در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد؛
آقای کاف، علاقهای به مشارکت در خرج و مخارج عمومی ساختمان ندارد و استدلالش این است که چون خودش در ساختمان ساکن نیست، احتیاجی نیست در پارکینگ را ریموت دار کند یا برق راهپلهها سنسور حرکتی داشته باشد! آقای کاف، همیشه ساز خودش را میزند!
از خانم نون، سن و سالی گذشته، به سختی پلههای آپارتمان را بالا وپایین میرود و همین سختی بهانهای است تا کمتر از خانهاش بیرون بیاید. جای دنج خانم نون، درست پایین پنجرهای است که از اتاقخوابش رو به حیاط مشترک ساختمان باز میشود.
همسایهها خیلی وقتها خانم نون را با یک لیوان چای و چند عدد خرما، همانجا دیدهاند. بچههای واحدهای بالایی و پایینی هم از این تصویر خاطره زیادی دارند! خاطره آنها البته پر است از صدای داد و فریاد و اعتراض. اعتراض به سروصدای بچههای 8ـ7 سالهای که دیگر کوچه برای بازیشان امن نیست و جا ندارد و بازی در حیاط مشاع ساختمانشان هم بیاما و اگر نیست؛ ساعت بازی بچهها، خیلی وقتها با ساعت خواب و استراحت خانم نون یکی میشود!
اسمش این است که آقای عین که بازنشسته است، دخترهایش را شوهر داده و با همسرش تنها زندگی میکند که هزینه آب و گاز ساختمان را مدیریت باید برایش تقسیم بر دو کند! اما همه همسایهها میدانند که هر سه دختر آقای عین، با بچهها و شوهرشان حداقل دو سه شب در هفته، پای سفره او مینشینند! که قبل از عید دختر آخری چمدانش را جمع کرده بود و چهارماه آخر بارداریاش را که استراحت مطلق بود، در خانه پدری میگذراند. همسایهها همان موقع اعتراض کرده بودند اما جواب آقای عین مثل قبل بود: مهمانم است، مهمان یکی دو شب! همسایهها اما میدانند که این حکایت برای آقای عین، حکایت یکی دو شب نیست!
باز همه چیز ختم میشود به چاردیواری خانهها، به جایی که از قدیم گفتهاند اختیاری است و مشکل از همینجا شروع میشود؛ از همین جا که چاردیواریهای اختیاری مدام کوچکتر شده و چسبیدهاند تنگ هم، دیوار به دیوار، نفس به نفس، رودررو! آنقدر که صدای بگوومگوی همسایه دستچپی و تلویزیون همسایه دست راستی، خواسته یا ناخواسته، موزیک متن مکالمههای روزمرهات باشد! مشکل از همین جا شروع میشود؛ از همینجا که چاردیواریهای به هم چسبیده در آپارتمانهای بلند و برجهای چند طبقه امروز، هر روز زیادتر میشوند و آدمهایی را زیر سقفشان پناه میدهند که هنوز آداب اولیه همسایهداری را یاد نگرفتهاند. آدمهایی که فقط خودشان را میبینند و خواستههایشان را!
همسایگی تا 40 خانه آن طرفتر
همسایه در زبان فارسی به معنای همدیوار، دو نفر یا دوخانواده است که در کنار هم خانه دارند یا در
دو قسمت یک خانه زندگی میکنند و به کنایه قرین و مجاور یکدیگرند.
همسایه معادل جار است از ریشه جوار به معنای تمایل وکجشدن به سمت چیزی، اما همسایه را به این دلیل جار میگویند که محل سکونتی نزدیک به خانه دیگری یا دیوار به دیوار آن انتخاب کرده است.
حدود همسایگی اما در احادیث اسلام، فراتر از مفهوم لغوی آن است؛ آنقدر که تا چهل خانه از چهار سمت (شمال، جنوب، مشرق و مغرب) را همسایه میگویند و در احادیث مختلفی هم به این موضوع اشاره شده است و برای نمونه میتوان به این حدیث از امام صادق(ع) اشاره کرد که فرموه است: «چهل خانه از چهار طرف، روبهرو، پشت سر، سمت راست و سمت چپ، همسایه محسوب میشوند.»
حق همسایگی هم همین جا خودش را نشان میدهد، حقی که بارها بر آن توصیه شده و از مدارا با همسایگان بهعنوان یکی از ویژگیهای انسانهای مومن نام برده شده است؛ حقی که خیلی وقتها در گیرودار مشکلات و مشغلههای زندگی شهری، در هیاهو و شلوغی آپارتماننشینی فراموش میشود، آنقدر که خیلیها یادشان برود این حق از ابتدا وجود داشته و کمترین حق هر همسایه این است که آزار واذیت همسایهاش به او نرسد! چنانچه از رسول اکرم(ص) نقل شده است کسی که همسایه از شرش در امان نباشد به بهشت نمیرود.
چاردیواری دیگر اختیاری نیست
در اینکه این مشکل ارمغان آپارتماننشینی در روزگار امروز است شکی نیست؛ خانههای حیاط دار، بزرگ و پر از باغچه و حوض کجا و چاردیواری تنگ و تاریک شهرهای امروز کجا! اختیاری بودن اگر در آن خانهها معنا و مفهوم داشت، حالا فقط یک ضربالمثل بلااستفاده است. ضربالمثلی که خیلی وقتها هیزم به آتش اختلافات ساکنان یک ساختمان میریزد و صدای دعوا و بگو مگوهای آنها را بالا میبرد. آنقدر که حتی پای پلیس 110 هم به ماجرا باز شود و در نهایت کار به دادسرا و کلانتری بکشد!
ریشه این اتفاق اما به گفته دکترغلامرضا قاسمی کبریا، کارشناس روابط انسانی، به یک چیز میرسد؛ تعاملاتی که برپایه درستی بنا گذاشته نمیشود. دکتر کبریا با اشاره به این موضوع میگوید: از آنجا که انسان یک موجود اجتماعی است، قابلیتهای او در ظرف جامعه به فعلیت میرسد. یعنی برای شکوفایی استعدادهایش نیاز دارد در صحنه اجتماع حضور داشته باشد، این ورود اما بیحاشیه نیست و او باید در سایه تعامل با دیگران، به مناسباتی تعریف شده تن
بدهد.
به گفته دکتر کبریا، همسایگی، یکی از همین مناسبات فراگیر اجتماعی است. مناسبتی که هرچند این روزها به موازات شهرنشینی متحول شده اما هنوز هم نقش مهمی را در زندگی و مناسبات انسانها ایفا میکند. نقشی که وقتی زیر سایه فردگرایی قرار میگیرد، دچار مشکل میشود.
دکتر کبریا با اشاره به این موضوع میگوید: پیوندهای همسایگی برای رشد و بقا نیازمند محیطی مناسب است، درحالی که در جامعه امروز که فردگرایی در آن رواج پیدا کرده و از نگاه شهروندان این جامعه پی جویی خواستههای فردی ارزش محسوب میشود، فرصتی برای شکلگیری پیوندهای همسایگی بهوجود نمیآید.
نکته: خانههای حیاط دار، بزرگ و پر از باغچه و حوض کجا و چهاردیواری تنگ و تاریک شهرهای امروز کجا! اختیاری بودن اگر در آن خانهها معنا و مفهوم داشت، حالا فقط یک ضربالمثل بلااستفاده است. ضربالمثلی که خیلی وقتها هیزم به آتش اختلافات ساکنان یک ساختمان میریزد و صدای دعوا و بگو مگوهای آنها را بالا میبرد.
آنقدر که حتی پای پلیس110 هم به ماجرا باز شود و در نهایت کار به دادسرا و کلانتری بکشد!
مینا مولایی
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد؛
جام جم آنلاین گزارش میدهد
جام جم آنلاین گزارش میدهد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد؛
یک فعال سیاسی:
یک نماینده مجلس:
در گفتوگوی «جامجم» با استاد حوزه و مبلغ بینالملل بررسی شد
گفتوگو با موسی اکبری،درخصوص تشکیل کمپین«سرزمین من»وساخت و مرمت۵۰خانه در منطقه زنده جان