روایتی مستند از کمک رسانه‌های غربی به پوشاندن جنایات آمریکا در اندونزی

پرونده ای برای نیویورک تایمز و شعبان بی مخ های شرقی

وزارت خارجه آمریکا سال گذشته طبق قوانین که انتشار اسناد محرمانه پس از گذشت مدت زمان معینی را الزامی کرده‌اند، اسنادی دیپلماتیک مربوط به دهه 1960 را از طبقه‌بندی خارج کرد. انتشار این اسناد که بخشی از آنها به اندونزی مربوط می‌شد موجب شد ابعاد نقش آمریکا در کشتار حدود نیم میلیون کمونیست اندونزیایی در سال‌های 1965 و 1966 روشن‌تر شود و این مساله انتقادات زیادی را برانگیزد، اما روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز در مقاله‌ای که پس از مطرح شدن انتقادات منتشر شده تلاش می‌کند نقش آمریکا را به طرفی که تنها نظاره‌گر کشتار بوده تقلیل دهد و آن را از اتهام مشارکت در این کشتار تبرئه کند. روایت نیویورک تایمز از این حادثه نمونه‌ای مستند از کمک رسانه‌های غربی به ماله‌کشی جنایات آمریکا در سراسر جهان است.
کد خبر: ۱۱۶۱۵۰۰

پایگاه تحلیلی آمریکایی FAIR که به بررسی جانبداری سیاسی رسانههای آمریکایی میپردازد در گزارشی در این خصوص مینویسد اسناد خود دولت آمریکا نشان میدهند نقش این کشور در نسل کشی اندونزی خیلی بیشتر از چیزی است که نیویورک تایمز میگوید.

در این گزارش آمده است: آمریکا صرفا نظاره گر کشتار مردم اندونزی در سالهای 1965 و 1966 نبود، بلکه فعالانه در این کشتار که در زمان خود توسط نیویورک تایمز هم تحسین شد شرکت داشت.

سفارت آمریکا در جاکارتا در پیامی محرمانه برای وزارت خارجه این کشور پنجم اکتبر 1965 که اکنون از طبقهبندی خارج شده و در بایگانی وزارت خارجه آمریکا موجود است میگوید: «وقایع چند روز گذشته (اشاره به متهم شدن کمونیستها به تلاش برای کودتا) باعث شدهاند که عناصر حزب کمونیست و هواداران آنها در موضع دفاعی قرار گیرند و این باعث میشود ارتش بالاخره جسارت کند تا حرکت موثری علیه کمونیستها ترتیب دهد.»

در این پیام، سفیر وقت آمریکا یعنی مارشال گرین به دولت آمریکا توصیه میکند «از مداخله آشکار» خودداری کند، اما به افراد کلیدی در ارتش مانند ناسوتین و سوهارتو اعلام کند که آمریکا تا جایی که بتواند آماده کمک است، اما نمیخواهد دخالت آن آشکار شود. نکته جالب این است که سفیر در این نامه از پروپاگاندا به عنوان یکی از بخشهای اصلی کمک آمریکا نام میبرد. در نامه آمده است: «داستان گناهکاری، خیانت و وحشیگری حزب کمونیست اندونزی را پخش کنید. این احتمالا فوریترین و مهمترین کمکی است که میتوانیم به ارتش بکنیم، البته اگر بتوانیم آن را طوری انجام دهیم که منتسب به آمریکا نشود.» اسناد و گزارشهای رسانهای نشان میدهند پس از شروع عملیات، وزیر خارجه وقت آمریکا یعنی دین راسک و مقامات امنیتی آمریکایی طرحهایی برای دادن اسلحه و تجهیزات ارتباطی به ارتش اندونزی آماده کردند و ماه دسامبر یعنی یک ماه بعد از شروع کشتار این کمکها را به ارتش و جنبشهای محلی ضدکمونیست رساندند. مقامات آمریکایی همچنین فهرست اسامی هزاران نفر از اعضای حزب را به همراه جزئیات به ارتش و گروههای مردمی مخالف کمونیستها میدادند.

نظارهگر منفعل یا شریک فعال؟

FAIR مینویسد کافی است این واقعیات را با گزارش نیویورک تایمز مقایسه کنیم تا به جانبداری شدید روزنامه آمریکایی پی ببریم. نیویورک تایمز در مقاله خود که سال 2017 با عنوان «اسناد نشان میدهند آمریکا نظارهگر بود در حالی که اندونزی حدود
نیم میلیون آدم را کشت» منتشر شده مینویسد که مقامات آمریکایی بدون مطرح کردن اعتراض صرفا «نظارهگر» کشتار بودند.

نیویورک تایمز در گزارش خود واشنگتن را یک نظارهگر منفعل و نه یک شریک فعال به تصویر میکشد و به این وسیله از جرم دولت و نیز خود نیویورک تایمز که از این کشتار حمایت میکرد کم میکند. براساس روایت نیویورک تایمز، اگر هم رفتار آمریکا قابل انتقاد باشد مشکل صرفا انجام ندادن اقدامات کافی است نه مشارکت در کشتار.

نیویورک تایمز همچنین مینویسد واشنگتن «تلاش کمی» برای نشان دادن نادرستی این ادعا داشت که کمونیستها در کودتای ناکام سال 1965 نقشی نداشتند. این راهی زیرکانه برای توجیه جنگهای آمریکاست، کاری که نیویورک تایمز در آن تخصص دارد و نمونههای آن را در جریان جنگ عراق و نیز سوریه به وفور شاهد بودهایم. این جنگها اغلب «انساندوستانه» به تصویر کشیده میشوند و اقدامات آمریکا نیز صرفا از سر خیرخواهی و دلسوزی! صورت میگیرند.

نیویورک تایمز، شریک جرم کشتار

اما این نخستین باری نیست که نیویورک تایمز نقش آمریکا را کم اهمیت جلوه میدهد. نیویورک تایمز با انتشار مقالاتی در سال 1990 نیز تلاش کرده بود نقش دولت آمریکا را به طور کلی انکار کند.

مهمتر از این، در زمان وقوع بحران، نیویورک تایمز در گزارشهای خود با شور و شوق از نابودی حزب کمونیست ابراز خوشحالی میکرد. در یک مقاله که در سال 1966 با عنوان «رگههای نور در آسیا» منتشر شده آمده است که «تقریبا همه از تغییراتی که در حال وقوع است خوشحال هستند.»

یکی از خبرنگارانی که مطالب زیادی در این خصوص نوشت مکس فرانکل بود، خبرنگاری که بعدها مدیر ارشد اجرایی نیویورک تایمز شد.

وی در یک مقاله با عنوان «آمریکا از شکست سرخها در کودتای اندونزی خوشحال است» نوشت که آمریکا معتقد است فرصت خوبی برای دشمنان کمونیستها در اندونزی فراهم کرده تا کمونیستها را به عنوان یک نیروی سیاسی «فلج و احتمالا نابود» کنند. فرانکل در مقالاتی که بعد از وقوع کشتار مینویسد نیز روایتی مثبت از آن ارائه میدهد و از خشنودی مقامات آمریکایی از «پیروزی ارتش بر کمونیستها» سخن میگوید.

محمد امین جوادیان کارشناس آسیای جنوب شرقی

ماجرا از سال 1965 شروع شد، زمانی که اندونزی توسط رئیسجمهور سوکارنو اداره میشد، یک ملی گرای ضد استعمار که با برقراری روابط دوستانه با حزب کمونیست اندونزی خشم واشنگتن را برانگیخته بود.

این دوستی به حدی بود که کمونیستها پستهایی در دولت اندونزی در کنترل داشتند و حتی یکی از وزرای کابینه کمونیست بود.

در آن سالها کمونیستها موفق شده بودند در ویتنام و میانمار کنترل دولت را به دست بگیرند و آمریکا از عواقب پیوستن کشور بزرگی چون اندونزی به صف دشمنان آن نگران بود.

در همان سال یک عملیات ناموفق برای کودتا ضد دولت حاکم صورت میگیرد و این عملیات به طرزی مشکوک به گردن حزب کمونیست انداخته میشود.

در اینجا آمریکا و ژنرالهای بلندپایه ارتش اندونزی که رابطه نزدیکی با واشنگتن داشتند فرصتی مییابند تا ضربه خود را به حزب کمونیست بزنند.

ارتش اندونزی از این کودتای ناکام برای توجیه سرکوب یا بهتر بگوییم سلاخی کمونیستها و حتی جامعه چینی الاصل اندونزی که پایگاه اصلی حزب کمونیست به شمار میآمدند استفاده میکند.

دولت اندونزی نیز که با ارتش همراه شده اعلام میکند به شهروندانی که به سرکوب کمونیستها کمک کنند جایزه میدهد. تبلیغات گسترده درخصوص ضدیت کمونیستها با دین و خدا نیز در همراه کردن مسلمانان اندونزیایی کارگر میافتد و در نتیجه گروههایی متشکل از مردم نیز به رهبری «شعبان بیمخ»های اندونزیایی اقدام به کشتار کمونیستها میکنند.

علیرضا هاشمی

بین الملل

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها