جام‌جم از روابط پیدا و پنهان نهادهای نظامی و امنیتی آمریکا با صنعت فیلم این کشور گزارش می‌دهد

وابسته‌ها ی آن‌ور آبی

شاید برایتان جالب باشد که بدانید بخشی از سینما و سینماگران در ینگه دنیا ارتباطات تنگاتنگی با پنتاگون، سیا و سایر نهادهای امنیتی و حکومتی کشور خودشان دارند. همکاری و ارتباطی که با استدلال دفاع از منافع ملی ایالات متحده صورت می‌گیرد و سینماگران هم معمولا با آن همکاری دارند. این بخش از سینما با اولویت دادن منافع ملی آمریکا، همیشه حضور قابل توجه و تاملی به عنوان پیوست فرهنگی بازوهای نظامی و امنیتی کاخ سفید دارد و می‌تواند با جرات این ادعا را طرح کرده که اینها به نوعی پیشقراول منافع ملی آمریکا محسوب می‌شوند. در این گزارش نگاهی اجمالی به این بخش از هالیوود و همکاری آن با بخش‌های نظامی و امنیتی آمریکا انداخته‌ایم که از جانب حاکمیت این کشور هم حمایت می‌شود. حمایت‌هایی که در طی نیم قرن گذشته، واضح و آشکار بوده و هر قدر جلوتر آمده، پنهان و غیرآشکار بوده است. با این حال همیشه اسناد و صحبت‌های این همکاری نقل محافل رسانه‌ای و سینمایی بوده است.
کد خبر: ۱۱۴۵۴۰۶

26 فوریه 1942 اورسن ولز، ویلیام وایلر و هاوارد هاوکس که بر سر جایزه بهترین کارگردان رقابت میکردند برای شرکت در مراسم اسکار، به هتل بیلتمور لسآنجلس رفتند. مراسمی که خیلیها با توجه به اوضاع داخلی آمریکا با برگزاری آن مخالف بودند و حضور بازیگران با لباسهای پر زرق و برق و خوردن غذاهای اشرافی را توهین به مردم جنگزده جهان میدانستند. فقط دو ماه قبل، پرل هاربر مورد حمله قرار گرفته بود و رویدادی که تا آن زمان برای آمریکاییها، جنگ در اروپا نامیده میشد، تبدیل به بحران روز جامعه شد. فیلمهایی که قراربود روایت هالیوود از جبهههای نبرد باشد، ناگهان برای مخاطبان تبدیل به مستندهایی بیواسطه از اتفاقاتی شد که میتوانست برای خود آمریکاییها رخ دهد.

آن سال «همشهری کین»، «روباهان کوچک» و «گروهبان یورک» مورد توجه مردم و مخاطبان قرارگرفته بودند که در میان آنها فقط ساخته هاوارد هاوکس به صورت مستقیم در مورد جنگ جهانی دوم بود. فیلمی که با 11 نامزدی، رکورددار دوره چهاردهم مراسم اسکار به حساب میآمد. مهم نیست بعدها چقدر منتقدان و مخاطبان به «همشهری کین» علاقه نشان دادند و حتی آن را تبدیل به یکی از پنج اثر برتر تاریخ سینما کرده و این فیلم را به حساب آوردند. در هر صورت نه تنها کارگردان این فیلم بلکه هیچ کدام از دو نفر دیگر دست پر سالن را ترک نکردند. جایزه به نامزدی رسید که در مراسم حضور نداشت؛ «دره من چه سرسبز بود» و جان فوردی که آن روزها در هاوایی به سر میبرد تا برای نیروی دریایی آمریکا، مستند کوتاه «7 دسامبر» را بسازد. اثری 32 دقیقهای در مورد حمله به پرل هاربر. او برای دومین بار پیاپی اسکار بهترین کارگردانی را میبرد و برای دومین بار پیاپی نبود تا جایزه اش را بگیرد.

جان فورد: در قایق تفریحیام میمانم

یکسال قبل از این ماجرا، در روز 27 فوریه 1941، دوره سیزدهم اسکار در حالی تشکیل میشد که آمریکا هنوز جنگ را در خانه احساس نکرده بود. فرانک کاپرا، قدرتمندترین کارگردان وقت هالیوود روی سن سالن هتل بالتیمور رفت تا برنده تندیس طلایی بهترین کارگردانی را معرفی کند. او در اقدامی نامعمول، تمام نامزدهای این بخش را روی سن فراخواند. سم وود برای «کیتی فویل»، جورج کیوکر برای «داستان فیلادلفیا»، ویلیام وایلر برای «نامه» و آلفرد هیچکاک که «ربکا» را کارگردانی کرده بود. وقتی نام برنده از پاکت مهر و موم شده پرایس واترهاوس کوپرز بیرون آمد همه این چهرههای سرشناس همگی با تحقیر پایین رفتند و روی صندلیهای خودشان نشستند و آرام گرفتند: جان فورد برای «خوشههای خشم». تنها نامزدی که پیشتر رسما اعلام کرده بود به مراسم نمیآید و تا وقتی «ماهیها به تور بیفتند» در قایق تفریحیاش، آرانر خواهد بود.

اما ماجرا بسادگی یک سفر مردانه با قایق تفریحی نبود. بعد از تمام شدن فرآیند تولید «خوشههای خشم» فورد و برخی از دوستانش، سوار آرانر شدند و از سن پدرو به بندرگاه گوایماس رفتند. بندری مکزیکی که به وسیله باخا و خلیج کالیفرنیا از دریای آزاد جدا شده است.

زمانی که آنجا بودند آقای کارگردان چند عملیات شناسایی نیمه رسمی برای نیروی دریایی انجام داد، دنبال قایقهای ماهی گیری ژاپنی در آب گشت و با اشتیاقی بچگانه گزارشی برای سردفتردار اطلاعات نیروی دریایی در سن دیگو آماده کرد. فورد در این گزارش نوشت: «کشتیهای میگوی ژاپنی لنگر انداخته بودند. برجستهترین نکته در مورد این کشتیها، خدمه آنها بود. چیزی که کاملا مرا گیج کرد. آنها با کت و شلوارهای فلانل، پشمی و فاستونی خوش دوخت و با آزادی به ساحل میآمدند. با وسایل نقلیه نظامی رفت و آمد میکردند... اگر عبارت بهتری بخواهید من آنها را سامورایی یا طبقه نظامی مینامم... در طول سه سفر به ژاپن من این گروه را از نزدیک مورد بررسی قرار دادم. جدا مطمئن هستم آنها مردان نیروی دریایی هستند... آنها جزء یک تهدید واقعیاند. اگرچه من یک افسر تمرین دیده اطلاعات نیستم اما حرفه من این است که مشاهده کنم و به نتیجه برسم... من سر اعتبار حرفهای خودم شرط میبندم که این مردان جوان، ماهیگیران حرفهای نیستند.»

کنار سربازان در خط مقدم نبرد

این سفر ماجرایی -اطلاعاتی برای فورد تقدیرنامهای تشریفاتی از سوی نیروی دریایی آمریکا به همراه داشت. حتی اگر مستندات این نامهنگاریها نبود، از روحیه این کارگردان شناخته شده، وقتی در پاسخ تبریک یکی از همکارانش برای بردن جایزه اسکار، نوشت: «جوایز اشیای ناچیزی هستند برای این که در زمانهای مثل الآن مورد توجه قرار بگیرند.» میتوان نتیجه گرفت که فورد برای یک سفر تفریحی ساده مراسم اسکار و بزرگترین افتخار سینمایی زندگیش را از دست نداده است.

وابستگی وطنپرستانه استاد مسلم کارگردانی هالیوود به نیروهای مسلح کشورش وقتی مسجل میشود که بدانیم، با وجود بردن جوایز اسکار، کار کردن با ستارههای درجه یک و تجربه کارگردانی پروژههای سنگین در استودیوهای طراز اول، حاضر میشود مستندهای آموزشی برای سربازان بسازد. از جمله مستندی 26 دقیقهای در مورد «بهداشت جنسی» که تا جنگ ویتنام برای سربازان ارتش آمریکا پخش میشده است.

ما همه وابستهایم!

در سینمای جریان اصلی آمریکا، تهیهکنندههای وابسته به حکومت و هنرمندان وطنپرستی که برای ساخت آثار دور هم جمع میشوند، فقط محدود به یک دوره خاص یا یک فرد خاص نیست. تحقیقات بر روی اسناد تازه منتشر شده پنتاگون نشان میدهد، وزارت دفاع آمریکا(پنتاگون) در خلال سالهای 1911 تا 2017 بر روی بیش از 800 فیلم سینمایی مهم و
1100 عنوان برنامه تلویزیونی کار کرده است.

کتاب «سینمای امنیت ملی» نوشته دکتر متیو آلفورد و تام سکر که سال گذشته به چاپ رسید ادعا میکند این نهاد دولتی تا اندازهای بر روی سینما تسلط دارد که در فیلمنامه آثار پر طرفداری مثل
«تبدیل شوندگان»، «جیمز باند» و فیلمهای ابرقهرمانی کمپانیهای مارول و دی سی از جمله «مرد آهنی» و «کاپیتان آمریکا» دست برده است. در این کتاب همین طور اشاره شده که برخی برنامههای تلویزیونی از جمله سریال «هاوایی فایو -او» و «آمریکا استعداد دارد» هم با حمایت دولتی ساخته میشوند.

ارتش آمریکا و هالیوود ،دست در دست هم

طبق مستندات کتاب «سینمای امنیت ملی» بیش از 100 سال است که هنرمندان آمریکایی با کمکهای مختلفی که از دولت و ارتش آمریکا میگیرند، هزینههای محصولاتشان را پوشش میدهند. یکی از اولین نمونههای این موضوع، فیلم مشهور «تولد یک ملت» دیوید گریفیث محصول سال 1915 است. از آن زمان تاکنون دولت آمریکا با در اختیار گذاشتن افراد، لوکیشن، تجهیزات و... به پروژههای سینمایی کمک میکند. ایندیپندنت در گزارش مفصلی به این فیلمهای مورد حمایت دولت و حاکمیت پرداخته است. در تلویزیون و از بین حدود 1100 برنامهای که با حمایت پنتاگون ساخته شدهاند، 900 اثر به بعد از سال 2005 مربوط میشود. همه این موارد به جز سریالهایی مانند «24»، «NCIS» و «میهن» است که بخشی از بودجه آنها هم در قالب حمایت از سوی وزارت دفاع پرداخت شده و به جز حمایتهایی است که نهادهای حاکمیتی دیگری مثل FBI و کاخ سفید از آثار مختلف میکنند. نام فیلمسازان مهمی چون کلینت ایستوود، استیون اسپیلبرگ، رابرت زمه کیس، رایدلی اسکات و... رسما جزو هنرمندانی قرار گرفته که با حمایت وزارت دفاع آمریکا فیلمهای بزرگ ساختهاند .

مهدی مافی

روزنامه‌نگار سینما

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها