مروری بر بازتاب‌های مسدود کردن 70 میلیون حساب جعلی در توییتر

عملیات روانی با سربازان جعلی!

انتشار خبر مسدود شدن اکانت‌های جعلی یا شبیه آن از سوی توییتر، سوژه مناسبی بود برای این‌که ببینیم چقدر این فیک‌ها و جعلی‌ها مهم هستند که شخصیت‌هایی مانند ترامپ و اوباما هم گرفتار آن شده‌اند. «توییتر تائید کرد در ماه‌های می ‌و ژوئن بیش از 70 میلیون اکانت جعلی را بسته است» این نشان می‌دهد شاخه‌های چسبناک جعلی‌ها به دست و پای توییتر هم خود را وصل کرده و مسدود کردن اکانت‌های جعلی تلاشی برای قلع و قمع و کوتاه کردن ساقه‌های آنها از این شبکه اجتماعی است تا بتوانند در مواجهه با ترندها و فعالیت‌های مجازی با شفافیت بیشتری برخورد کنند.
کد خبر: ۱۱۵۳۱۸۱
عملیات روانی با سربازان جعلی!

طبق گزارشی که در پایگاه استاتیستا (statista) منتشر شده «توییتر در سه ماه سوم و چهارم سال گذشته میلادی (2017)، میزبان ۳۳۰ میلیون کاربر فعال در ماه بوده است.» این عدد نشان میدهد که کاربران بسیاری در دنیا با رویکردهای متفاوت از این شبکه اجتماعی استفاده میکنند. شرکت پژوهشی مبتنی بر بازار سن آنتونیو، 2000 توییت را در آگوست ۲۰۰۹ در دورهای دو هفتهای از ۱۱ صبح تا ۵ بعد از ظهر مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. «توییتهای آمریکایی و به زبان انگلیسی». این توییتها در شش دسته تقسیمبندی شدهبودند: سخنان بیهوده 40 درصد، گفتوگو 38 درصد، با ارزش 9 درصد، خودارتقایی 6 درصد، اسپم 5/3 درصد و اخبار 5/3 درصد.» این نشان میدهد کاربران با چه اهدافی بیشتر در شبکههای اجتماعی فعالیت میکنند، هرچند ناگفته پیداست که در میان این آمار بیشک فعالیتهای سیاسی و تبلیغاتی نیز نقش پررنگی دارد که در بین این آمار و اطلاعات مستتر باقی مانده است. برای مثال هیلاری کلینتون که نامزد انتخابات ریاستجمهوری بوده در کتاب خاطرات خود با عنوان «انتخابهای سخت» از دوران تصدی پست وزارت خارجه آمریکا به ماجرایی اشاره میکند: «در انتخابات88 ایران، توییتر را قانع کردیم برای برهم نخوردن شبکه ارتباطی معترضان، از تعطیلی برای اصلاحات فنی خودداری کند.» این نقل قول ثابت میکند سادهانگارانه است اگر به شبکههای اجتماعی به چشم ابزاری برای عملیات روانی نگاه نکنیم.

نیویورک تایمز چندی پیش اعلام کرده بود «دونالد ترامپ جونیور (فرزند ارشد رئیسجمهور آمریکا) ابراز کرده بود به پیشنهاد خودش برای پیروزی پدرش در انتخابات با دستکاری شبکههای اجتماعی موافقت کرده است.» این نشان میدهد مسلط شدن بر افکار عمومی با استفاده از ابزار شبکههای اجتماعی اتفاقی مرسوم است که در فضای رسانههای نوین مطرح است و قدرتهای سیاسی در جهان برای جهت دادن به افکار و سلیقههای مخاطبان خود از آن سوءاستفاده میکنند و از هزینه کردن برای این موضوع ابایی ندارند.

در خبرهایی که طی روزهای گذشته منتشر شد آمده بود برای مبارزه با اخبار جعلی و با فشار کنگره آمریکا چنین اقدامی صورت گرفته است. «توییتر تعداد اکانتهای حذفشده را خطاب به واشنگتنپست بیش از 70 میلیون اعلام کرد که دوبرابر رقم ماه اکتبر گذشته است.» این افزایش حذف اکانتهای جعلی از سوی توییتر را میتوان نشانهای برای پیروزی جریانهای سیاسی در آمریکا در ماجرایی مانند انتخابات آمریکا دانست، به این معنا که اکنون که «خرشان از پل گذشت» برای شفافسازی فشار وارد میکنند.

شاید در کنار این موضوع قرار دادن این خبر خالی از لطف نباشد که بعد از حذف حسابهای کاربری جعلی از سوی توییتر در ماه گذشته «توییتر ترامپ بلافاصله بیش از صدهزار فالوئر و اوباما نیز بیش از 400 هزار دنبالکننده خود را از دست داد.» شاید جالب باشد بدانید پس از انتخاب دونالد ترامپ، جورج نادر (تاجر لبنانیالاصل آمریکایی و مشاور سیاسی ولیعهد امیرنشین ابوظبی) به جوئل زامل (تاجری استرالیایی - اسرائیلی) حدود دو میلیون دلار پرداخت کرد. پولی که عدهای آن را دستخوش پیروزی ترامپ در برابر ارائه گزارش شرکت Wikistrat درخصوص نقش مهم تبلیغات در شبکههای اجتماعی در این پیروزی میدانند. طبق گزارشی که نشریه نیویورکتایمز منتشر کرده است جوئل زامل، در دیدار محرمانه چند ماه پیش از انتخابات 2016 آمریکا با دونالد ترامپ جونیور، پسر رئیسجمهور فعلی آمریکا از توانمندیهای شرکتش (Wikistrat) برای ارتقای موقعیت ترامپ در کارزار انتخابات از طریق یک طرح چند میلیون دلاری برای ایجاد موج در شبکههای اجتماعی با هدف کمک به انتخاب آقایترامپ خبر داده بود. این نشریه در گزارش خود آورده که در جلسه میان زامل و پسر ترامپ، دو شاهزاده عرب به عنوان تامینکننده مالی پروژه حضور داشتهاند و در نهایت شرکت Wikistrat با استفاده از هزاران اکانت جعلی در سایتهایی مانند فیسبوک به برجستهسازی نامزدی دونالد ترامپ و اثرگذاری بر نتیجه انتخابات ریاستجمهوری آمریکا اقدام کرده است.

شاید اگر چرخی در فضای وب بزنیم با پایگاههای فروش «ممبر» (همان دنبالکننده یا فالوئر) بسیاری روبهرو میشویم. کسانی که در مورد اصل بودن (جعلی نبودن) آنها بسیار تاکید میکنند، پایگاههایی که با رقمهای متفاوت اقدام به تبلیغ فروش فالوئر میکنند. گزینههای مختلف برای خرید ممبر از آن دست گزینههایی است که شاید کسی که اهل این موضوعات نباشد باورش نشود، ولی به نظر میرسد تجارت پرسودی است که مخاطبان بسیاری دارد. تا جایی که توییتر در اقدامی با هدف شفافسازی کاربران خود دست به چنین اقدامی زده و میتوان در کاربران ایرانی نیز شاهد افت محسوس اکانتهای جعلی باشیم.

فیکها یا همان جعلیها آنقدر جدی هستند و آنقدر در همهجا ریشه دواندهاند که بسیاری حاضر میشوند با وارد شدن به بازی خریداری جعلیها و فیکها اعتبار خود را خدشهدار کنند. البته نباید فراموش کرد که این فیکها (جعلیها) هستند که در ترندسازیها («روالشدن» یا همان «تِرِند شدن» اتفاقی است که گاهی باعث رواج یافتن یک مساله یا شهرت یک چهره در میان عموم مخاطبان میشود. اصولا «ترند» یا «رَوَند» به آن چیزی گفته میشود که بسرعت افراد زیادی را درگیر خود کند و همه در مورد آن صحبت کنند) و ضریب دادنها بسیار موثر است و نباید فریب بسیاری از ترندها در شبکههای اجتماعی بویژه توییتر را خورد زیرا بسیاری از این اتفاقات توسط رباتهایی دامن زده میشود که هویت درستی ندارند و تنها یک حساب کاربری فیک یا همان جعلی هستند. شاید این پرسش ایجاد شود که هدف استفاده از این جعلیها چیست که باید ریشه آن را در محدودیتهایی جستوجو کرد که توییتر برای کاربران حقیقی خود ایجاد کرده از این رو آنهایی که در پی رسیدن به مقاصد خود در عرصههای سیاسی و اجتماعی هستند با ساختن حسابهای جعلی سعی میکنند محدودیتها را دور بزنند. دور زدنی که به نظر میرسد بیشتر یادآور این ضربالمثل است که «مرگ خوب است، برای همسایه!» زیرا تا زمانی که جریانهای صاحب رسانه و ثروت در جهان از آنها همانطور که بالاتر اشاره شد استفاده میکنند، مقولاتی از جنس «شفافیت» و «واقعیت» مطرح نیست اما همین که آنها به نیت خود دست پیدا کردند، موضوع حل میشود و فشارها برای شفاف شدن افزایش پیدا میکند.

یونس فردوس

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها