نگاهی به بهترین آثار طنز تلویزیونی در 40 سال گذشته

خنده‌هایی که یادمان نمی‌رود...

بخش مهمی از تولیدات تلویزیونی که قابلیت جذب مخاطبان میلیونی را دارند، مجموعه‌های تلویزیونی‌ای هستند که عمده آنها را آثار کمدی تشکیل می‌دهند.
کد خبر: ۱۱۵۵۵۵۳

انواعی از کمدی که در هر دورهای از تاریخ تلویزیون، پس از انقلاب مورد توجه نویسندگان و کارگردانها و در نهایت مخاطبان قرار گرفتهاند. حال در ادامه به بخش مهمی از این آثار و نیز بازیگران سرشناس آنها که از اهمیت فوق العادهای در پیکره سریالهای فوق برخوردارند، نگاهی میاندازیم.

روزی روزگاری

این ساخته امرا... احمدجو در نگاه اول یک اثر کمدی به حساب نمیآید، اما در لایههای درونی آن با یک کمدی درخشان و جذاب روبهرو هستیم که مخاطب را با خود همدل و همراه میکند. در بخش مهمی از شخصیتهای اصلی و مکمل این سریال، طنزی کمرنگ به کار گرفته شده که بخوبی در وجود آنها جا افتاده و به اصطلاح بیرون نمیزند. بسیمبیک با بازی درخشان محمد فیلی یکی از آنهاست که در اولین پخش این سریال، مورد توجه میلیونها مخاطب قرار گرفت و حتی تکیهکلامهایش وارد فرهنگ کوچه و بازار شد.

آرایشگاه زیبا

یکی از جذابترین ساختههای مرضیه برومند که لحنی شیرین و دلنشین داشت و داستان یک مرد میانسال مجرد را روایت میکرد که آرایشگاهش پاتوق چند نفر از اهالی محل بود. مهمترین نقطه قوت این سریال، فیلمنامه آن است که در دو بخش میگذرد: نخست زندگی شخصی اسدخمارلو و خانوادهاش و دیگری داستانکهایی که در آرایشگاه میگذرد و بخش مهمی از هر قسمت را به خود اختصاص میدهد. در پرداخت شخصیتها هم ظرافتهای زیادی به چشم میخورد که بخش مهمی از آن به واقعی بودنشان بازمیگردد.

ساعت خوش

اواخر سال 1371، برنامهای به نام پرواز 57 روی آنتن رفت که جنس کمدی آن با کمدیهای قبل از خود در دهه 60 متفاوت بود. گروهی به سرپرستی مهران مدیری بهعنوان کارگردان جلوی دوربین رفتند و کار خود را به بهترین شکل انجام دادند که در ادامه به برنامه پربیننده نوروز 72 منتهی شد. اما ساعت خوش را میتوان نقطه اوج این گروه خلاق و جوان به حساب آورد که ساختاری جنگگونه داشت و از آیتمهای مختلفی تشکیل شده بود که بسیاری از این آیتمها هنوز در ذهن مخاطبان آن سالهای تلویزیون باقی مانده است. با این حال این برنامه جریانساز زودتر از آنچه تصورش میرفت با حاشیهها مواجه و سرانجام تولید و پخش آن متوقف شد.

همسران

زوج هنری بیرنگ و رسام که در دهه 60 آثار موفقی را خلق کرده بودند، اوایل دهه 70 سریالی را ساختند که بعدها به سریالهای آپارتمانی مشهور شد. همسران نوع خاصی از کمدی متکی بر کمدی موقعیت و نیز اغراق در بازیهاست که تا پیش از آن در تلویزیون ایران نمونهای مشابه نداشته است. فردوس کاویانی و مهرانه مهینترابی ستارههای این سریال هستند که به بهترین شکل به شخصیتهای مورد نظر رسام و بیرنگ جان بخشیدهاند.

خانه سبز

نمونه کاملتر سبکی که رسام و بیرنگ در همسران بنیان گذاشتند خانه سبز است. داستان خانواده صباحی که در طبقات مختلف یک ساختمان ساکن شده و رابطه عاطفی خاصی هم میانشان برقرار است. خانه سبز به مرور به یک کمدی فانتزی جذاب نزدیک میشود که خوشایند طیفهای مشخصی از مخاطبان بوده و درست در نقطه مقابل مخالفانی هم دارد. خسرو شکیبایی بدون هیچ تردید ستاره خانه سبز است که سایه سنگیناش در تکتک لحظات کار حس میشود.

جنگ 77

یکی از جنگهای موفق کمدی که ساختاری آیتمی داشته و از چهار شخصیت به عنوان عامل پیشبرنده داستان بهره میگرفت. دو زوج با بازی مهران مدیری و لاله صبوری از یک سو و طیبه ابراهیم و رامین ناصرنصیر از سوی دیگر، جلوی دوربین قرار میگرفتند و به پینگپنگ کلامی با یکدیگر مشغول میشدند که برای مخاطب نیمه دهه 70 تلویزیون،کاری نو و تازه جلوه میکرد.

زیر آسمان شهر

یکی از تجربههای موفق در زمینه ساخت کمدی 90 قسمتی که همزمان با تولید پخش میشد. قصه ساده و آشنای چند همسایه در آپارتمانی مسکونی بود که هریک از آنها نماینده بخشی از جامعه بوده و یک تیپ ـ شخصیت به حساب میآیند.

در وهله بعد باید به شخصیتی به نام خشایار مستوفی، سرایدار عصبی و بداخلاق ساختمان اشاره کنیم که بشدت مورد توجه طیف گستردهای از مخاطبان این سریال قرار گرفت و تکیه کلامهایش وارد دایره لغات مردم شد. با همه اینها زیر آسمان شهر در قسمتهای دوم و سوم افت کرد و با ریزش مخاطب مواجه شد که طبیعی هم به نظر میرسید.

کاکتوس

یکی از خاصترین کمدیهای تلویزیونی به کارگردانی محمدرضا هنرمند که در سه فصل ساخته شده و جنس شوخیهای آن هم بشدت کلامی است. با بازیگران مطرحی همچون خسرو شکیبایی، رسول نجفیان، فتحعلی اویسی، سیروس ابراهیمزاده و شخصیتهایی که فرم خاصی از اغراق در آنها به چشم میخورد. بخصوص شخصیت کتل میان با بازی استثنایی و دیگر تکرار نشده رضا فیض نوروزی که دیالوگهای دوپهلوی درخشانی هم برایش نوشته شده بود.

پاورچین

مدیری در این سریال، ابتدا داستان را به یک شکل خاص آغاز کرد که در همان چند قسمت نخست مورد استقبال قرار نگرفت و او با هوشمندی خاصی قصه خود را تغییر داد و با استفاده از یک منطقه خیالی به نام برره پایههای موفقیت پاورچین را بنیان گذاشت. پیمان قاسمخانی نقشی کلیدی در موفقیت این کار داشت و در پرداخت شخصیتها از فرهاد و شادی تا داوود و یاسمن و سپهر، خلاقیت خاصی به خرج داد. برای مثال تنها کافی است به سکانس تدریس دستور زبان برره نگاه کنید که چه حجمی از خلاقیت در آن موج میزند.

شبهای برره

موفقیت همهجانبه پاورچین، به شبهای برره ختم شد که در آن به برره بهعنوان یک شهر عینیت داده شد. این موضوع دست برادران قاسمخانی و تیم نویسندگان شبهای برره را برای خلق انواع شوخیها باز گذاشت. برای مثال هم میتوان به کافه برره که در آن نوشیدنیهای مختلف بر پایه نخود مثل نخودگلاسه! سرو میشد، اشاره کرد. شخصیتها هم به تبع فضای داستان با حجم زیادی از تخیل همراه هستند که نمونه آن را میتوان در شیرفرهاد مشاهده کرد.

متهم گریخت

یکی از بهترین کمدیهای تلویزیون در سه دهه اخیر که از فیلمنامهای شسته رفته و جذاب برخوردار بود و عطاران هم در انتخاب بازیگران و کارگردانی آن نیز عالی عمل کرد. هاشم از شهر کوچک خود به تهران برای کار و زندگی بهتر آمده اما هر بار با مشکلاتی روبهرو میشود که حتی تا پای مرگ پیش میرود!


تعدد حوادث در این مجموعه تلویزیونی با وجود زیاد بودن به گونهای است که مخاطب احساس سردرگمی نمیکند و براحتی آن را دنبال میکند. سیروس گرجستانی هم دیگر برگ برنده این سریال است که شخصیتی یگانه را در کارنامه کاریاش ثبت کرده است.

خانه به دوش

فرمول همیشگی رضا عطاران،نخستین بار در خانه به دوش به کار گرفته شده و به بهترین شکل ممکن جواب داده است. قصه ماشاءا... خان، مردی از طبقه زیر سطح متوسط که برای پول حلال زحمت بسیار میکشد. درست در نقطه مقابل او، باجناقش اصلان قرار دارد که از تقابل این دو بخش مهمی از داستان شکل میگیرد. ملموس بودن داستان و شخصیتها با وجود اغراقهایی که در آن به کار رفته، رمز موفقیت خانه به دوش در مواجهه با مخاطبان است که عطاران از آن در دیگر ساختههای تلویزیونیاش هم سود جسته است.

شهرقشنگ

این که بخش مهمی از یک سریال در محیط کار بگذرد، شیوه مرسومی در مجموعههای تلویزیونی است که مظلومی در شهرقشنگ به شکل مطلوبی از آن بهره گرفته است. دفتر یک هفتهنامه که رئیس آن آقای کاووسی عملا سررشته چندانی از روزنامهنگاری نداشته و از روی اتفاق وارد این حرفه شده است. شوخیهای نوشته شده برای بخش هفته نامه با توجه به آشنایی نویسندگان کار با فضای مطبوعات، عالی از کار درآمده و یک سروگردن بالاتر از بخشهای دیگر کار قرار گرفته است.

ترش و شیرین

مجموعهای نوروزی که تمام عناصر ثابت و همیشگی آثار عطاران را داشته و قصه خود را از کهن الگوی تقابل فقیر و غنی و عشق شکل گرفته میان آدمهایی از این دو طبقه اخذ کرده است. ترش و شیرین درست مانند اسمش پر است از تلخیها و شیرینیها که البته کفه ترازوی دومی سنگینی بیشتری میکند. شوخیهای درخشان فراوانی هم به چشم میخورد که تقریبا در همه قسمتهای کار تقسیم شده و یکدستی آن را حفظ کرده است.

من یک مستاجرم

پریسا بخت آور در این سریال سراغ مساله اجارهنشینی رفته و به زبان طنز این مشکلات را به تصویر کشیده است. زنی میانسال (سمانه خانم) از کشوری دیگر به ایران آمده تا در یکی از واحدهای مجتمع مسکونیاش ساکن شده و تکلیف اجاره بقیه را روشن کند. به مرور شخصیتهای دیگری هم وارد کار شده و این مجموعه را به یک کمدی شلوغ و متکی بر تعدد شخصیتها تبدیل میکنند.

ساختمان پزشکان

سروش صحت که زمانی کارش را بهعنوان نویسنده و بازیگر با مدیری آغاز کرده بود، در سریالهای ساخته خودش تلاش زیادی برای متفاوت بودن به خرج داده که به نتایج خوبی هم ختم شده است. ساختمان پزشکان یکی از آنهاست که فرمی فانتزی داشته و بسیاری از شوخیهای آن هم در این دایره خلق شده است. شخصیت دکتر نیما افشار هم بهعنوان مرکز ثقل فیلمنامه، عالی از آب درآمده و بازی درخشان بهنام تشکر هم مکمل آن شده است. صحت، این موفقیت را درسریال طنز لیسانسهها بخوبی تکرار کرد.

سری پایتخت

در میان سریالهای دنبالهدار تلویزیونی بندرت به نمونههای موفق برمیخوریم که یکی از آنها پایتخت است. سریالی با محوریت خانواده نقی معمولی که در هر سری با ماجراهای مختلفی روبهرو میشوند. سبک کمدی به کار رفته در پایتخت نیز ترکیبی از کمدی کلامی و موقعیت است که اولی به دومی کاملا میچربد. محسن تنابنده هم در این سریال نقشی کلیدی به عهده داشته و علاوه بر بازی در نقش نقی معمولی بهعنوان نویسنده فیلمنامه و طراح قصهها حضور پررنگی در کلیت کار دارد. همچنین باید به تنوع لوکیشنهای پایتخت هم اشاره کرد که در جذابتر کردن آن نقش داشته است.

چک برگشتی

یک کمدی متفاوت دیگر از سیروس مقدم که مایههای اجتماعی غلیظ تری داشته وخط اصلی داستان هم از آن گرفته شده است. قصه مرد نهچندان جوانی که بابت اقساط مهریه به زندان افتاده و باید فکری برای تهیه آن کند در حالی که قیمت سکه هم روز به روز بالاتر میرود. نویسندگان فیلمنامه چک برگشتی، قصه فوق را بخوبی با داستان مرد نامزد شورای شهر تلفیق کرده و شوخیهای خوبی هم از این بابت تدارک دیدهاند. بازیهای خوب امیر جعفری و هدایت هاشمی دیگر نقطه قوت چک برگشتی محسوب میشود.

پژمان

یکی از بهترین کمدیهای پس از انقلاب که قهرمان آن کسی نیست جز پژمان جمشیدی، بازیکن سابق تیم پرسپولیس و تیم ملی. برادران قاسمخانی با توجه به شناخت مناسبی که از جمشیدی داشتهاند، شخصیت نمایشی پژمان را خلق کرده و انواع و اقسام شوخیها را با محوریت او تدارک دیدهاند. در کنار این شخصیت، شخصیتهای مکمل فوقالعادهای هم قرار داده شدهاند که بخشی از آنها خود فوتبالیستهای قدیمی و بازنشسته هستند.

دزد و پلیس

موفقترین تجربه کارگردانی سعیدآقاخانی با محوریت دو شخصیت خوب نوشته شده به نامهای ناصر و داوود که اولی در یک تعقیب و گریز با پلیس از ناحیه سر آسیب دیده و چیزی یادش نمیآید. قضیه پلیس بودن ناصر هم با وجود تکراری بودن، بخوبی در بافت داستان قرار گرفته و تا حدودی به مخاطب رودست میزند.

ماجرای پیدا کردن کیف حامل مواد مخدر هم بخوبی داستان را پیش برده و در عرض گسترش میدهد. در عین حال شخصیتهای مکمل خوبی را هم وارد داستان کرده و جلوی تکراری شدن آن را میگیرد.

دودکش

محمدحسین لطیفی در این سریال سراغ دو خانواده از طبقه متوسط جامعه رفته که یکی از آنها یک قالیشویی ساده و کمدرآمد را اداره میکند و دیگری یک ورشکسته تمام عیار به حساب میآید. اما نگاه فیلمساز به آنها یک نگاه کمیک و تا حدی فانتزی است که تلخیهای آن را کاهش داده و مخاطب را به سمت روشناییهای آن سوق میدهد.

بخش مهمی از کار به دیالوگهای پینگپنگی نصرت و فیروز اختصاص دارد که خوب از کار درآمده و برای مخاطب جذاب جلوه میکند.

لطیفی با انتخاب تشکر لاغر اندام و برق نورد چاق به سبک کمدی کلاسیکها عمل کرده و از الگوی چاق و لاغر برای خنداندن مخاطب استفاده میکند.

سریالهای کمدی دیگر

در این بخش با توجه به تعدد سریالهای کمدی تلویزیونی فقط به ذکر نام بخش مهمی از آنها اکتفا میکنیم؛ خیرا... و صندوقچه اسرار به کارگردانی داریوش مودبیان و بازی علی نصیریان، پلاک 14، ببخشید شما، مرد هزارچهره، مرد دو هزار چهره، جایزه بزرگ، نقطه چین، در حاشیه یک و دو همگی ساخته مهران مدیری با بازی بازیگرانی همچون جواد رضویان، سیامک انصاری، رضا شفیعیجم، فلامک جنیدی، سعید پیردوست، سحر جعفریجوزانی، نصرا... رادش و محمدرضا هدایتی، پیامک از دیار باقی و چهاردیواری ساخته سیروس مقدم با بازی امیر جعفری، سعید آقاخانی، محمدرضا شریفینیا، افسانه بایگان و حامد کمیلی، سریالهای راه در رو، عید امسال، زنبابا، خوشنشینها، نقطه سرخط، خروس، روزهای بد به در و بیمار استاندارد همگی از ساختههای سعید آقاخانی با بازی بازیگرانی همچون حمید لولایی، مرجانه گلچین، جواد رضویان، سیروس گرجستانی، هومن برقنورد، بابک حمیدیان و جواد عزتی. سریالهای چارخونه، شمعدانی، لیسانسههای یک و دو از ساختههای سروش صحت و با بازی حسن معجونی، محمد نادری، آتنه فقیهنصیری، مریم امیرجلالی، بهنوش بختیاری، امیرحسین رستمی و کاظم سیاحی. سریالهای بدون شرح، کمربندها را ببندیم، باغچه مینو و زندگی به شرط خنده با بازی بازیگرانی همچون فتحعلی اویسی، رضا داوودنژاد، جواد رضویان، امیر جعفری و مریم سعادت. پشت کنکوریها و یادداشتهای کودکی به کارگردانی پریسا بختآور و نقشآفرینی زندهیادان احمد قدکچیان و حمیده خیرآبادی در کنار سیروس گرجستانی، امیر نوری، مهرانه مهینترابی، رضا داوودنژاد و رامین ناصرنصیر. هتل، ورثه آقای نیکبخت، کارآگاه شمسی و مادام و اتومبیل
تهران ـ 11 همگی از ساختههای مرضیه برومند با بازی بازیگرانی همچون امیرحسین صدیق، سروش خلیلی، محمود بصیری، پری امیرحمزه، محمدرضا شریفینیا و سیامک انصاری. سریالهای فرار بزرگ، پادری و کت جادویی ساخته محمدحسین لطیفی و بازی بازیگرانی همچون بهزاد فراهانی، محمد الهی، رامبد جوان، هومن برقنورد، بهنام تشکر، سیما تیرانداز، الناز حبیبی، نگار عابدی، امیرحسین رستمی، سعید امیرسلیمانی، پوریا پورسرخ، شهره لرستانی، شهرام قائدی و برزو ارجمند. آژانس دوستی به کارگردانی مشترک احمد رمضانزاده، حمیدرضا صلاحمند و اکبر منصورفلاح و بازیگری زندهیادها اسماعیل داورفر، حسین پناهی و اصغر بیچاره در کنار فردوس کاویانی، اصغر همت و سحر جعفریجوزانی. سه در چهار، ساخته مجید صالحی و بازی محمد کاسبی، شهره لرستانی، علی صادقی، مهران رجبی و نادیا دلدارگلچین و مسافران ساخته رامبد جوان با بازی نصرا... رادش، حسن معجونی، شقایق دهقان، سحر دولتشاهی، حمید لولایی و خود رامبد جوان.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها