به گزارش جام جم آنلاین از پلیس آگاهی تهران بزرگ، سرهنگ حمیدرضا یاراحمدی در توضیح این خبر گفت: ساعت ۲۰:۳۰ شب ۲۴ تیرماه امسال از طریق مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ وقوع یک کودک ربایی در محدوده خیابان «دردشت» به کلانتری ۱۴۷ گلبرگ اعلام شد. بلافاصله مأمورین کلانتری ۱۴۷ در محل حاضر و با تأیید خبر اولیه، موضوع به اداره یازدهم مبارزه با آدم ربایی پلیس آگاهی تهران بزرگ اعلام میشود.
با حضور کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ، پدر نیما در اظهاراتش به کارآگاهان گفت:: شخصی ناشناس طی تماس تلفنی با گوشی تلفن همراهم مدعی شد که پسرم توسط آنها ربوده شده و در ازای آزادی پسرم میبایست مبلغ ۱۰۰ میلیون تومان به آنها پرداخت نمایم و در غیر این صورت جنازهی پسرم را برایم میفرستند.
سرپرست پلیس آگاهی تهران بزرگ در ادامه خبر گفت: کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی در ادامهی تحقیقات اطلاع پیدا کردند که در زمان ربوده شدن نیمای ۵ ساله، خواهر ۱۱ ساله او شاهد ربوده شدن برادر کوچکتر خود بوده است. بلافاصله تحقیقات از خواهر نیما در دستور کارآگاهان قرار گرفت و کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که نیما سوار یک موتورسیکلت هوندا ۱۲۵ شده و در ادامه توسط راکب موتورسیکلت ربوده شده است.
سرهنگ حمیدرضا یاراحمدی در خصوص شناسایی و دستگیری متهمین پرونده گفت: خواهر نیما که شاهد صحنه ربوده شدن برادرش بود در اظهاراتش به کارآگاهان عنوان کرد که راننده موتورسیکلت را چندین بار به همراه یکی از اهالی مجتمع مسکونی محل زندگیشان (همسایه طبقه بالا) مشاهده کرده است.
با توجه به اطلاعات جدید بدست آمده از خواهر نیما، کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی در ۳۰ دقیقه بامداد اقدام به دستگیری همسایه طبقهی سوم ساختمان به نام «سعید.ک» (۴۰ ساله) کرده، اما سعید در اظهارات اولیه منکر هرگونه ارتباط خود با ربوده شدن نیما ۵ ساله و یا آشنایی با فرد کودک ربا شد؛ همزمان با دستگیری سعید و آغاز تحقیقات از وی، کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی اطلاع پیدا کردند که کمتر از چند ساعت از دستگیری سعید، نیمای ۵ ساله توسط کودک ربا در خیابان رها شده که بلافاصله کارآگاهان پلیس آگاهی به همراه پدر و مادر نیما به محل رها شدن درمحدوده میدان نبوت در شرق تهران مراجعه و موفق به پیدا کردن نیما میشوند.
با توجه به دلایل و مستندات بدست آمده، کارآگاهان اطمینان پیدا کردند که "سعید" یکی از متهمین اصلی پرونده است که همدستش با اطلاع از دستگیری وی و با هدف عدم ادامه رسیدگی به پرونده کودک ربایی از سوی پلیس، نیما را رها کرده تا شاید پلیس از ادامه رسیدگی به پرونده صرف نظر کند؛ لذا بار دیگر تحقیقات پلیسی از سعید در دستور کار کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی قرار گرفت و اینبار سعید با اعتراف صریح به مشارکت مستقیم خود در انجام کودک ربایی، همدست خود به نام پوریا. س. (۳۵ ساله) را به عنوان فرد کودک ربا معرفی کرد؛ بلافاصله پوریا به عنوان یکی از مجرمین سابقه دار، حرفهای و تحت تعقیب پلیس آگاهی مورد شناسایی قرار گرفت.
اقدامات پلیسی برای دستگیری «پوریا» در شرایطی آغاز شد که وی از محل سکونتش در یکی از میادین منطقه نارمک متواری شده بود؛ در ادامه کارآگاهان اداره یازدهم با شناسایی دقیق محل تردد پوریا، سر انجام ۲۷ تیرماه تیرماه موفق به دستگیری وی میشوند. در زمان دستگیری، پوریا تلاش میکند تا با موتورسیکلت از محل متواری شود که تلاش وی برای فرار باعث تصادف وی با چندین عابر پیاده و مجروحیت آنها میشود، اما با این وجود به فرار خود ادامه میدهد که نهایتا کارآگاهان با رعایت قانون بکارگیری سلاح و شلیک چند تیر هوایی، پوریا را از ناحیه پا مورد هدف دو گلوله قرار داده و او را دستگیر میکنند.
پوریا در همان تحقیقات اولیه صراحتا «سعید» را به عنوان طراح و خودش را به عنوان مجری نقشه کودک ربایی معرفی و عنوان مینماید که در چند ساعتی که نیما را در اختیار داشته، او را داخل خودرو سواری متعلق به یکی از بستگانش که به امانت گرفته بود، نگهداری میکرده و تصور او و «سعید» آن بوده که پدر نیما بدون هیچگونه مقاومتی پول درخواستی آنها را پرداخت خواهد کرد.
سرپرست پلیس آگاهی تهران بزرگ افزود: هر دو متهم با قرار قانونی صادر شده از سوی بازپرس شعبه هشتم دادسرای ناحیه ۲۷ تهران در اختیار اداره یازدهم مبارزه با آدم ربایی پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار دارند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد