داستانی برای شما و تا 40 خانه آن‌طرف‌تر

چاردیواری اختیاری نیست!

آقای کاف، یک جوان 30 ساله است! از سه سال پیش مالک طبقه چهارم یک آپارتمان چهار طبقه تکواحدی شده در خیابان دکتر قریب. مالکی که خودش در ساختمان ساکن نیست و هر سال آن را به یک خانواده اجاره میدهد.
کد خبر: ۱۱۵۹۹۳۶

آقای کاف، علاقهای به مشارکت در خرج و مخارج عمومی ساختمان ندارد و استدلالش این است که چون خودش در ساختمان ساکن نیست، احتیاجی نیست در پارکینگ را ریموت دار کند یا برق راهپلهها سنسور حرکتی داشته باشد! آقای کاف، همیشه ساز خودش را میزند!

از خانم نون، سن و سالی گذشته، به سختی پلههای آپارتمان را بالا وپایین میرود و همین سختی بهانهای است تا کمتر از خانهاش بیرون بیاید. جای دنج خانم نون، درست پایین پنجرهای است که از اتاقخوابش رو به حیاط مشترک ساختمان باز میشود.

همسایهها خیلی وقتها خانم نون را با یک لیوان چای و چند عدد خرما، همانجا دیدهاند. بچههای واحدهای بالایی و پایینی هم از این تصویر خاطره زیادی دارند! خاطره آنها البته پر است از صدای داد و فریاد و اعتراض. اعتراض به سروصدای بچههای 8ـ7 سالهای که دیگر کوچه برای بازیشان امن نیست و جا ندارد و بازی در حیاط مشاع ساختمانشان هم بیاما و اگر نیست؛ ساعت بازی بچهها، خیلی وقتها با ساعت خواب و استراحت خانم نون یکی میشود!

اسمش این است که آقای عین که بازنشسته است، دخترهایش را شوهر داده و با همسرش تنها زندگی میکند که هزینه آب و گاز ساختمان را مدیریت باید برایش تقسیم بر دو کند! اما همه همسایهها میدانند که هر سه دختر آقای عین، با بچهها و شوهرشان حداقل دو سه شب در هفته، پای سفره او مینشینند! که قبل از عید دختر آخری چمدانش را جمع کرده بود و چهارماه آخر بارداریاش را که استراحت مطلق بود، در خانه پدری میگذراند. همسایهها همان موقع اعتراض کرده بودند اما جواب آقای عین مثل قبل بود: مهمانم است، مهمان یکی دو شب! همسایهها اما میدانند که این حکایت برای آقای عین، حکایت یکی دو شب نیست!

باز همه چیز ختم میشود به چاردیواری خانهها، به جایی که از قدیم گفتهاند اختیاری است و مشکل از همینجا شروع میشود؛ از همین جا که چاردیواریهای اختیاری مدام کوچکتر شده و چسبیدهاند تنگ هم، دیوار به دیوار، نفس به نفس، رودررو! آنقدر که صدای بگوومگوی همسایه دستچپی و تلویزیون همسایه دست راستی، خواسته یا ناخواسته، موزیک متن مکالمههای روزمرهات باشد! مشکل از همین جا شروع میشود؛ از همینجا که چاردیواریهای به هم چسبیده در آپارتمانهای بلند و برجهای چند طبقه امروز، هر روز زیادتر میشوند و آدمهایی را زیر سقفشان پناه میدهند که هنوز آداب اولیه همسایهداری را یاد نگرفتهاند. آدمهایی که فقط خودشان را میبینند و خواستههایشان را!

همسایگی تا 40 خانه آن طرفتر

همسایه در زبان فارسی به معنای همدیوار، دو نفر یا دوخانواده است که در کنار هم خانه دارند یا در
دو قسمت یک خانه زندگی میکنند و به کنایه قرین و مجاور یکدیگرند.

همسایه معادل جار است از ریشه جوار به معنای تمایل وکجشدن به سمت چیزی، اما همسایه را به این دلیل جار میگویند که محل سکونتی نزدیک به خانه دیگری یا دیوار به دیوار آن انتخاب کرده است.

حدود همسایگی اما در احادیث اسلام، فراتر از مفهوم لغوی آن است؛ آنقدر که تا چهل خانه از چهار سمت (شمال، جنوب، مشرق و مغرب) را همسایه میگویند و در احادیث مختلفی هم به این موضوع اشاره شده است و برای نمونه میتوان به این حدیث از امام صادق(ع) اشاره کرد که فرموه است: «چهل خانه از چهار طرف، روبهرو، پشت سر، سمت راست و سمت چپ، همسایه محسوب میشوند.»

حق همسایگی هم همین جا خودش را نشان میدهد، حقی که بارها بر آن توصیه شده و از مدارا با همسایگان بهعنوان یکی از ویژگیهای انسانهای مومن نام برده شده است؛ حقی که خیلی وقتها در گیرودار مشکلات و مشغلههای زندگی شهری، در هیاهو و شلوغی آپارتماننشینی فراموش میشود، آنقدر که خیلیها یادشان برود این حق از ابتدا وجود داشته و کمترین حق هر همسایه این است که آزار واذیت همسایهاش به او نرسد! چنانچه از رسول اکرم(ص) نقل شده است کسی که همسایه از شرش در امان نباشد به بهشت نمیرود.

چاردیواری دیگر اختیاری نیست

در اینکه این مشکل ارمغان آپارتماننشینی در روزگار امروز است شکی نیست؛ خانههای حیاط دار، بزرگ و پر از باغچه و حوض کجا و چاردیواری تنگ و تاریک شهرهای امروز کجا! اختیاری بودن اگر در آن خانهها معنا و مفهوم داشت، حالا فقط یک ضربالمثل بلااستفاده است. ضربالمثلی که خیلی وقتها هیزم به آتش اختلافات ساکنان یک ساختمان میریزد و صدای دعوا و بگو مگوهای آنها را بالا میبرد. آنقدر که حتی پای پلیس 110 هم به ماجرا باز شود و در نهایت کار به دادسرا و کلانتری بکشد!

ریشه این اتفاق اما به گفته دکترغلامرضا قاسمی کبریا، کارشناس روابط انسانی، به یک چیز میرسد؛ تعاملاتی که برپایه درستی بنا گذاشته نمیشود. دکتر کبریا با اشاره به این موضوع میگوید: از آنجا که انسان یک موجود اجتماعی است، قابلیتهای او در ظرف جامعه به فعلیت میرسد. یعنی برای شکوفایی استعدادهایش نیاز دارد در صحنه اجتماع حضور داشته باشد، این ورود اما بیحاشیه نیست و او باید در سایه تعامل با دیگران، به مناسباتی تعریف شده تن
بدهد.

به گفته دکتر کبریا، همسایگی، یکی از همین مناسبات فراگیر اجتماعی است. مناسبتی که هرچند این روزها به موازات شهرنشینی متحول شده اما هنوز هم نقش مهمی را در زندگی و مناسبات انسانها ایفا میکند. نقشی که وقتی زیر سایه فردگرایی قرار میگیرد، دچار مشکل میشود.

دکتر کبریا با اشاره به این موضوع میگوید: پیوندهای همسایگی برای رشد و بقا نیازمند محیطی مناسب است، درحالی که در جامعه امروز که فردگرایی در آن رواج پیدا کرده و از نگاه شهروندان این جامعه پی جویی خواستههای فردی ارزش محسوب میشود، فرصتی برای شکلگیری پیوندهای همسایگی بهوجود نمیآید.

نکته: خانههای حیاط دار، بزرگ و پر از باغچه و حوض کجا و چهاردیواری تنگ و تاریک شهرهای امروز کجا! اختیاری بودن اگر در آن خانهها معنا و مفهوم داشت، حالا فقط یک ضربالمثل بلااستفاده است. ضربالمثلی که خیلی وقتها هیزم به آتش اختلافات ساکنان یک ساختمان میریزد و صدای دعوا و بگو مگوهای آنها را بالا میبرد.

آنقدر که حتی پای پلیس110 هم به ماجرا باز شود و در نهایت کار به دادسرا و کلانتری بکشد!

مینا مولایی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها