گزارش جام‌جم درباره گروهی که قرار بود متفاوت و جریان‌ساز باشد

هنر و تجربه‌ای که نیست

25 شهریور 93 گروه سینمایی هنر و تجربه با اهدافی چون ارتقای دانش سینمایی تماشاگران و ارتقای کیفیت هنری سینمای ایران و با نمایش فیلم «یک اتفاق ساده» ساخته سهراب شهید ثالث آغاز به کار کرد، اما در عمل و واقعیت و در ادامه هنر و تجربه نتوانست عملکردی شایسته داشته باشد و بتواند موج نوی دیگر و جریان متفاوتی را در سینمای ایران رقم بزند. از این رو انتخاب فیلم خوب و جریان سازی چون یک اتفاق ساده، باتوجه به عملکرد هنر و تجربه تا اینجا، بیشتر به گزینه‌ای گول زنک و فریبنده می‌ماند و به جز دو سه فیلم از انبوه فیلم‌های اکران شده در این چند سال، نتوانستند به استاندارد و ایده آلی چون یک اتفاق ساده و دیگر فیلم‌های شاخص موج نو و جریان متفاوت و هنری سینمای ایران نزدیک شوند.
کد خبر: ۱۱۵۶۵۸۷

بجز همان دو سه فیلم که میتوان عنوان ناچیز و هیچ را برای آنها به کار برد، اکثریت فیلمهای اکران شده در قالب هنر و تجربه، نهتنها باعث ارتقای دانش سینمایی تماشاگران و ارتقای کیفیت هنری سینمای ایران نشدند، بلکه حتی میتوان گفت بسیاری از آنها بهدلیل ساختار ضعیف، همان اندک تماشاگران موجود را هم از سینمای ایران ناامید کردهاند. فیلمهایی که فقط به درد رزومه و کارنامه کارگردانهایشان آن هم صرفا به لحاظ کمی میخورد و بود و نبود و ساخته نشدنشان، فرقی به حال سینما ندارد و نفعی به آن نمیرساند.

جای خالی هنر

می توان گفت از عنوان این گروه سینمایی فقط «تجربه» آن شکلی عملی و اجرایی پیدا کرده است و غالب فیلمهای هنر و تجربه چندان نشانی از «هنر» ندارند. آن هم نه تجربههایی خوب و به بار نشسته، بلکه تجربههایی اغلب شکست خورده که تماشای آنها تحمل بالایی را میطلبد. غالب فیلمها نه تنها چیز جدیدی به سینمای ایران اضافه نمیکنند، بلکه به دور از هر گونه ذوق و خلاقیتی، حتی امکان یک روایت ساده و برقراری ارتباط با تماشاگران نخبه و پیگیر سینما را هم ندارند.

تماشاگران سینمای بدنه و تجاری که تکلیفشان مشخص است و به آثار عموما نازل و سطح پایین سینمای ایران عادت کردهاند، بنابراین مخاطبان جدیتر سینما، معمولا به تماشای فیلمهای هنر و تجربه میروند تا فیلمی از جنس هنر و تجربه ببینند، اما اکثر این آثار چیز جدید و هیجانانگیزی برای این تماشاگران ندارند که بهترین و متفاوت ترین فیلمهای
اینچنینی را از سینمای جهان دیدهاند.

سالنهای خالی

یکی از انتقادات وارده مخالفان به هنر و تجربه، اختصاص برخی سئانسها به فیلمهای بدون تماشاگر این گروه است، آن هم در حالی که وضعیت اکران سینمای ایران مطلوب نیست و بسیاری فیلمها بهدلیل نبود سالن و برخوردار نبودن سئانسهای مناسب، دچار فیلمسوزی میشوند. هرچند وضع کیفی غالب فیلمهای بدنه و اکران عمومی سینمای ایران در سالهای اخیر و این روزها به هیچوجه خوب نیست و با انبوهی فیلم به دردنخور مواجهیم که از
این سوی بام تجارت و سرگرمی افتادهاند، اما در طرف مقابل هم فیلمهای موسوم به هنر و تجربه از سوی دیگر بام افتادهاند و بیهیچ دلیل و منطقی، به نوعی مبهم و پراکنده از قصهگویی و حتی روایت ضدقصه به شکل بد آن اصرار دارند. نتیجه، سالنها و سئانسهایی بدون تماشاگر یا با حداقل مخاطب است که هیچ جریان و یا حتی گفتمانی را شکل نمیدهد و بیشتر به درد کارنامه خود سازندگان و بیلان کاری مدیران و شورای سیاستگذاری هنر و تجربه میخورد.

تاکنون فقط دو فیلم خوب و متفاوت «ماهی و گربه» ساخته شهرام مکری و «پرویز» ساخته مجید برزگر، با استقبال خوب تماشاگران و فروش خوب در این گروه روبه رو شده اند که آن هم ربطی به هنر و تجربه ندارد و امتیاز گردانندگان این گروه نیست، بلکه به توانایی فیلمسازان آنها برمیگردد که توانستند، قصههای موثر، جذاب و خلاقانهای را روایت کنند و بیش از هر چیز به ذات و ساحت واقعی هنر و تجربه نزدیک شوند. بنابراین مدیران هنر و تجربه نمیتوانند پشت موفقیت این دو فیلم پنهان شوند و آن را به دیگر فیلمهای این گروه تعمیم دهند و بگویند اوضاع هنر و تجربه گل و بلبل است و مردم استقبال خوبی از فیلمهای این گروه میکنند. اگر اینطور بود حتما میزان فروش فیلمهای هنر و تجربه اعلام و رسانهای میشد و دلایل احتمالی موفقیت فیلمها را در بوق و کرنا میکردند.

میتوان گفت ماهی و گربه و پرویز حتی به نوعی قربانی اکران در هنر و تجربه هم شده باشند، چون این دو فیلم اگر اکران عمومی میشدند، میتوانستند تماشاگران بیشتری داشته باشند و بیش از اینها بفروشند.

اکران شناور فیلمهای هنر و تجربه هم یکی دیگر از معضلاتی است که نهچندان به درد خود فیلمها میخورد و حتی برخی فیلمسازان هم از این وضع ناراضی هستند و نه مورد رضایت همان اندک مخاطبان پیگیر این فیلمهاست، چرا که یک ساعت و سئانس روتین و منظمی برای تماشای اثر از سوی آنها وجود ندارد و صرفا به محض اراده و نیت تماشا، فیلم موردنظر آنها برای دیدن در دسترس آنها نیست.

باوجود اختصاص برخی سئانسها و سالنها در شهرستانها به نمایش فیلمهای هنر و تجربه، هنوز بسیاری از شهرها این آثار را نمایش نمیدهند یا اگر هم اکران میشوند، بیشتر باری به هر جهت و بسیار محدود و بسیار شناور است. بنابراین میتوان گفت هنر و تجربه صرفا به تهران و چند شهر محدود شده و طرح و اکرانی فراگیر محسوب نمیشود. در چنین وضعی، چندان نمیتوان به تاثیرگذاری آن خوش بین بود.

نامشخص بودن محل بودجه این گروه و میزان حمایتهای دولتی از فیلمها، میزان سهم سینماها از نمایش این آثار، انتشار ماهنامهای سراسری که بیشتر به یک بولتن داخلی درباره هنر و تجربه شبیه است و... از جمله سوالات و مواردی است که هنر و تجربه هنوز پاسخ شفافی به آنها نداده است. به نظر میرسد، هنر و تجربه که با نیتی خوب کار خود را شروع کرد، به دلیل رویکردی اشتباه و وجود فیلمهایی غالبا ضعیف و سطحی، نتوانست پاسخگوی نیازها و انتظارات تماشاگران نخبه و جدی سینما باشد. ضمن اینکه هنر و تجربه از محصولات فرهنگی دولت یازدهم است که توانسته در دولت دوازدهم هم کجدار و مریز به کار خود ادامه دهد، اما افول هنر و تجربه و وضع نابسامان فیلمها و مدیریت آن، زنگ خطری جدی برای پایان کار این گروه است که مخالفان فراوانی هم دارد.

مدیرعامل اشتباهی

باز هم دم علمالــهدی، مدیرعامل و رئیس سابق شورای سیاستگذاری هنر و تجربه گرم که پاسخگوی تلفنها بود و محترمانه پاسخگوی نقدها و نظرات بود، اما جعفر صانعیمقدم که بتازگی، مدیرعامل هنر و تجربه شده، ظاهرا اعتقادی به این کار هم ندارد. چرا که وقتی با شماره او تماس گرفتیم، اظهار کرد شماره اشتباه است! بنا به گفته منبعی آگاه، صانعیمقدم در مقام مدیر هنر و تجربه تمایلی به مصاحبه و پاسخگویی ندارد، چرا که هنوز وضعیت ادامه کار هنر و تجربه مشخص نیست.

امید رحمانی

سینما

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها