جام جم آنلاین بررسی کرد؛

نقصان آموزشی و نگاه دستوری، آفت بزرگ عفاف و حجاب/ رخنه سریالی سفر به آنتالیا در پوشش زنان ایرانی

یک جامعه شناس با بیان اینکه حجاب نشان و شاخص فرهنگی و شخصیتی فرد در اجتماع محسوب می شود، مقوله عفاف و حجاب را جز اصلی تمدن ایرانی دانست و با نقد شیوه های ترویج آن و نیز عوامل آسیب رسان به نوع پوشش بانوان کشورمان، به ارایه راه کارهایی متناسب با شرایط روز جامعه پرداخت.
کد خبر: ۱۱۵۲۳۳۷
نقصان آموزشی و نگاه دستوری، آفت بزرگ عفاف و حجاب/ رخنه سریالی سفر به آنتالیا در پوشش زنان ایرانی

دکتر امان الله قرایی مقدم در گفت وگو با جام جم آنلاین، حجاب را یک پدیده اجتماعی کهن در میان اقوام و جوامع مختلف بشری بشمار آورد و با تاکید به اهمیت آن از لحاظ ابعاد مردم شناسانه و فرهنگی آن گفت: با گذشت هزاران سال از تمدن بشری در میان اقوام و تیره های مختلف رفته رفته لباس و به تعبیر بهتر نوع پوشش و حجاب به یکی از مولفه های مهم شخصیت انسان تبدیل شد به نحوی که امروز عریانی و لخت بودن(لجام گسیخته غربی) در تمام ادیان و ملت های متمدن امری است نکوهیده و مذموم و حجاب به معنای پوشش مناسب مورد پذیرش قرار دارد.

وی پوشش و حجاب مطابق با زیست بوم و فرهنگ هر منطقه ای را یکی از فضائل ادیان مختلف همچون یهود- مسیح و اسلام دانست و افزود: امروزه کمتر جوامعی جز قبایل بدوی معدود هستند که حجاب به معنی پوشش نداشته باشند از این رو «حجاب یک پدیده اجتماعی و جهان شمول است و در عصر حاضر به یک فرهنگ عام تبدیل شده است» و همان طور که اشاره شد شاخصه شخصیتی فرهنگی و به تعبیر دیگر نشان فرهنگی فرد در اجتماع محسوب می شود.

این جامعه شناس در پاسخ به اینکه با توجه به تعریفی که از بحث عفاف و حجاب کردید، امروز زنان و دختران ما تا چه میزان در این حوزه از جانب نهاد دولت به شیوه موثر آموزش دیده اند، تصریح کرد: بنده از اول انقلاب هم اعتقاد داشتم و عنوان کردم در ایران هیچ حکومتی به جز انقلاب اسلامی روی کار نخواهد آمد که به بخواهد تا این اندازه حجاب را در کشور نهادینه کند. لذا اعتقاد دارم با استفاده از روش های سلبی،ایجابی، پرورشی و مشاروه ای در این مدت حاکمیت تلاش کرده تا با هدف گسترش عفاف و معصونیت دختران و زنان، مقوله حجاب را جز پیوست اصلی فرهنگی اجتماعی ما قرار دهد.

قرایی مقدم با نگاهی آسیب شناسانه به نوع آموزش و ترویج پوشش مناسب در میان بانوان کشور خاطر نشان کرد: تعریف واحدی از ابتدا برای این مسئله وجود نداشت و اساسا این امکان وجود ندارد در موارد خاصی چون حجاب هر نوع نسخه ای را برای مردم نوشت چون دو واژه حجاب و عفاف معنی متفاوتی به خود می گیرد.

وی که یکی از پژوهشگران حوزه عفاف وحجاب است به تجربه مطالعاتی و تجربه میدانی خود در این باره اشاره کرد و گفت: بنده از سی سال گذشته با بیش از 70 دانشجو در چند منطقه از تهران روی دختران و بانوان کار تحقیقاتی انجام داده ایم و اکثریت قریب به اتقاق حجاب و پوشش مناسب را برای زن ایرانی نوعی امنیت و مصونیت در برابر آسیب ها می دانستند اما در عین حال بر ضرورت یک نگاه واحد حاکمیتی در این خصوص تاکید داشتند.

این محقق و جامعه شناس در ادامه با تاکید براینکه مغایرت حرف و عمل متولیان ترویج عفاف و حجاب همچون معلمان پرورشی، مربیان و رسانه هایی مانند سینما و تلویزیون می تواند این مبحث مهم فرهنگی اجتماعی را با آسیب همراه کند، ابراز داشت: در عصر حاضر فیلم های سینمایی تاثیر زیادی روی مدگرایی و نوع پوشش دختران ما دارد. این اصل را فراموش نکنیم جامعه چیزی را یاد نمی گیرد که براحتی آن را فراموش کند. از این رو نمی توان همواره دولت ها را متولی حجاب دانست چرا که اثرات مخرب برخی از رسانه های دیداری و شنیداری جهان موجب شده دختران سخن بزرگان را نپذیرند.

قرایی مقدم با انتقاد از برخی مواضع و تحلیل ها مبنی بر شکست حاکمیت در حوزه عفاف و حجاب خاطر تصدیق کرد: هم اکنون سریال ها و شبکه های ماهواره ای تاثیرات بدی روی خانواده و بویژه مادران ما گذاشته و این موضوع اصلا شعار و سیاه نمایی نیست. باید بپذیریم همه چیز در حیطه اختیاری نهادها و ارگان های رسمی قرار ندارد. مثلا مادری که از 5 سالگی دختر بچه خود را با آرایش غلیظ به خیابان می آورد خوب باید پرسید مقصر کیست؟ دولت – خانواده – اجتماع – فرهنگ و...!

وی نقصان آموزشی،پرورشی و همچنین آثار ضد فرهنگی رسانه بیگانه را آفت بزرگ عفاف و حجاب بشمار آورد و یادآور شد، همان طور که گفتم باید حرف و عمل مسئولان در تمام رده های مدیریتی یکی باشد. ما نمایشگاه پوشاک ایرانی اسلامی برپا کردیم اما خودمان همان مدلی را که برای مردم عرضه و تبلیغ کردیم به تن نکردیم. تا کنون وزارت ارشاد و دیگر نهادها چندین نمایشگاه مد و لباس دایر کردند و پیرامون آن اطلاع رسانی زیادی هم شد. اما نتیجه چه شد؟

قرایی مقدم در همین ارتباط تصریح کرد: بنده بعنوان یکی از افرادی که در این موضوعات تحقیق کرده ام به آقایان پیشنهاد دادم برای ترویج مدل و سبک پوششی که تبلیغ می کنید بهترین راه این است که اول خود شماها از آن پوشش استفاده کنید. مثلا پیشنهاد دادم برای نهادینه شدن فلان مد جدید (اتفاقا بسیاری از آنها هم زیبنده و مطلوب و هم با کیفیت به نظر می رسیدند) اول از همه گوینده - نماینده مجلس- مسئول مربوطه- معلم و وزیر و... بپوشند تا قریحه بصری جامعه با دیدن و تکرار پذیر شدن آن در اماکن و محافل عمومی و رسمی نسبت به پذیرش آن تشویق شود. اما ما از یک روش ساده« آموزش غیر مستقیم» به راحتی غاقل شدیم و همیشه متدهای سلبی و ایجابی را در دستور قرار داده ایم.

وی با ابراز تاسف از باب شدن برخی مانتوها در میان بانوان نظیر آنچه مانتوهای جلوباز اطلاق می شود، گفت: معتقدم روش های دستوری برای انتخاب نوع پوشش زنانه تنها راه انتخاب مناسب لباس برای زنان نیست. مثلا در مقطعی گفتند ساپورت نباید بپوشند اما الان شاهد هستیم متاسفانه برخی علاوه بر پوشیدن ساپورت حتی روپوش خود را کنار زده اند. بنابراین واکنش های این چنینی به ما هشدار می دهد که تنها با آموزش غیر مستقیم- تولید محتوا و برنامه می توان در جامعه فرهنگ سازی بوجود آورد. لذا توجه داشته باشیم از نظر جامعه شناسی هر کنشی یک واکشن به همراه دارد و همیشه اجبار و فشار پاسخ مثبت به همراه ندارد.

این جامعه شناس در تکمیل کارشناسی خود از مقوله عفاف و حجاب، یکی از عوامل تغییر الگوی لباس را متاثر از ازدیاد سفرهای خارجی غیر ضروری طیفی از هموطنان دانست و گفت: طبق آمار 12 میلیون نفر از ایران سال گذشته به ترکیه – آنتالیا- تایلند- ارمنستان و کشورهای اروپایی سفر کرده اند. باید به همه این متغیرها توجه کرد که متاسفانه موجب پدیده وارونگی فرهنگی در جامعه ما شده است و با هر سفری که انجام می شود نوع معاشرت- نحوه پوشش و هزاران خرده فرهنگ دیگر از کشورهای مسافر پذیر وارد فرهنگ ایرانی می شود و در نتیجه با گذشت مدت کوتاهی شاهد هستیم پدیده «رخنه فرهنگی » حتی در مناطقی چون یزد که بسیار مذهبی و سنتی هستند، سبک زندگی ما را مورد هجمه قرار می دهد.

قرایی مقدم در جمع بندی سخنان خود با تاکید بر تجانس فرهنگی هر کشور با مردم و اقوام آن منطقه، خاطر نشان کرد: شکی نیست حجاب یک پدیده فرهنگی ایرانی است و از دین زرتشت تا ظهور اسلام هیچگاه عریانی و لختی مرسوم نبوده است(نظیر آنچه امروز در برخی از ضد فرهنگ های غرب اشاعه می شود). آثار و مجسمه های تاریخی ما نشان می دهد زنان ما حتی در دوره اشکانی – ساسانی و هخامنشی دارای یک حجاب متعارفی بوده اند و عفاف را در گرو حجاب بعنوان یک عامل تاریخی باور داشته و رعایت می کردند.
ویبا نگاهی به آثار فاخر ایران زمین افزود: بطور نمونه در داستان بیژن و منیژه آمده است:«منیژه منم دخت افراسیاب برهنه ندیده تنم آفتاب». این به آن معناست که ایرانیان از ابتدای تاریخ به دلیل تمدن 9 هزار ساله خود نه 4 هزار سال هیچگاه نبوده که حجاب و عفاف را رعایت نکرده باشند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها