولایتی ماست و بچه عنبران، طرقبه است، متولیان فرهنگی همت کردند یکبار دیگر اشعار او که حدود 800صفحه است را چاپ کنند.دیوان او شامل غزل، قصیده، نوحه و... است.
ناصرالدین شاه چطوری این شاعر اهل طرقبه را پیدا کرده و دیوانش را چاپ کرده؟
ناصرالدین شاه فعالیتهای اینجوری زیاد داشته و اصل دیوان در موزه آستان قدس موجود است...
احتمالا خود آقای جودی رفته پیش ناصرالدینشاه و اشعارش را برای او خوانده و ...
نه ! به هیچ وجه! جودی عنبرانی اصلا چنین روحیهای نداشته و حتی یک بیت شعر در مدح کسی ندارد.بسیاری از اشعاری که برایتان شاید خیلی آشنا باشد از این شاعر است، مثل شعر «من میدویدم و او میدوید، من سوی مقتل و او سوی قاتل...» شعر تیتراژ پایانی سریال مختار ؛ «برخیز که شور محشر آمد...» ( این بخش را به صورت آواز میخواند...) از جودی عنبرانی است ( میخندد و میگوید: ضمنا صدایم هم خوبه! نه؟ ) البته جودی عنبرانی این اشعار را در دل یکی از نوحههایش خوانده. ما مدعی نیستیم که آقای میرباقری سرقت ادبی کرده بلکه میگویم از برخی از اشعار جودی استفاده کرده است !
شما اصرار عجیبی دارید که ثابت کنید طرقبهای هستید و ربطی به مشهد ندارید؛ یک جوریایی دارید طرقبه را خودمختار اعلام میکنید؟
دلیل دارد ! برخی از مشهدیها میگویند این لهجهای که تو در شعرهایت استفاده میکنی، لهجه مشهد نیست! من معتقدم بین لهجه طرقبه و مشهد فاصله زیادی نیست چون طرقبه چسبیده به مشهد است! اما این که به من میگویند، لهجهات مشهدی نیست باید بگویم مگر اصلا برای مشهد لهجهای باقی مانده ! مشهدیها کلا اصالتشان را از دست دادهاند.طرقبه و نیشابور و سبزوار شاید لهجه داشته باشند اما مشهدیها اصلا. برای همین که وارد این چرا و چگونهها نشوم میگویم لهجهام طرقبهای است.
اصرار به لهجه برای چیه؟ هویت بخشی یا معرفی فرهنگ و اصالت منطقه؟ یا تمایل دارید با مشهدیها کل کل کنید ؟
کلکل که همیشه بوده و هست و طنز ماجرا همینجاست. معتقدم لهجه لزوما متعلق به بایستههای یک زبان نیست.لهجه باید از طریق آدمهای اهل فرهنگ و رسانه حفظ شود اما لزومی ندارد همه با لهجه صحبت کنند.ما زبان معیار و گفتار داریم و با استفاده از آن میتوانیم با هم صحبت کنیم و نباید اصراری بر استفاده از لهجه وجود داشته باشد.
اشعارتان را بیشتر با لهجه میگویید. این مخاطبانتان را محدود نمیکند؟
محدود میکند ! اما تلاش میکنم در اشعارم از لهجه غلیظ استفاده نکنم ! اما با همه اینها این را بگویم که من تقریبا در همه شهرهای بزرگ در برنامههای شعرخوانی شرکت کردهام، اما هرگز احساس نکردم که مخاطب با اشعارم ارتباط برقرار نکرده است.حتی در تاجیکستان هم مردم ارتباط خوبی با اشعارم برقرار کردند
شاید به این دلیل که شما از کلمات پیچیده استفاده نمیکنید و شخصیتتان هم جوری است که خودتان با مردم راحت ارتباط برقرار میکنید؟ البته طنز بودن اشعارتان هم در این ارتباطگیری موثر است.
بله ! همه اینها تاثیر دارد !من قبل اینکه شعر طنز بگویم، توجهم به لهجه جلب شد و همین باعث شد به سمت طنز بروم.مدتی است روی شعر طنز انتقادی بیشتر متمرکز شدهام و ستون ثابتی در شهرآرا دارم به نام «پلخمون»؛ که برایش اشعار طنز اجتماعی مینویسم.
در اشعارتان،شوخی سازیهای خوبی دارید، حتی در شعر بچه محل امام رضایُم با امام هشتم هم شوخی کردهاید بدون اینکه آزار دهنده باشد یا به کسی بربخورد،چطوری این شوخیها را تنظیم میکنید که وارد محدوده ممنوعه نشوید و حرف خودتان را هم گفته باشید؟
قاعده امام رضا(ع) برای ما مشهدیها از بقیه ائمه جداست. ما امام رضا(ع) را متعلق به خودمان میدانیم... !در شعر هم خود امامرضا(ع) این جسارت را به ما داده، با ایشان راحت هستیم، اما خب هیچوقت با حضرت عباس(ع) یا هیچ امام دیگری شوخی نمیکنیم!
معلم هستید؛ این طنازی شما باعث سوءاستفاده شاگردانتان نمیشود و از شما حرفشنوی دارند، بخصوص اینکه معلم پرورشی هم هستید؟
اصلا معلم پرورشی برای این هست که بچهها با او شوخی کنند ! اما از شوخی گذشته نه بچههای خیلی خوبی داریم که ظرفیت بسیار بالایی دارند و حد خودشان را میدانند ! بچههای خودم هستند، از کلاس اول تا نهم با آنها هستم و خودم تربیتشان میکنم پس مشکلی پیش نمیآید ! اما خب گاهی در خیابان که میروم بچهها پشت سرم میآیند و میگویند: «بچه محل امام رضایوم....»
طاهره آشیانی
روزنامهنگار
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: