یک سال طول کشید تا برای نخستینبار به رقابتهای برونمرزی اعزام شوند و سه سال دیگر طول کشید تا نخستین قهرمانی خود را در مجامع بینالمللی تجربه کنند؛ اتفاقی که در غرب آسیا افتاد. چهار سال دیگر طول کشید تا نخستین مدال آسیایی خود را به دست آورند، این یکی در رقابتهای داخل سالن آسیا در کرهجنوبی رقم خورد. پس از آن نوبت به حضور در دو جام جهانی کوچک رسید. حضور در جامملتهای 2015 آسیا که نخستین دوره جام ملتهای بانوان آسیا محسوب میشد با قهرمانی دختران ایرانی همراه بود، اتفاقی که همین چند روز پیش هم تکرار شد.
دخترها حالا بزرگ شدهاند، بعضیهایشان بیست و چند ساله هستند و بعضیهایشان هم دیگر 30 را رد کردهاند. بیاغراق نیست اگر بگوییم دخترها خانوادهای تشکیل دادهاند و ارتباطی عمیق و صمیمانه هم بین آنها وجود دارد. دخترها که اکنون مشهورتر شده و بیشتر به چشم آمدهاند و کارنامه افتخاراتشان هم پربارتر شده است اما هنوز زودبهزود دلتنگ مادرشان میشوند. از میان ستارههای قهرمان تیم ملی فوتسال بانوان سراغ سهتایشان رفتهایم، فرشته کریمی، فهیمه زارعی و سارا شیربیگی، دخترانی اهل تهران، هرمزگان و کرمانشاه، ستارههای سختکوشی که بسیار وابسته به مادر هستند.
دختر بزرگ خانواده
تا همین چند سال پیش اول زیور بابایی، بعد لیلا اقبال و در نهایت نیلوفر اردلان دخترهای بزرگ خانواده تیم ملی فوتسال بانوان بودند، آنها که از تیم ملی کنار کشیدند حالا فرشته کریمی دختر بزرگ خانواده است. مادر این خانواده هم کسی نیست جز شهرزاد مظفر، مادری که تفاوت سنی چندانی بهعنوان سرمربی با دخترهایش ندارد. تمام این دخترهای جسور و موفق از دل خانوادههایی آمدهاند که شاید اوضاع مالی خوبی نداشته باشند. به هر حال دختر بزرگ خانواده یعنی فرشته کریمی با 30 سال سن بخش مهمی از عمر خود را در تیم ملی فوتسال سپری کرده است. دختر نازیآباد تهران از قلب محلههای خاکی این منطقه به قله آسیا رسید و حالا برترین بازیکن قاره آسیاست، اما او به این راحتی به موقعیت کنونی نرسیده است. وی گفت: «من از بچگی علاقه زیادی به فوتسال داشتم. آنطور که پدر و مادرم میگویند در کنار عروسک دو تا توپ هم داشتم. به خاطر داشتن این ذات فوتبالی خوشحالم.» فرشته کریمی پیشرفت در فوتبال را مدیون پدر، مادر و عمویش است. وقتی برای نخستین بار فرشته قرار بود با تیم ملی به رقابتهای خارج از کشور اعزام شود پدرش مخالفت کرد اما با پادرمیانی، عمو رضایت پدر را گرفت تا به این ترتیب راه طولانیاش آغاز شود. حالا پدر در کنار مادر و سایر اعضای خانواده از مشوقان اصلی فرشته محسوب میشوند.
فرشته بسیار به مادرش وابسته است، از دلتنگیهایش میگوید و از نقش مادر در پیشرفتش، مادری که ارزشمندترین بازیکن قاره آسیا را تربیت کرد...
گلزنی از بشاگرد
سراغ یکی دیگر از دخترهای خانواده میرویم یعنی فهیمه زارعی. او متخصص زدن گلهای زیبا برای تیم ملی است. فیلم گلهای زیبای او را میتوانید در اینترنت ببینید. او در همین جام ملتهای اخیر هم با پشت پا گل بسیار زیبایی زد. این دختر اهل بشاگرد استان هرمزگان است و اصالتا روستایی محسوب میشود. فهیمه از روستایی که کمترین امکانات را داشت حالا یکی از بزرگترین ستارههای ورزش بانوان ایران است. در روستایی که دخترانش خوب بلدند نان بپزند و گیوه و دمپایی درست کنند فهیمه تخصصش فقط فوتبال است و…
بابت اینکه نان بلد نیست بپزد کند واقعا ناراحت است و میگوید: «تمام زندگیام فوتسال است. خدا را شکر خانوادهام حمایتم کردند. پول ناچیزی که از راه فوتسال بهدست آوردم برای من که اهل روستا هستم زیاد هم هست در صورتی که برای بقیه راضیکننده نیست. مهمترین نکته برای من این است که خانوادهام، مادرم و بقیه اعضای خانواده حمایتم کردند. اگر حمایت خانوادهام نبود من الان جایی در تیم ملی فوتسال بانوان نداشتم و به جایی نمیرسیدم.»
دلتنگیهای خانم گل
خانم گل جام ملتهای آسیا یعنی سارا شیربیگی 27 ساله اهل کرمانشاه است. شیربیگی در تمام این سالها به بهترین شکل ممکن حمایت پدر، مادر و برادرانش را در کنار خود داشته است، اما دوری از خانواده بهدلیل شرکت در مسابقات و البته تمرینات و اردوها برای او سخت است؛ بخصوص دوری از مادرش. او با همین دلتنگیها کنار آمد تا خانم گل آسیا شد. وی میگوید: «بخش منفی کار من فقط دوری از خانواده است. مجبور هستیم مدام از خانواده دور باشیم. اما من روحیه خوبی دارم و واقعا از کارم لذت میبرم.»
وی گفت: «در کنار ورزش مسائل مختلفی مثل ازدواج وجود دارد. با توجه به شرایطی که من دارم فعلا نه اما شاید در آیندهای نزدیک به ازدواج فکر کنم.»
هیلدا حسینی خواه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: