در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
پیرزن گفت: ای بابا، من خودم مستمریبگیرم، از تو گشنهترم، اساسا گوشت به بدن ندارم. بهجایش دامادم بیزینسمَن است و من دارم به خانه او میروم، آنجا خوب میخورم چاق میشوم چله میشوم، در راه برگشت تو بیا منو بخور.
گرگ قانع شد و پیرزن را بدرقه کرد و رفت.
در ادامه راه همین مکالمه میان پیرزن و خرس و پیرزن و پلنگ مازندران نیز اتفاق افتاد و قرار شد در راه بازگشت پیرزن را مورد تناول قرار دهند. پیرزن پس از سه روز و دو شب راهپیمایی به خانه دختر و دامادش رسید و مورد استقبال گرم آنها قرار گرفت و طی دو هفته اقامت، وزنش از ۵۴ کیلوگرم به ۶۸ کیلوگرم رسید.
وقتی خواست به خانهاش برگردد، به دامادش گفت: کدو دارید؟
داماد گفت: کدو برای چی؟ پیرزن ماجرای گرگ و خرس و پلنگ مازندران را برای دامادش تعریف کرد و گفت: میخواهم بروم توی کدو و شما مرا قل بدهید تا از آن وحشیها در امان باشم و صحیح و سالم به خانه برسم.
داماد گفت: مادرجان، کدو چیه؟ من برایت بلیت هواپیما گرفتهام. سپس پیرزن را با عزت و احترام سوار هواپیما کرد و هواپیما دقایقی پس از برخاستن و بهعلت اشتباه خلبان و برخورد با کوه سقوط کرد و تمام سرنشینانش بههمراه خدمه پروازی جان به جانآفرین تسلیم کردند. یادشان گرامی باد
امید مهدینژاد
طنزنویس
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: