
یک بار با بالگردی که یکی از خلبانهای وابسته به احمدشاه مسعود خلبانش بود، از تاجیکستان به سمت پایگاهی در شمال افغانستان پرواز میکردیم. وارد خاک افغانستان که شدیم، جتهای طالبان به سراغمان آمدند. به شدت ترسیده بودیم. خلبان جت با عصبانیت پرسید: «هو پیلوت(خلبان)! گپی بزن! کی باشی؟!» خلبان بالگرد ما صدای خلبان میگ را شناخت. یکی از همکلاسیهای دوره تخصصی خلبانی او در مسکو و از دوستان و همکاران سابقش در ارتش بود. چند فحش نثار خلبان میگ کرد و در آخر گفت: «زبیر! هو مرتکه! مه گلممد اَستم! گلممد تخاری!» طرف هم او را به یاد آورد! صدای خلبان جت با هیجان در بیسیم بالگرد پیچید: «گلممد! مادر...(بوق) دَ اینجا چه میکنی؟!» و خلبان ما پاسخ داد: «فامیلن جور است؟(خانوادهات خوبند؟) سیاسرا(زنها) جورن؟» خلبان طالبان گفت: «تشکر! تو چی خیلی؟(چطوری؟) قندولکایت(بچههای کوچکات) جورن؟ زلمی(یکی از پسرهای خلبان بالگرد ما) کلان شدهاس؟(بزرگ شده است؟)» خلبان ما هم پاسخ داد. آخر سر صدای خلبان میگ در بیسیم شنیده شد که به خلبان بالگرد ما میگفت: «پادر نالت! خودت پُت کو!(لعنت بر پدرت! خودت را پنهان کن!) اگر بار دگه پیدا شوی دَ همی آسمان تنبانته میکشم!(شلوارت را در میآورم!) دفع شو!(گمشو!)» باری او به راه خود رفت و ما هم به راه خودمان! هیچ بعید نبود دفعه بعد او و هواپیمایش در دام گلمحمد تخاری بیفتند و اتفاقی مشابه رخ دهد!
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
گفتوگو با میلاد بنیطبا، کارگردان فیلم سینمایی «مرجان» پیرامون دغدغههای ساخت و چالشهای اکران یک فیلم اجتماعی
یونس محمدی، تهیهکننده و مجری برنامه «مکث» :
«جامجم» در گفتوگو با رئیس باشگاه دانشپژوهان جوان بررسی کرد